در میان فشار بیسابقه تورم، تحریمهای طولانیمدت و بیاعتمادی سرمایهگذاران، این پرسش مطرح است: آیا رشد اقتصادی در ایران ممکن است؟ پاسخ، هرچند مشروط، اما مثبت است. ایران با داشتن منابع طبیعی فراوان، موقعیت ژئوپلیتیکی منحصر به فرد، و نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده، از ظرفیتهای بالایی برای رشد برخوردار است مشروط به آنکه مسیر اصلاحات واقعی و شفافیت اقتصادی در پیش گرفته شود. در ادامه، چند راهکار کلیدی برای خروج ایران از بحران و آغاز یک .چرخه رشد پایدار ارائه میگردد.ثبات سیاسی و بازتعریف روابط خارجی بدون ثبات در روابط بینالمللی و کاهش تنشهای ژئوپلیتیک، سرمایهگذاری داخلی و خارجی عملاً ممکن نیست. احیای مذاکرات هستهای، کاهش فشار تحریمها، و بازگشت به نظام مالی جهانی (مانند سوئیفت)، از مهمترین گامهای بازسازی اعتماد اقتصادی هستند. دیپلماسی اقتصادی باید به اولویت اول سیاست خارجی ایران تبدیل شود. گفتوگو با شرق و غرب همزمان، بدون وابستگی کامل به یکسو، به تنوع فرصتها کمک خواهد کرد. تورم، دشمن شماره یک تولید، سرمایهگذاری و رفاه مردم است. برای کنترل آن، استقلال بانک مرکزی، توقف چاپ پول بیضابطه، و سیاستگذاری شفاف پولی ضروری است. تجربه ترکیه نشان میدهد که بازی با نرخ بهره بدون برنامه، فاجعهآمیز است. شفافسازی بودجه، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، و کنترل کسری بودجه، میتواند زمینهساز کاهش پایدار تورم باشد. اقتصاد ایران سالهاست در تسخیر نهادهای شبهدولتی و خصولتی است. واگذاری واقعی اقتصاد به بخش خصوصی شفاف، رقابتی و پاسخگو، یک ضرورت فوری است. بخش خصوصی تنها زمانی رشد میکند که محیط کسب وکار پیشبینیپذیر و غیررانتی باشد. کوچکسازی دولت، اصلاح نظام مجوزدهی، و حذف انحصارات شبهدولتی باید در اولویت باشد. وابستگی بیش از حد به نفت، اقتصاد را در برابر شوکهای جهانی آسیبپذیر کرده است. ایران میتواند با تمرکز بر صادرات محصولات پتروشیمی، معدنی، صنایع غذایی، دارویی و خدمات فنی-مهندسی، تنوع اقتصادی خود را افزایش دهد. حمایت هدفمند از SMEها (کسبوکارهای کوچک و متوسط)، تسهیل صادرات دیجیتال، و توسعه مناطق آزاد با قوانین واقعی و نه صوری نظام مالیاتی ایران ناکارآمد و پر از فرار مالیاتی است. از سوی دیگر، حجم بزرگی از سرمایههای داخلی یا به بازارهای غیرمولد (مانند طلا، مسکن و ارز) رفته یا از کشور خارج شده : مالیاتگیری از بخشهای فراری (سوداگری، زمین، خودروهای لوکس). مشوقهای مالیاتی برای صنایع تولیدی. راهاندازی ابزارهای مالی جدید برای جذب سرمایه داخلی (مانند اوراق مشارکت تولیدی و بورسی واقعی). با وجود تحریمها
یکی از موفقترین بخشهای اقتصاد ایران در سالهای اخیر شرکتهای دانشبنیان بودهاند. تمرکز بر توسعه فناوری، اقتصاد پلتفرمی، و تقویت صادرات نرمافزاری میتواند موتور رشد تازهای برای اقتصاد کشور باشد.دولت باید از تصدیگری دست بردارد و فقط به اصلاح زیرساخت ها بپردازد وسیاست های حمایتی را تقویت کند زیرا. مزاحمت های قانونی، محدودیت اینترنت و تغییرات لحظهای مقررات، دشمن نوآوری است. سخن پایانی این که ایران اگر بخواهد به آینده اقتصادی امیدوار باشد، چارهای جز پذیرش واقعیتهای اقتصادی و اصلاحات جدی ندارد. شعارهای اقتصادی بدون پشتوانه اجرایی، نه بازار را آرام میکند و نه سفره مردم را رنگین . اگر چه مسیر دشوار است، اما با شفافیت، عقلانیت اقتصادی و تعامل سازنده با جهان، این مسیر قابل پیمودن است.