چاپ کردن این صفحه

ورزش سياسي  

توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 13 مهر 1400 258 0
سرمقاله محمد عسلی 14 مهر 1400        ورزش سياسي

مسابقات جهاني اسلو نشان داد که کُشتي گيران ما با آمادگي و جانفشاني چگونه توانستند مدال هاي طلا و نقره جهاني را درو کنند. جداي از بعضي اشتباهات فردي که بعضي از کُشتي گيران ما را از مدال محروم کرد پهلواني ها، جان سختي ها و اعتماد به نفس ها توانستند نشان دهند که خودباوري تا چه ميزان در مبارزه با حريفان قدر مؤثر است.
نمونه اي از آنها را مي توان در مسابقات فينال از يزداني، زارع و قاسمپور شاهد آورد.
و اما بعد؛
سياست هم در واقع نوعي ورزش است. ورزش توانمندي در کسب تجربه و آگاهي که آن هم بدون خودباوري و اعتماد به نفس نتيجه مطلوبي به بار نمي آورد.
اگر هر رجل سياسي در شرايط عادي و بدون چالش هاي سخت بتواند گرهي از مشکلات را باز کند و پيروز از ميدان مبارزات ديپلماتيک بيرون آيد چندان کار سترگي انجام نداده اما اگر در شرايطي به ميدان مبارزه پاي گذارد که همه چيز و همه کس بر عليه او قيام کرده اند و او بايد يک تنه حريف قدرقدرتان همسنگ و هماهنگ شود و در اين ميدان پيروز گردد آنگاه هست که مي توان او را مردي يا زني باهوش، آگاه و به واقع ديپلمات به حساب آورد.
ما نياز داريم که در سياست هاي داخلي و خارجي ، افراد کارآزموده و توانمند و کساني که مدام ورزش سياسي کرده اند و ميدان ديده و ميداندار باشند به کار گيريم... کسي که نتيجه کارش در حفظ منافع ملي و تحقق اهداف انقلاب و خواست ملت کاملا محسوس و شفاف و مثمرثمر باشد.
ما نياز داريم در اقتصاد کشور کساني را مسئوليت دهيم که اقتصاددان باشند و خود را در برابر ملت و دولت مسئول و پاسخگو بدانند و تا قبل از نتيجه مطلوب به وعده و وعيد و شعار بسنده نکنند.
در مسابقات کُشتي و ساير مسابقات ورزشي هيچ يک از طرفين در مقابل هم رجزخواني نمي کنند و يکديگر را تهديد نکرده و مدعي پيروزي نمي شوند بلکه در ميدان عمل است که نشان مي دهند تا چه ميزان توانايي و هوشمندي لازم را براي مقابله با حريف دارند.
به قول ناصرخسرو قبادياني:
«آندم که بر من و تو وزد باد مهرگان
آنگه شود پديد که نامرد و مرد کيست...»
يکي از دستاوردهاي انقلاب اسلامي ايران، عبور از چالش هاي سياسي و تحريم هاي ستمگرانه دشمنان است که گرچه سختي هاي بسياري را در جنگ تحميلي و جنگ هاي اقتصادي بر ما تحميل کرد اما مردم و مسئولان ما را آبديده و با تجربه ساخت تا به هر بادي چون بيدي نلرزند.
ما توانستيم از جنگ تحميلي 8 ساله درس ها بياموزيم و در آماده سازي براي دفاع از حالت تدافعي به حالت تهاجمي برسيم و فقدان و نواقص جنگ افزارهاي خود را جبران کنيم.
اي کاش در اقتصاد و فرهنگ سازي هم دست به کار مي شديم و به مسائل اقتصادي و کمبودها اهميت مي داديم تا امروز ناظر بر تورم هاي کمرشکن و گراني هاي افسارگسيخته نباشيم.
اگر کُشتي گيران آزادکار ما در المپيک توکيو دستاورد چندي نداشتند اما تجربه آموختند و در کُشتي قهرماني جهان در اسلو جبران کردند.
در سياست داخلي و خارجي، در اقتصاد و فرهنگ سازي و در رفع مسائل و معضلات اجتماعي هم مي بايد درس مي گرفتيم و کُشتي گيران با تجربه و هوشمندي را به ميدان مي فرستاديم که متأسفانه چندان موفق نبوده ايم.
امروز ساختار سياسي و اقتصادي کشور بيش از هر زمان ديگري نيازمند اصلاح ساختاري است. اهدافي که دنبال مي کنيم برآمده از قانون اساسي و انقلاب اسلامي است. اما ميدانداري آن مي بايد با نخبگان و پختگان هوشمندي باشد که صرفا به وعده و وعيد و شعار بسنده نکنند بلکه کارنامه اي موفق و نتيجه بخش را ارائه دهند.
با گذشتن از بعضي حاشيه ها و مطلق گرايي ها به اين مهم توجه کنيم که تمامي انسانها اعم از قوي و ضعيف ، قوت ها و نقطه ضعف هايي دارند. اگر قوت هاي آنان نسبت به ضعف هايشان بيشتر باشد سعي کنيم از آنها استفاده کنيم و آنها را به ميدان مبارزه بفرستيم.
کُشتي گيران سياسي که سالها خود را ورزيده کرده و آماده پيکارند بعضا ممکن است اشتباهاتي هم در عمل نشان دهند، اين اشتباهات نشانه اي براي حذف آنان نيست بلکه فرصت دهيم تا رفع نقص و اشتباه کنند.
افراد کم تجربه يا بي تجربه خام هرچند قابل اعتماد و همراه باشند اگر به کار گرفته شوند پيوسته در حال آزمون و خطايند و چه بسا با اشتباه و ندانم کاري خساراتي به بار آورند که جبران آنها توسط هر فرد خبره اي هم امکانپذير نباشد.
بيشتر اختلاسها و جرم يقه سپيدهاي حرفه اي زماني عملي شده که مديران و مسئولان اقتصادي و بانکي در رده هاي بالا از تجربه کافي برخوردار نبوده اند و به هر کس و ناکسي ميدان داده اند.
امروز با گذشت 42 سال از پيروزي انقلاب اسلامي جاي آزمون و خطا براي هيچ مدير و مسئولي نيست.
اگر توانستيم تماميت ارضي را حفظ کنيم. اگر توانستيم به کمک کشورهاي تهاجم زده بشتابيم. اگر توانستيم جرأت آمريکا براي حمله به ايران را خنثي کنيم. اگر توانستيم براي حفظ انقلاب اسلامي اميدافزايي کنيم و استقلال در سياست خارجي را به رخ مردم جهان بکشيم همه مديون و مرهون مردمي هستيم که با صبوري و مجاهدت و ايثار و شهادت ميدان مبارزه را خالي نکردند اما آيا مديران اقتصادي و فرهنگي ما چنين دستاوردي داشته اند؟
فقر و تورم، افزايش آمار بيکاري و طلاق و حجم وسيع معتادان و متکديان در کوچه ها و خيابان ها دليلي واضح بر عدم توانايي دولت هاي گذشته در تحقق برنامه ريزي هاي اقتصادي و فرهنگي بوده است. هر دو موضوعي که يا از آن غافل شده ايم و يا آنها را به دست افراد ناتوان سپرده ايم.
اينک زمان آن رسيده که دوباره و چند باره از سوراخ اقتصاد و فرهنگ گزيده نشويم آيا گوش شنوايي هست؟
آيا ورزش را در ابعاد سياسي و اقتصادي و هم فرهنگي به کار مي گيريم تا برنده مدال هاي طلا باشيم؟
والسلام

این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در سه شنبه, 13 مهر 1400

موارد مرتبط