چاپ کردن این صفحه

ناشناخته‌های سعدی  

توسط محمد عسلی/مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 01 ارديبهشت 1404 24 0
سرمقاله 1 اردیبهشت 1404 محمد عسلی                    ناشناخته‌های سعدی
اول اردیبهشت را روز سعدی نامگذاری کرده‌اند. اگر به حق بنگریم هر روز، روز سعدی است. چون به زبان سعدی حرف می‌زنیم و سخن می‌گوییم چه در ادبیات و چه در اخلاق، حکمت و شعر به معنای واقعی و تخصصی آن اگر سعدی برای ما به کمال شناخته شده می‌بود در سر در هر اداره، سازمان، خانه و ورودی هر خیابان نام و نشانی از سعدی می‌بود آن هم در شهر شیراز که پوشیده از تابلوهای عریض و طویل تبلیغاتی است و از هر چهارراه و معبری که می‌گذریم یک تابلو بزرگ مقابلمان است تا آدم‌های کوچک را بزرگ و کالاهای کم‌بها را پربها جلوه دهد صرفا برای کسب درآمد.
اگر اخلاقمداری و معنویت برای گذران زندگی از اصول تربیتی و آموزشی است سعدی، حافظ، فردوسی، مولوی و بسیاری از بزرگان ادب و اخلاق را نباید فراموش کرد.
از خصوصیات شعر و سخن سعدی سادگی، شفافیت و دل نشینی آن است که به خوبی در حافظه می‌ماند و گویی نیرویی پشت آن است که بازتاب بیرونی دارد. به این ابیات توجه کنیم:
«آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند، نقش بود بر دیوار...»
طبیعت و انسان در اشعار و سخنان نغز سعدی به خوبی تعریف و تفهیم شده‌اند، هیچ شاعر معروفی به چنین هنری آراسته نبوده که در هر بابی سخنانی مانا از خود به یادگار گذارد.
بی‌شک بوستان و گلستان سعدی دیگر تکرار نخواهند شد و اگر جامی خواست بهارستان را به مثابه گلستان به ادبیات ایران اضافه کند، حتی نام چندانی از آن در حافظه تاریخ ادبیات نماند.
همگان در طول تاریخ پذیرفته‌اند که استاد غزل سعدی است و برخلاف بعضی از شاعران معاصر دیوان سعدی برای همه زمان‌ها خواندنی است و فصولی تمام نشدنی است.
تمثیل‌های سعدی برای ارشاد خلق در باب روشنگری و تربیت مانا و همیشه خواندنی‌اند. وقتی می‌خوانیم که:
«یکی روستایی سقط شد خرش
علم کرد بر تاک بستان سرش
جهاندیده پیری بر او بر گذشت
چنین گفت خندان به ناطور دشت
مپندار جان پدر کاین حمار
کند دفع چشم بد از کشتزار
که این دفع چوب از سر و گوش خویش
نمی‌کرد تا ناتوان مرد و ریش»
مبارزه با خرافات و کج‌اندیشی از ویژگی تمثیلات سعدی است. خردورزی و تعقل در آثار سعدی چه در بوستان و چه در گلستان به وضوح دیده می‌شوند وقتی می‌گوید:
«یکی یهود و مسلمان نزاع می‌کردند
چنانکه خنده گرفت از حدیث ایشانم
به طیره گفت مسلمان گر این قباله من
درست نیست، خدایا جهود میرانم
یهود گفت به تورات می‌خورم سوگند
وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم
گر از بسیط زمین عقل منهزم گردد
به خود گمان نبرد هیچ کس که نادانم»
جهان‌بینی سعدی که ملهم از قرآن و روایات موثق است چنان عالمانه و موشکافانه است که کافی است تعمقی هرچند کوتاه در آن شود تا آدمی به وجود ذی‌جود خداوند متعال پی برد. آن هم با اوصافی که هنرمندانه سعدی از آن در مقدمه بوستان و گلستان کرده است. فقط همین جمله اول مقدمه گلستان کافی است تا آدمی را به تفکر اندازد که چرا شکر نعمت‌های الهی مزید نعمت است و خدای را چه منتی است که سعدی به وصف آن پرداخته است.
هر چند در عالم وانفسای امروزی دانش‌آموختگان مدارس و دانشگاه‌های ما از نام و نشان فوتبالیست‌ها و تعداد گل‌های آنان بیشتر آگاهند تا قطعه و شعری جانفزا از سعدی یا حافظ.
علیرغم برگزاری روز سعدی به هر سال و یا روز حافظ با آن هزینه‌ها که بازتاب چندانی هم در رفتار و علائق مردم ندارد چرا ما دچار انقطاع فرهنگی شده‌ایم. راستی به کجا می‌رویم در این شرایط حساس و خاصی که بسیاری از جوانان ما در اسارت فضاهای مجازی نه خدا را باورند و نه اخلاق را و نه امیدی به آینده دارند و نه در کسب معرفت مشتاقند.
آنچه همه را به هم پیوند می‌دهد کسب مال و ثروت و خوش‌گذرانی است بی‌آنکه فهم شود نظم هر اجتماع و دوام آن به آموزش و تربیتی است که انسانیت انسان حفظ شود و بداند که غرض از وجودش طی کردن راه کمالی است که صرفا به طول عمر منتهی نمی‌شود بلکه آثار و بقایای فهم و درک از آفرینش است و علت وجودی این هم سنت از یاد رفته و عادت شده که وقتی نباشند دیگر روزنه امیدی برای ادامه حیات نیست.
سعدی، حافظ، فردوسی، مولوی و بسیاری از متفکران و فلاسفه ما صرفا محصول زمان خود نیستند بلکه آنها هزاران سال از زمانه خود جلوترند اگر این مسئله را فهم کنیم آن وقت در کتاب‌های دبستانی و دبیرستانی و حتی دانشگاهی‌مان نام و نشانی از آثار بزرگان علم و ادب دیرین خواهیم داشت.
باید جلو این تفکر غلط را بگیریم که دیگر آثار سعدی و یا مولوی خواننده ندارد و بشنویم یا بخوانیم که شاعری از ارتفاع دود و جیغ بنفش سخن می‌گوید هرچند به زمانه ما مربوط می‌شود که در آن زندگی می‌کنیم اما بدان معنی نیست که میراث‌های کهن خود را به فراموشی بریم.
امید که اخلاقمداری سعدی و روح عرفانی حافظ در زندگی ما چنان تأثیری داشته باشد که از زندگی ماشینی دمی جدا شویم و به خلقت خود بیاندیشیم.
والسلام
 
شماره روزنامه:8305
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در دوشنبه, 02 ارديبهشت 1404