چاپ کردن این صفحه

رقابت همگاني  

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 21 آبان 1400 261 0
سرمقاله "اسماعیل عسلی" 22 آبان 1400          رقابت همگاني

وقتي از زاويه اي خاص به زندگي نگاه مي کنيم اولين چيزي که بيش از ساير چيزها چشم ما را مي گيرد و توجه ما را به خود جلب مي کند رقابتي است که در همه جا وجود دارد. آدمي از زماني که چشم به روي دنيا باز مي کند در واقع پا به ميدان رقابت براي سازگاري با محيط و شرايط مي گذارد و اگر نتواند خود را با شرايط و محيط سازگار کند يا مي ميرد و يا به جايي نخواهد رسيد .تا اينجاي قضيه همه چيز بر محور غريزه ، ژنتيک و طبيعت مي چرخد اما به موازات رشد عقلي و معنوي انسان ها، بعدها اين رقابت به موضوعات گوناگون از جمله دانش و فرهنگ و هنر و جامعه و اقتصاد و سياست تسري پيدا مي کند. انسان ها وقتي در قالب خانواده و گروه هاي اجتماعي و صنفي و ملي و منطقه اي قرار مي گيرند پا به عرصه ي رقابت هاي جدي تر مي گذارند که نتيجه ي طبيعي آن افزايش کيفيت زندگي است . در رقابت هاي طبيعي و زيست حيواني انسان ها با ساير موجودات رقابت مي کنند . رقابت هاي انفرادي و گروهي در جامعه انساني زيرشاخه هاي فراواني دارد با رنگ و بوي فرهنگي و علمي و هنري که با محوريت خلاقيت دنبال مي شود . دو نفر نجار رقابت ظريفي با يکديگر دارند چرا که دست ساخته ي آنها بايد بتواند مشتري را به خود جلب کند . همان گونه که پزشکان براي جلب اعتماد بيماران بايد قدرت تشخيص خود و راهکاري که براي درمان دنبال مي کنند را به نمايش بگذارند. حتي بچه هاي عضو يک خانواده براي اين که بيش از ساير برادارن و خواهران محبت و عنايت پدر و مادر را به خود معطوف کنند براي نشان دادن توانايي هاي جسمي و ذهني و زرنگي خود با يکديگر رقابت مي کنند . به طور کلي رقابت ، جوهر و مزه و طعم زندگي است و هر چه اين رقابت سخت تر و دستيابي به پيروزي نيازمند تلاش بيشتر باشد ، لذت رسيدن به قله هاي پيروزي بيشتر است . کودکان با شرکت در بازي ها نيز تمرين رقابت مي کنند. در برخي از جوامع ، خانواده ها حتي اطفال کم سن و سال خود را نيز به رقابت وامي دارند . در چنين جوامعي افراد از سن کودکي ياد مي گيرند که موفقيت با عبور از مسيرهاي سخت به دست مي آيد و هيچ هدفي نيست که رسيدن به آن نيازمند تلاش و کوشش نباشد.
حال اگر از خود بپرسيم آيا سياستمداران و گردانندگان کشورهاي گوناگون هم با يکديگر رقابت مي کنند ، طبيعتا پاسخ آري خواهد بود . موضوع رقابت سياستمداران خشنودي روزافزون مردمشان و تهيه لوازم رفاه آنهاست که در سايه تمهيدات مدبرانه در تمامي زمينه ها فراهم مي شود . وظيفه ي سياستمداران بهره گيري از داشته ها براي به دست آوردن نداشته هاست . از اين رو کشوري که منابع فراواني دارد نبايد براي به دست آوردن چيزهايي که ندارد در مضيقه باشد .برنامه ريزي براي ايجاد فضاي کار و زمينه سازي براي صادرات و وارد کردن مايحتاج مردم و شاد و با نشاط نگه داشتن آنها و افزايش انگيزه هاي شهروندان براي زندگي ، همزيستي مسالمت آميز ، نوعدوستي و ابتکار عمل براي بهره گيري از فرصت ها و ايستادگي در برابر تهديدها وظيفه اصلي گردانندگان هر کشوري است !
بدون ترديد موفق ترين سياستمداران و گردانندگان کشورها و خوشنام ترين آنها کساني هستند که مي توانند گليم هزار رنگ مردم خود را از آب هاي متلاطم که جامعه جهاني را در حصار گرفته ، بيرون بکشند . وقتي منابع و امکاناتي که زندگي را تسهيل مي کند ، محدود باشد ، رقابت براي پيش دستي بين کشورها امري پذيرفتني است که برخي آن را به دشمني تعبير مي کنند .فراواني جمعيت ايجاب مي کند که کشورها حتي براي دسترسي به آب نيز ديپلماسي را بکار گيرند . موفق ترين کشورها سعي مي کنند از راه هاي گفت و گو و بده و بستان هاي اقتصادي تهديدها را به فرصت تبديل کنند زيرا جنگ ناگزيرترين گزينه براي دفاع از حقوق ملت هاست. خداوند اولين سلاحي که در اختيار پيامبرانش قرار مي دهد کتاب است که وسيله اي براي گفتگوست . در قرآن به مخالفان پيامبر گفته مي شود که براي اثبات ادعاي خود دليل بياوريد در حالي که خداوند بر انجام هر کاري تواناست اما مي خواهد بندگانش را با گفت و گو که بهترين نشانه و مميزه انسانيت است رشد بدهد تا با گفت و گو هزينه پيشبرد کارها را پايين بياورند . هر چه ظرفيت فرهنگي يک جامعه کمتر باشد ميل به گفت و گو در آن ضعيف تر است و همين مسئله زمينه ي دخالت ساير کشورها را در امور يک کشور فراهم مي کند . کشورهايي که پيش از تغيير وضعيت سيستم حکومتي ، سابقه ديکتاتوري داشته اند ، معمولا تا سالها پس از انقلاب ، تحت تاثير رسوبات مناسبات مبتني بر زور هستند که رانت و سفارش پذيري و خويشاوند سالاري از عوارض آن است .
سياستمداران بي توجه به استانداردهاي اداره جامعه که دانش آن در دانشگاه ها تدريس مي شود به دليل ناتواني در اداره کشورشان همواره به دنبال ايجاد بحران و گوشزد کردن شرايط ويژه اي هستند که منجر به کاهش سطح مطالبات به حداقل ها مي شود و طبيعي است که چنين سياستمداراني در مسابقه اداره کشور از ساير کشورها بازنده خواهند بود و دائما منافع ملي را به پاي موضوعات بي اهميت قرباني مي کنند . افغانستان نمونه بارز چنين سياستي است .
پر واضح است که دنياي کنوني با مشکلات ريز و درشت زيادي دست و پنجه نرم مي کند که برخي از اين مشکلات جهاني هستند نظير مشکل آب و هوا و جمعيت و آلودگي وعوامل بيماري زاي فراگير اما برخي مشکلات داخلي هستند و همراه بودن مردم با مسئولين براي باز کردن گره هاي کور داخلي شرط اصلي عبور از بحران هاست اما مردم در چه شرايطي به ياري مسئولين مي شتابند ؟ شرط همراهي مردم با مسئولين احساس هم سرنوشتي با اداره کنندگان کشور است ؛ يعني بايد اين احساس وجود داشته باشد که مردم و مسئولين سوار بر يک کشتي هستند و اگر اين کشتي سوراخ شود همه را غرق خواهد کرد  . آنچه آفت چنين احساسي به حساب مي آيد ، پديده ي آقازادگي ، خويشاوندسالاري ، غلبه استثناء بر قاعده ، حقوق هاي نجومي ، سمت و سو پيدا کردن گزينش ها براي استخدام در وزارتخانه ها و ادارات و سازمان هاي دولتي و واگذاري رانتي شرکت ها و امتياز معادن و کارخانجات و امتياز واردات و صادرات و تاسيس شرکت و دفاتر و ... به نور چشمي ها است . آنچه ظرف سال هاي گذشته تحت تاثير بي تدبيري ها و انواع رانت ها آسيب ديده احساس هم سرنوشتي است که در انتخابات 1400 تا حدود زيادي خود را نشان داد و بلافاصله مسئولين عاليرتبه بر بازگرداندن اعتماد ملي به موازات توجه به مشکلات ساختاري و تجديد نظر مسئولين در رفتارشان تاکيد کردند و اين تلاش هنوز هم ادامه دارد ، هر چند هنوز به نتيجه اي که هدف گذاري شده نرسيده است . سخن بر سر اين بود که گردانندگان کشورها نيز با يکديگر رقابت مي کنند و نتيجه ي رقابت آنها را نه در اظهاراتشان بلکه در وضعيت زندگي مردمشان مي توان ديد تا بتوان فهميد چه کسي در اين ميدان بزرگ و تورنمنت هميشگي و چهارفصل پيشتاز ديگران است  و به مردم خودش خدمت مي کند.

شماره روزنامه:7338
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در شنبه, 22 آبان 1400

موارد مرتبط