چاپ کردن این صفحه

دگرگوني شيوه ها در سايه ثبات ارزش ها  

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 20 مهر 1400 238 0
سرمقاله سردبیر"اسماعیل عسلی" 19 مهر 1400         دگرگوني شيوه ها در سايه ثبات ارزش ها

انفجار انتحاري در يکي از مساجد شيعيان در افغانستان رويدادي تاسف برانگيز بود و از آن تاسف انگيزتر خيز طالبان براي محروم کردن مردم افغانستان از حقوق خود به بهانه ي احياي شيوه اسلاف و گذشتگان است . اين که طالبان همواره با شيفتگي از گذشته هاي دور سخن مي گويند سر در آبشخور دلايل گوناگوني دارد . گذشته متعلق به گذشتگان است و محصول رفتار آنها و اکنون را مردم افغانستان و پدران و مادران آنها رقم زده اند . اگر از يک فرد مسيحي متعصب بپرسند آيا حاضري براي ديدن حضرت عيسي مسيح (ع) به دو هزار سال پيش بازگردي بي ترديد خواهد گفت : بله . اما اگر از همين شخص بپرسند تو به برده داري اعتقاد داري ؟ خواهد گفت : هرگز ! ولي اين شخص اگر به 2000 سال پيش بازگردد بايد تابع قوانين آن زمان باشد که برده داري هم از جمله آنهاست .
بايد گفت هر کسي در جهاني زندگي مي کند که خود او و در بدبينانه ترين حالت يک نسل پيش از او زمينه ساز آن بوده اند . خيلي ها به اين دليل که قديمي ها کمتر دروغ مي گفتند و زندگي ساده و بي پيرايه اي داشتند حتي اگر شده با خواندن رمان ها و داستان هايي که گذشته هاي دور را آرمانگرايانه تصوير کرده اند ، دلشان مي خواهد به نحوي گذشته را تجربه کنند . علت چنين اشتياقي اين است که آنها از گذشته تنها ويژگي هاي مجذوب کننده اي را به خاطر مي آورند که در حال حاضر کم رنگ شده و يا وجود ندارد در حالي که در گذشته زندگي دشوار تر و خشن تر بوده است به طوري که بازگشت به گذشته براي انسان هاي معاصر ممکن نيست . در يکي از سريال هاي خارجي حرمسراي يکي از سلاطين نشان داده مي شد که زنان کنيز و به اسارت گرفته شده در جنگ ها بدون اين که صاحب اختيار و احساسي باشند براي رفتن به خلوت سلطان انتخاب مي شدند و اين امر نه تنها نکوهيده نبود بلکه سرکشي در برابر آن گناه و جرم تلقي مي شد اما اکنون چنين رابطه اي حتي بين زن و شوهر هم وجود ندارد و رضايت طرفين براي امر مباشرت امري جا افتاده است . اين که اکنون و در عصر ارتباطات و تبادل آگاهي ها طالبان به دنبال بازگرداندن مردم افغانستان به گذشته و احياي نظام برده داري هستند بيانگر گونه اي برنامه ريزي براي خفيف کردن مردم افغانستان است . واکنش جهانيان در برابر چنين رويکردي بايد بسيار شديدتر از واکنش به حملات انتحاري که منجر به مرگ صدها نفر مي شود باشد . بازگرداندن مردم افغانستان به شرايط گذشته به منزله ي ناديده انگاشتن بخشي از تاريخ و تجارب عيني و سالها تحصيل و دانش اندوزي است . شايد برنامه ي آمريکا براي ميدان دادن به طالبان ، بر سر کار آمدن حکومتي باشد که رفتار مرتجعانه و خشونت آميزش توجيه کننده رفتار با مسلمانان حق طلب است . در واقع مي خواهند اينگونه در اذهان و افکار عمومي جهانيان جا بيندازند که ايستادگي در برابر جريان هاي حق طلب مسلمان با هدف جلوگيري از به قدرت رسيدن آنها و ممانعت از به نمايش گذاشته شدن عملکردي نظير عملکرد طالبان است . اين که اجازه مي دهند عده اي در انگليس در ملا عام رفتار احمقانه قمه زني را به نمايش بگذارند ، آيا جز اين است که مي خواهند از يک آيين منسوخ شده ي مذهبي براي نشان دادن رواج خشونت در ميان مسلمانان استفاده کنند . اين که برخي از کشورهاي مسلمان به زنان براي فعاليت هاي ورزشي ميدان مي دهند رفتار هوشمندانه اي است که ظرف دو دهه ي اخير شتاب اميدوار کننده اي گرفته است تا جايي که حتي فدراسيون هاي جهاني نيز پذيرفته اند که زنان مسلمان مي توانند از لباسي متفاوت و همسو با فرهنگشان استفاده کنند تا به جهانيان بگويند که اسلام مانعي بر سر راه رشد فکري و جسمي و عرض اندام زنان در رقابت هاي علمي و ورزشي نيست . اما طالبان دقيقا به دنبال معرفي اسلامي سرشار از خشونت و بازدارندگي است. مردم افغانستان حق دارند که فرزند زمانه ي خويش باشند لذا دليلي ندارد که در روش و سبک زندگي تابع گذشتگان باشند. در گذشته نظام مردسالاري و ازدواج دختران در سنين پايين زمينه اي براي بروزاحساسات و مناسبات عاطفي به گونه اي که پاسخگوي حقوق انساني آنها باشد ايجاد نمي کرد . دختران روستايي که معمولا در سنين کودکي نامزد مي شدند و ازدواج بر مبناي روابط فاميلي و در پيوند با مناسبات قبيله اي و کاملا طبقاتي بود و در شهرها نيز دختران و زنان در اندروني ها و پستوها به قول معروف در شرايط چشم وگوش بسته و آفتاب نديده به سر مي بردند و جاي شگفتي است که چشم و گوش بسته بودن دختران را يک امتياز تلقي مي کردند و چه بسيار دختراني که قرباني همين بي خبري ها شدند اما آيا جوانان افغاني با همين ميزان درک و فهم از هستي و زندگي و در همين سطح از اطلاعات و آگاهي ها مي توانند به گذشته برگردند ؟ ميل و رغبت زايدالوصف طالبان براي احياي شرايط گذشته به اين دليل است که با احياي شرايط گذشته مردم حاضر به تحمل آنها خواهند بود !
در گذشته مرد م واقعا خيلي از چيزها را نمي دانستند و از حقوق انساني خود مطلع نبودند . اينک اگر چه ممکن است برخي افغاني ها به هر دليل خود را به ندانستن بزنند اما خود به حقيقتي که ظاهرا آن را انکار مي کنند وقوف دارند . پس از تسلط طالبان افراد زيادي نقاب بر چهره زده اند و حرفي مي زنند که به آن اعتقادي ندارند که البته کاري دشوار تر است . اين که نداني و به حرف زور تن بدهي و بداني اما درعين حال از فردي نادان تر از خودت تبعيت کني از زمين تا آسمان با يکديگر تفاوت دارند . بايد اذعان داشت آنچه طالبان به دنبال احياي آن هستند زيان بار تر از کشتارهاي انتحاري است . کسي منکر ثبات ارزش ها نيست زيرا دروغ و قتل و زنا و دزدي و بدعهدي و تجاوز به حقوق ديگران در هميشه تاريخ مذموم بوده و خواهد بود اما سبک زندگي و شيوه هاي مبتني بر ارزش هاي الهي و انساني در طول زمان متناسب با تغيير شرايط دچار دگرگوني مي شود بدون آن که به ارزش ها آسيبي وارد گردد .

شماره روزنامه:7311
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در سه شنبه, 20 مهر 1400

موارد مرتبط