چاپ کردن این صفحه

«بانوي ايل» وارد بازار کتاب ايران شد منتخب سردبیر

توسط زهرا جعفري/ روزنامه نگار 15 آذر 1399 1084 0
کتاب «بانوي ايل» وارد بازار کتاب ايران شد.


در اين کتاب که در نيمه نخست سال جاري در تيراژ يک هزار نسخه چاپ و توسط نشر قلمکده نشر شده است؛ فرح نيازکار گفتگويي داشته با «سکينه کياني»، همسر محمد بهمن بيگي، پدر آموزش و تعليمات عشاير ايران.
«سکينه کياني» در اين گفتگو؛ دريچه اي از زندگي خود و همسرش مي گشايد و از فرازها و فرودها، ناکامي ها و کاميابي ها، خوشي ها و ناخوشي ها، خاطرات و... مي گويد و البته فرح نيازکار با قلمي روان آنها را به رشته تحرير درمي آورد.
در بخشي از اين تاب 152 صفحه اي مي خوانيم:

  • از روي شيطنت براي کلمه «است» به جاي 4 دندانه، 3 دندانه گذاشتم. او هم سيلي جانانه اي نثارم کرد.من هم بعد از اين که او به خانه اش رفت، فرار کردم و يک نفس دويدم تا به خانه رسيدم. جريان را براي مادرم گفتم. گفت: عجب! تو را زده، چاره اي نيست.
  • لباس زيبايي به رنگ قرمز داشتم که آن را در عروسي ها مي پوشيدم، همان لباس را بر تن کردم و با دوستم «سرايت» به طرف مدرسه دويديم، وارد مدرسه که شديم، ديدم مردي با قامتي بلند و ستبر با لباسي زيبا و چپق به دست آنجا نشسته است. وقتي مرا ديد، خيلي تعجب کرد. از ما سئوالاتي پرسيدند. دست بلند کردم و پاسخ دادم. شعري هم خواندم. همه پرسش هاي او متوجه من بود.


من آن زمان 12 ساله بودم بي پروا و جسور. اين نخستين ديدار ما بود. بعدها به من گفت وقتي تو را ديدم در دلم جرقه اي زده شد که هيچ وقت فراموش نمي کنم.
او گفت که در بازگشت، به دکتر فرمانفرمائيان که نوه فتحعلي شاه پسر عبدالحسين ميرزا بود و مدتي هم والي فارس بوده، جريان را گفتم. اما فرمانفرمائيان مخالفت کرده و گفته بود. نمي گذارم اين کار را انجام دهي، چرا که با اين کار، هدف بزرگت را از دست خواهي داد.

شماره روزنامه:7073
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در شنبه, 15 آذر 1399

موارد مرتبط