چاپ کردن این صفحه

سرمقاله سردبیر

ملزومات اصلاح فرهنگ مالیات پردازی

خبرنگار :   24 تیر 1399 625 0
سردبیر-اسماعیل عسلی سردبیر-اسماعیل عسلی
ملزومات اصلاح فرهنگ مالیات پردازی اسماعیل عسلی سهم دولت از آنچه باید به عنوان مالیات توسط مردم پرداخته می شود کمتر از 10 درصد است. بر همین اساس همواره از فرار مالیاتی سخن به میان می آید. این در حالی است که کشورهای توسعه یافته، عمده ی هزینه های خود را از طریق مالیات تامین می کنند. در واقع دولت ها در چنین کشورهایی موجودیت خود را مدیون همراهی مردم در بحث پرداخت مالیات هستند. دستاورد چنین رابطه ای حرف شنوی دولتمردان از مردم و بالا رفتن ضریب مردم سالاری است.

طبیعی است که دولت های وابسته به مالیات تلاش می کنند چرخ های اقتصادی کشورشان را به حرکت درآورند تا از رهگذر درآمدهایی که مردم به دست می آورند، بخشی از آن به عنوان مالیات به دولت تعلق گیرد. با این مقدمه مشخص می شود که چرا مردم باید مالیات بدهند؟ به هر حال اداره ی کشور خرج دارد. حقوق و امکانات مورد نیاز برای فعالیت تمامی کارکنان دولت در تمامی وزارتخانه ها، نهادها و سازمان های وابسته به دولت قاعدتاً باید از طریق مالیات تأمین شود. همچنین پاسخگویی به نیاز نیروهای نظامی و انتظامی که وظیفه ی حراست از مرزها و امنیت داخلی را بر عهده دارند در گرو هزینه کردن است. اینکه چرا در ایران باورمندی به لزوم پرداخت مالیات بسیار ضعیف است ریشه ای تاریخی دارد.

قبل از اینکه شاهد تشکیل دولت در ایران در چارچوب شیوه های مدرن باشیم، حکام خودمختار ایالتی تحت عناوین گوناگون از مردم پول می گرفتند و پس از برداشت سهم خود مابقی را به پایتخت می فرستادند و چون در امر نحوه ی حسابرسی برای اخذ مالیات از معیارهای خاصی پیروی نمی کردند و دریافت مالیات با زور و تهدید همراه بود، مردم با رغبت و انگیزه مالیات نمی پرداختند. ضمن اینکه برخی از روحانیون با استناد به عملکرد منفی دولت ها خصوصا دولت پهلوی اول و دوم و با تبلیغ این مسئله که تنها حکومت معصوم حکومت برحق است، پیروان خود را حتی المقدور از پرداخت مالیات به دولت ها منع می کردند و این رویکرد خصوصاً در عصر پهلوی که رفتاری سکولاریستی داشت با غلظت زیادی همراه بود. آنچه باعث شد دولت پهلوی در بحث نحوه ی دریافت مالیات از مردم مته به خشخاش نگذارد این بود که به درآمدهای نفتی متکی بود ضمن اینکه می توانست از تمامی حقوق بگیران طرف قرارداد با دولت مالیات بگیرد و چون واگذاری امتیازات اقتصادی، بازرگانی، معدنی و کار در حوزه های خدماتی نیازمند صدور مجوز دولتی و داشتن کد اقتصادی بود این امکان را فراهم می کرد که مالیات در حد توان و دسترسی اطلاعاتی دولت به درآمدهای ناشی از فعالیت های رسمی و ثبت شده تعلق گیرد و اخذ شود.

یک نکته را هم نباید فراموش کرد که برخی از متشرعین اصولا با توجه به این که خود را صرفاً ملزم به پرداخت خمس و زکات می دانستند، پرداخت مالیات برای آنها محلی از اعراب نداشت و عموما خمس و زکات و رد مظالم و نذورات خود را هم به روحانیونی می دادند که صاحب فتوا و مجتهد و اهل تشخیص بودند و فرض بر این بود که برای نحوه ی هزینه کرد دریافتی ها دچار لغزش نمی شوند. روحانیون هم با اینگونه دریافتی ها ضمن این که طلاب تحت پوشش خود در حوزه های علمیه را با پرداخت شهریه سرپا نگه می داشتند، به ایتام و فقرا نیز کمک می کردند و به همین دلیل همواره دور و برشان شلوغ بود؛ مساجد هم نقش کانون های همگرایی و تشخیص نیازمندان را ایفا می کردند تا آنجا که حتی بازاریان متشرع مبادرت به راه اندازی بانک های قرض الحسنه واقعی برای کمک به نیازمندان آبرومند کرده بودند.

چنین ارتباط تنگاتنگی بین مردم کوچه و بازار و کسبه و روحانیون موجب شده بود که روحانیت همواره به منبعی سرشار برای هزینه کردن در امور مختلف دسترسی داشته باشد. این توانایی در حدی بود که برخی از بازاریان به توصیه علما به کسبه ی خرده پایی که به خاطر اعتصابات سراسری مستأصل شده بودند یاری می رساندند و رسیدگی به وضعیت خانواده زندانیان نیز از جمله وظایفی بود که فراموش نمی شد. اینکه گروه های سیاسی چپ و سکولارهای انقلابی نهایتاً در سال 57 به این نتیجه رسیدند که برای نتیجه بخشی انقلاب باید با مذهبیون متحد شوند سر در همین آبشخور داشت زیرا در آن روزها هیچ طبقه ی اجتماعی به اندازه ی روحانیون قادر به کار تشکیلاتی با محوریت مساجد نبود. کدامیک از گروه های سیاسی غیر مذهبی طرفدارانی داشتند که پیشنهاد بدهند برای استقبال از امام خمینی فاصله بین فرودگاه تا بهشت زهرا را با قالی فرش کنند!

در تحلیل چرایی پیروزی انقلاب در یک بازه ی زمانی کوتاه نباید اشاره به چنین پتانسیل و مناسباتی که بین روحانیون و بازار و مردم وجود داشت نادیده بگیریم. بحث بر سر پرداخت مالیات بود و این که چرا اغلب مردم به صورت خودجوش مالیات نمی پردازند. آیا هنوز هم رسوبات برجای مانده از باورهای قدیمی در مورد عملکرد دولت روی این مسئله تاثیرگذار است؟ برخی بر این باور هستند که اتکای هزینه های دولتی به نفت موجب می شود که مردم تصور کنند درآمدهای نفتی کفاف نیاز مالی دولت برای اداره ی کشور را می دهد! آیا می توان بی میلی مردم به پرداخت مالیات را با ایرادهایی که به نحوه ی اداره ی کشور و کم نگری به مردم سالاری وارد است مرتبط دانست و آیا اساساً طرح چنین موضوعی می تواند پاسخی به شبهات موجود باشد؟ برخی افراد با استناد به شیوه های رایج اداره ی امور مبتنی بر دریافت خمس و زکات در زمان پیامبر(ص) و خلفای راشدین، با پرداخت مالیات مشکل دارند و عده ای در پاسخ می گویند که خمس و زکات را باید چیزی در حد و اندازه ی رد مظالم و انفاق و ادای نذر دانست که جنبه ی معنوی دارد و لذا پرداخت مالیات برای کسانی که خمس و زکات می دهند واجب است! البته لازم است که صاحبان تریبون در این خصوص آگاهی بخشی کنند.

امروزه با توجه به وجود امکانات مبتنی بر تکنولوژی که امر ثبت و حسابرسی و مرور فعالیت های اقتصادی و تراکنش های بانکی را تسهیل نموده و با فشار دکمه ای می توان حساب سال و ماه خرید و فروش و سود و زیان تمامی کسبه و بازرگانان را به دست آورد و مبنای تعیین مالیات قرار داد چگونه است که هنوز هم سخن از فرار مالیاتی به میان می آید؟ در این که هر دولتی می تواند با بهبود عملکرد خود و جلب رضایت مردم آنها را به پرداخت مالیات ترغیب کند هیچ تردیدی نیست ولی شیوه ای عملی برای این که مردم پرداخت مالیات را به عملکرد دولت ها مشروط کنند وجود ندارد هر چند مردم می توانند حرف خود را در انتخابات گوناگون بزنند و با جابجایی افراد در مسئولیت ها اعمال نفوذ کنند. داوری در خصوص اثربخشی سازو کارهای قانونی موجود در بحث انتخابات بسیار دشوار است اما آنچه نباید به فراموشی سپرده شود این است که وقتی دسترسی دولت به درآمدهای نفتی چه به صورت خودخواسته و چه در اثر تحریم ها کاهش می یابد، نگاه دولت به مالیات جدی تر می شود به طوری که حتی صاحبان خانه های خالی هم باید مالیات بپردازند.

بدون تردید نمی توان پرداخت مالیات را زیر سئوال برد چرا که پیوندی معنادار با مردم سالاری دارد و به عنوان یکی از راه های اعمال نفوذ مردم شناخته شده است. پرداخت مالیات حق است اما هیچ حقی یک طرفه نیست. دولت نیز در قبال دریافت مالیات باید متعهد به انجام وظایف قانونی و وعده های خود باشد. مالیات باید در جهت رفاه و آسایش مردم و تنها و تنها در راستای تامین منافع ملی هزینه شود. وجود دیوان محاسبات، بازرسی ها، امکان تحقیق و تفحص و نظارت ها همه و همه در راستای تضمین هزینه کرد صحیح مالیات ها و درآمد های دولت از منابع ملی است.

تردیدی نیست که اصلاح فرهنگ مالیات پردازی نیازمند گفت و گوی ملی و نزدیکی بیش از پیش مردم به دولت است ضمن اینکه رفع شبهاتی که اینجا و آنجا مطرح می شود نیز نیازمند شفاف سازی است.  

شماره روزنامه:6956
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
سردبیر

روزنامه عصرمردم در۱۶آدر سال ۱۳۷۴ به نام عصرو با رویکرد فرهنگی سیاسی اجتماعی  وبا گستره استانی به مدت ۴ سال بدون وقفه انتشار یافت با توجه به استقبال خوب مخاطبان با نام عصرمردم  و با گستره سراسری در استان‌های جنوبی و مرکزی کشور توزیع شد مهم‌ترین ابتکار و موفقیت روزنامه عصر مردم از آغاز تا به اکنون که ۲۵ سال از انتشار آن می‌گذردانتشار هفته‌نامه ها و ویژه نامه های شهرستانی است که هم اکنون نیز تعدادی از آنها در حال انتشارند.

https://asremardom.ir/