هر ساله در دهه ی اول ماه محرم میلیون ها نفر از شیعیان در سراسر جهان نهضت حسینی را پاس می دارند و در شهرهای گوناگون آیین هایی در قالب تعزیه ، سخنرانی ، عزاداری دسته جمعی ، تظاهرات خیابانی که با نمادها و مشخصه های بومی همراه است ، برگزار می شود . در کنار این فعالیت ها هنرمندان با تولید فیلم ، اجرای تئاتر و برپایی نمایشگاه نقاشی و خط در این همایش جهانی شرکت می کنند و شاید بتوان گفت آیین های عاشورایی از این جهت که تمامی اقشار و حتی کودکان هم در آن نقش ایفا می کنند منحصر به فرد است .
تجلیل از شخصیت هایی با جلوه گری های گوناگون که در ماجرای کربلا به شهادت رسیده اند با فرهنگ مردم خصوصا در ایران گره خورده به طوری که می توان تاثیر آن را در نامگذاری فرزندان، خیابان ها و میادین مرکزی شهرها ، احداث حسینه ها، ساخت سقاخانه ها ، سفره گستری و ادای نذرو نقش نام شهدای شاخص کربلا در سردر خانه ها و ... مشاهده کرد .
شیعیان رویداد کربلا را نماد رودررویی حق و باطل می دانند و تمامی اندیشمندان غیرمسلمان که تحت تاثیر این رویداد تاریخی قرار گرفته اند نیز مراتب ارادت خود را به امام حسین (ع) به عنوان مظهر آزادگی و حق طلبی در آثار خود گنجانیده و حتی غیرمسلمانانی که نقش پر رنگی در نهضت های آزادیبخش داشته اند از ایشان به عنوان شخصیتی الهام بخش نام برده اند .
در حوزه ی ادبیات فارسی نیز کمتر شاعر برجسته ای یافت می شود که مستقیم و یا غیرمستقیم به واقعه ی عاشورا اشاره ای نداشته باشد . در عین حال اشعار برخی از شاعران نظیر محتشم کاشانی و عمان سامانی از این جهت که اشتهار خود را مدیون ورود به نهضت امام حسین (ع) هستند در عزاداری ها بازخوانی می شود.
موقوفه های اختصاص یافته به امام حسین (ع) و برخی از شهدای کربلا در ایران و عراق و آذربایجان و افغانستان و هند به اندازه ای فراوان و پرشمار است که نمی توان آثار این موقوفات را در بهبود وضعیت درمانی ، آموزشی و خدماتی مردمان ساکن در شهرهای شیعه نشین نادیده گرفت.
ماجرای رودررویی حسین ابن علی (ع) با سپاه یزید ابن معاویه در منازعات تن به تن که در کربلا رخ داده محدود نمی شود بلکه این رودرروویی را می توان در نظریه پردازی ها ، فرهنگ سازی ها و منازعات فرهنگی نیز مورد بررسی قرار داد .
بی گمان اگر این رودررویی بر سر قدرت بود هرگز تا این اندازه دامنه دار نمی شد و گذشت زمان غبار فراموشی بر روی این واقعه می پاشید از این جهت نمی توان ژرفایی مقاومت فکری و اندیشگانی و میدانی دو جبهه ی حسینی و یزیدی را درچارچوب رقابتی بر سر قدرت محدود کرد.
اگر چه موضوع مظلومیت عده ای از یک طرف و ناجوانمردی عده ای در طرف مقابل در عزاداری ها برجسته نشان داده می شود اما داستان را نباید اینگونه خلاصه روایت کرد .
موضوع اصلی که خمیرمایه ایستادگی اقلیتی فداکار در برابر اکثریتی خطاکار در ماجرای کربلا است به شایسته سالاری برمی گردد و سخن اصلی امام حسین (ص)این است که حاضر به بیعت و همراهی با شخصی که منتخب واقعی امت اسلامی نیست و با تهدید و تطمیع بر منصب جانشینی پیامبر (ص) تکیه زده نخواهد شد . این مسئله به اندازه ای برای او اهمیت دارد که جان خود و فرزندان و همراهانش را نیز در میان می گذارد و حاضر به چشم پوشی از آگاهی بخشی پیرامون این حقیقت نمی شود .
امام حسین (ع) احساس می کند که بنی امیه در حال پنبه کردن رشته ای هستند که توسط جدش حضرت محمد (ص) ظرف مدت 23 سال فراهم آمده است . زیرا اگر قرار باشد محصول زحمات و تلاش های پیامبر اکرم (ص) توسط عده ای که تنها به دنبال به کرسی نشانیدن رویکردهای قبیله ای هستند به هدر برود و مردم دوباره به دوران جاهلیت برگردند و تنها پوسته ای از اسلام باقی بماند که بهانه ای باشد برای حکومت بر سرزمین هایی وسیع و جمع آوری غنایم و قتل عام مخالفان و گستردن بساط عیش و عشرت و ... مانند آن است که بذری کاشته شود و با خون شهیدان آبیاری گردد و به ثمر نشیند و آنگاه عده ای مانند لاشخور دستاورد تمامی تلاش ها را خرمن کنند و به آتش بکشند و در پرتو روشنایی و گرمای آتش به فرو نشاندن امیال نفسانی خود مشغول شوند و به جان ملت ها بیفتند و از آنها هم بابت مسلمانی و هم نامسلمانی باج وخراج بگیرند.
در شرایطی که قرآن فلسفه ی وجودی پیامبران را حکمت آموزی و برپایی عدالت می داند امام حسین چگونه می تواند در برابر ناروایی ها و ستمگری های بی پایان و باج گیری ها و سهم خواهی ها خاموشی اختیار کند و یا با دراز کردن دست بیعت بر عملکرد عمال یزید مهر تایید بزند .
بزرگترین پیام عاشورا این بود که حکومت بر مسلمانان مشروط به شرایطی است که برقراری عدالت بر اساس آموزه های قرآنی از شروط اساسی آن است .
خروج امام حسین (ص) از صف بیعت کنندگان پرسشی را به میان کشید که پاسخ به آن در طول تاریخ سلسله نهضت هایی را بر علیه امویان و عباسیان و هر حکومتی که تحت لوای اسلام شکل می گیرد اما به عدالت اعتقادی ندارد به راه انداخت .
ژرفایی نهضت حسینی ، شاخص هایی برای تشخیص انحراف از معیارهای اسلامی و الهی ارائه می کند که در هر زمان و مکان و جغرافیایی قابل طرح و پیگیری است . شاخصه هایی که حکومت منهای عدالت را زیر سئوال می برد و به مصلحین برای تراز کردن رفتار حاکمان با آموزه های عاشورایی انگیزه می بخشد و موجب تداوم نهضتی می شود که در سایه آن می توان با هر گونه ستمگری و تبعیض و ناورایی به مبارزه برخاست.