چاپ کردن این صفحه

پاسخ هاي روز آمد  

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 07 آذر 1400 298 0
سرمقاله "اسماعیل عسلی" 8 آذر 1400         پاسخ هاي روز آمد

ما آدم ها براي تحقق بخشيدن به آنچه در ذهن داريم نيازمند همراهي ديگران هستيم چرا که با آنها زندگي مي کنيم. فرض کنيد من نگاهي آرماني به امور گوناگون دارم اما چنين نگاهي تضمين کننده تحقق ايده هاي من نيست . من به دليل اين که نمي توانستم به تنهايي نيازهاي گوناگون خود را برطرف سازم به اجتماع روي آورده ام ؛ حال براي اين که ديگران را متقاعد سازم که مطابق ميل من زندگي کنند راه درازي پيش رو دارم . گفت و گو کم هزينه ترين راه براي همراه کردن ديگران است . هر چه دايره زندگي اجتماعي وسيع تر مي شود هماهنگ کردن سايرين سخت تر است . همراه شدن اعضاي يک خانواده از همراه شدن تمامي خويشاوندان آسان تر است و هماهنگي تمامي خويشاوندان از هماهنگ شدن مردم يک روستا انرژي و هزينه کمتري مي برد و به همين نسبت همراهي تمامي مردم کشور در موضوعات گوناگون نيازمند مديريتي در سطح ملي است . شاعرانه حرف زدن راحت و شاعرانه زندگي کردن بسيار دشوار است . صلح و شادي و تندرستي و راستگويي و همه چيزهاي خوشايند تا زماني که در حد يک رويا و آرزوست نيازي به برنامه ريزي و هماهنگي و تقسيم وظيفه ندارد اما همين که در قالب يک آرمان خانوادگي و قومي و ملي و جهاني به عنوان هدف مطمح نظر همگان قرار گرفت و بر سر آن توافق شد ، تحقق بخشيدن به آنها نيازمند برنامه ريزي و دانايي و هنر برقراري ارتباط سازنده است.
اغلب کاستي هاي ما در جريان ارنباط با ديگران آشکار مي شود به همين دليل انزوا طلبي و دير نشيني و ممتاز تلقي کردن خود از ديگران و بهانه تراشي براي ايجاد فاصله و قطع ارتباط در واقع تلاشي زيان بخش براي پوشيده نگه داشتن کاستي هاست . لذا قطع ارتباط با جامعه جهاني خسران زيادي در پي دارد زيرا تنها کشورهاي محدودي که با ما ارتباط مشروط دارند از اين وضعيت سود مي برند و ما انتخاب زيادي براي گزينش شرايط بهتر نداريم.
امروزه ما در جهاني زيست مي کنيم که تشکيل دهندگان آن در حال نزديک شدن و تعامل گسترده با يکديگر هستند و تلاش مي کنند در سايه ارتباط فراگير بر يکديگر تاثيرگذار باشند.
در عرصه اقتصادي توليدات اضافه بر مصرف خود را بفروشند و کالاهاي مورد نياز توليد شده توسط ديگران را بخرند .
تعامل انسان ها با يکديگر تنها به خريد و فروش کالا محدود نمي شود بلکه بده و بستان هاي فرهنگي و علمي و صنعتي نيز در جريان است .
همان گونه که يک فرد نيازمند قدرت متقاعد کنندگي بالا براي برقراري ارتباط با ديگران است گردانندگان يک کشور نيز با به نمايش گذاشتن پتانسيل ها و قابليت هاي کشور خود اداره کنندگان ساير کشورها و ساکنان ساير مناطق کره زمين را با ايجاد جاذبه به سوي خود مي خوانند .
ارتباط و سودرساني بايد دو طرفه باشد چه در بحث تجارت و گردشگري و چه در بحث تعاملات فرهنگي و علمي تا ما بتوانيم در سايه توازني معقول به روند توسعه کشور سرعت ببخشيم .
دانشجويان خارجي در ايران خيلي کمتر از دانشجويان ايراني در خارج هزينه مي کنند زيرا ارزش پول ملي آنها بيشتر است .
زماني بود که ما نگران تاثير منفي فرهنگ غرب بر جوانانمان بوديم اما اکنون خانه و کاشانه خود را مي فروشيم و فرزندمان را براي کاريابي و ادامه تحصيل و عرضه علم و هنر به خارج مي فرستيم تا مبادا به دليل بيکاري دچار انواع آسيب هاي اجتماعي شود .
آيا راه معقولي وجود ندارد که ما به موازات حفظ استقلال خود مانند بسياري از کشورهاي در حال توسعه و بعضا توسعه يافته ظرف چند دهه اخير با دنيا خصوصا کشورهاي توسعه يافته ارتباط داشته باشيم ؟
همان گونه که در ارتباطات فردي و خانوادگي ما مجبور نيستيم مانند ساير افراد و ساير خانواده ها باشيم کشورها نيز مي توانند ضمن برخورداري از استقلال فرهنگي و سياسي با يکديگر در ارتباط باشند .
همان گونه که پدر و مادر وظيفه تعيين مسير و ايجاد زمينه براي ارتباط با اقوام و بستگان در راستاي تامين نيازهاي عاطفي خود و اعضاي خانواده را بر عهده دارند ، اداره کنندگان کشور هم وظيفه دارند تمهيداتي براي ارتباط ملت خود با ساير ملت ها را فراهم سازند .
هيچ هنرمند ، صنعتگر ، بازرگان ، گردشگر و انديشمندي نيست که نيازمند برقراري ارتباط سازنده با همگنان خود در سطح جهان نباشد . چنين ارتباطي بايد با کمترين هزينه و بيشترين بهره برداري همراه باشد .
ارتباط صرفا نبايد يک طرفه باشد . اگر گردشگران ايراني به خارج از کشور مي روند بايد گردشگران ساير کشورها نيز به ايران بيايند تا اگر ما پول خود را در خارج از کشور هزينه مي کنيم آنها نيز به ما سود برسانند. بالاخره هر کشوري جاذبه هاي خاص خود را دارد . بايد ديد سهم ايران با برخورداري از انواع جاذبه هاي طبيعي و تاريخي و فرهنگي نسبت به ساير کشورها چقدر است . کساني که مسئوليت مديريت امور گردشگري را بر عهده دارند بايد پاسخگوي اين پرسش باشند .
ارزش پول ملي در تعاملات اقتصادي و علمي و فرهنگي اهميت زيادي دارد . يک دانشجوي خارجي براي ادامه تحصيل در ايران چقدر هزينه مي کند و دانشجويان ايراني تا چه اندازه بايد براي دانش افزايي در خارج از کشور هزينه کنند . در حال حاضر خطوط هوايي امارات و قطر و ترکيه بيشترين سود را از جابجايي دانشجويان و گردشگران و صنعتگران و بازرگانان ايراني به ساير نقاط جهان عايد خود مي کنند.
زماني ما از تاثير منفي فرهنگ غربي بر دانشجويان ايراني هراس داشتيم اما اکنون برخي از خانواده ها از ترس اين که فرزندانشان در اثر بيکاري به دام اعتياد بيفتند آنها را براي کار و ادامه تحصيل به خارج مي فرستند .
اينجاست که بايد با نگاهي ترميمي به مفهوم صدور انقلاب و برداشتي که تاکنون از آن داشته ايم ، دستاوردهاي چنين نگرشي را مورد بازبيني جدي قرار دهيم . آمارهاي اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي ، شاخص خوبي براي نتيجه گيري هستند
در دنياي سياست عملکرد هر کشوري تعيين کننده سهم او در به صف کردن دشمنان و انتخاب آنهاست . بايد باور داشته باشيم که مبارزه با دشمن راه هاي گوناگوني دارد و فلسفه وجودي اداره کنندگان کشور اين است که کم هزينه ترين راهها را انتخاب کنند. اين که ما دشمنان بزرگي داشته باشيم اندازه بزرگي ما را تعيين نمي کند بلکه نشان دهنده ي راه هاي بيشماري است که مسدود شده است .
خنثي سازي کم هزينه توطئه دشمنان ، هنر سياست مداران است . در اين زمينه بايد ببينيم اگر دشمن بخواهد با ما مقابله به مثل کند چه کسي بازنده است . اين مسئله چه در عرصه نظامي و چه اقتصادي و فرهنگي بايد توسط تصميم سازان مورد بررسي قرار گيرد.
البته نگاه آرماني ايجاب مي کند که ما آرزوي تغيير وضعيت جهان و تاثير گذاري بر ساير کشورها را داشته باشيم و دنيا را مديريت کنيم ولي براي رسيدن به چنين قله اي بايد ابتدا به خودمان برسيم . صدور انقلاب به معناي صدور شعارها و مطالبات انقلابي نيست . ما اگر به گونه اي عمل کنيم که تحسين جهانيان را برانگيزيم و مردمي مرفه و بانشاط و سرزنده داشته باشيم انقلاب خود به خود و بدون کمترين هزينه صادر مي شود که البته پروسه اي طولاني دارد و نيازمند اتخاذ سياستي با کمترين ميزان چالش و درگيري است .
ما هم براي نزديک شدن به جامعه جهاني و هم براي جلب نظر آنها نيازمند قدرت متقاعد کنندگي بالا و ديپلماسي صلح محور هستيم که اين وظيفه مهم بر دوش دستگاه ديپلماسي است .
در حالي که چين اگر توسط آمريکا تحريم شود کمتر از ما آسيب مي بيند اما تعامل آنها با آمريکا و چالش آفريني ادبياتي که در مذاکرات به کار مي گيرند به مراتب در مقايسه با مشي ديپلماتيک ايران محافظه کارانه تر است .
مگر چين و ژاپن و کره که زماني شرايط ما را داشتند و اکنون توسعه يافته محسوب مي شوند به بهاي حراج کردن استقلال و کرامت ملي خود به اين نقطه رسيده اند.
در ماجراي تحريم نفتي ما حتي نتوانستيم از حمايت کشورهاي همسايه برخوردار باشيم . سهم ايران در اقتصاد سوريه کمتر از سهم ترکيه به عنوان مخالف بشار اسد است . زيرا جنس چانه زني هاي متداول در جهان ، اقتصادي است نه ايدئولوژيک . اکثر فلسطيني ها و اعراب به دنبال راه حل دو کشوري هستند اما ما دنبال راه حلي آرماني براي آزادي همه فلسطين هستيم که بسيار پرهزينه است .
زماني که جمع جبري چالش هاي داخلي با ائتلاف غربي و عربي دورنماي روشني ندارد و ايران بايد همزمان تحريم و خشکسالي و استحاله فرهنگي و طمع ورزي همسايگان و بحران هاي بهداشتي و زيست محيطي و عواقب کاهش اعتماد عمومي را با تدبير پشت سر بگذارد از افراد و شخصيت ها به تنهايي کاري ساخته نيست و همراه کردن مردم نيز به قدرت متقاعد کنندگي بالايي نياز دارد .
سونامي بحران ها با سيل پرسش هايي همراه است که نسل جوان پاسخ آنها را جستجو مي کنند . مردم با منطقي روزآمد متقاعد مي شوند لذا پاسخ ها بايد روز آمد باشد.

شماره روزنامه:7352
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در یکشنبه, 07 آذر 1400

موارد مرتبط