مسجد در کنار قرآن مهمترین یادگار پیامبر اکرم (ص) است که ابتدا با کارکردهایی فراخور شرایط آن زمان در اوج سادگی تاسیس گردید و تعداد مساجد در مدینه با رویکرد محله ای یا قبیله ای به 14 مورد رسید و بعدها با احداث مسجد در سرزمین های فتح شده این کانون معنوی در ردیف شاخص ترین نماد تمدن اسلامی به جلوه گری پرداخت و به عرصه ای برای نمایش فرهنگ و هنر و تمدن تبدیل گردید . در آموزه های نبوی و بر اساس تاکیدات پیامبر (ص) هیچ مسجدی بر مسجد دیگر از لحاظ کارکردی که می تواند داشته باشد ارجحیت ندارد هر چند برخی از مساجد می توانند ارزش تاریخی ، فرهنگی و تمدنی داشته باشند و جایگاه ویژه مسجدالحرام هم در پیوند با مناسکی که در آن برگزار می گردد ویژه توصیف شده است . در پیوند با همین موضوع باید اذعان داشت که هیچ بنای مذهبی تحت هر عنوانی اهمیتی فراتر از مسجد ندارد زیرا مسجد برجسته ترین نماد مشترک بین مسلمانان از هر مذهبی است و توصیف خانه ی خدا برای آن به این معناست که باورمندان می توانند بدون واسطه با خداوند ارتباط دلی و معنوی برقرار کنند .
کارکرد مساجد از جهات گوناگون از جمله آموزشی ، همگرایی و رفتار سازی ، حائز اهمیت شایانی است .برخورداری از کتابخانه ، سالن همایش ، دفتر ویژه برای پاسخگویی و همچنین ارائه ی مشاوره به مردم ، داشتن فضای فرحبخش و فضای سبز برای مساجد امروزی بسیار مهم است و جذابیت ایجاد می کند . شرایطی که برای حضور در مسجد در نظر گرفته شده به گونه ای است که افراد باید در بهترین وضعیت از لحاظ ظاهری و آراستگی در آن حضور پیدا کنند تا حضور یک فرد باورمند در مسجد مانند حضور ماهی درآب برای او حیات بخش باشد .
خاصیت آرامش بخشی مسجد باید در حدی باشد که فرد مسلمان در صورت مواجهه با مشکلات روانی و خوددرگیری و تلاطم های روحی بتواند امیدوار به حل مشکل خود در مسجد باشد .
اهمیت کارکردهای مسجد به اندازه ای است که دگرگونی های سیاسی و اجتماعی و تغییر سبک زندگی نباید به تخریب و خلوت شدن مساجد از نمازگزاران بیانجامد . وجود مساجدی که عمر آنها از یک هزاره هم بیشتر است تنها به دلیل استحکام آنها نیست بلکه به این مسئله برمی گردد که وقتی جایی برای مسجد بودن وقف گردید ، تخریب آن به هر دلیل نباید در دستور کار قرار گیرد مگر این که قبلا جایگزینی برای آن در نظر گرفته شده باشد .
تخریب مسجد صرفا به معنای فیزیکی آن مد نظر نیست چرا که ارزش مسجد به کارکرد آن باز می گردد از این رو هر اقدامی که منجر به تعطیلی و از رواج افتادن کارکرد مساجد شود به منزله ی تخریب آن است . اگر نحوه برخورد امام جماعت و کم سوادی و به روز نبودن او یا رفتار خادم مسجد منجر به کاهش تعداد نمازگزاران شود با تخریب مسجد تفاوتی ندارد !
مسجد ، محلی برای آرامش روح است به همین دلیل امام جماعت مانند یک پزشک بدون توجه به جایگاه ایمانی و طبقاتی و اجتماعی افراد با اعتقاد به این اصل که نیازهای معنوی نیز مانند نیازهای عاطفی و نیاز به تندرستی باید پاسخی در خور دریافت کنند وظیفه دارد نگاهی برابر و بالسویه به نمازگراران داشته باشد . از این جهت رازداری امام جماعت مانند رازداری یک پزشک ، یک وکیل و یا یک روانشناس حائز اهمیت شایانی است و رویکردهای سیاسی و جناحی و حتی عقیدتی امام جماعت نباید روی برخورد او با افراد تاثیر منفی و رماننده داشته باشد زیرا مسجد محل سازندگی روح است که نگاه گزینشی را برنمی تابد !
رسیدگی به مشکلات نمازگزاران و مطالبات محله ای آنها از هر نوع که باشد نیازمند این است که در هر محله ای فراخور جمعیتی که دارد مسجد یا مساجدی وجود داشته باشد .
در عصر ارتباطات ، برخورداری از تحصیلات حوزوی در هر سطحی برای امام جماعت بودن و پاسخگویی به مشکلات و برقراری ارتباط معنوی با نمازگزاران کافی نیست از این رو امام جماعت باید نگاهی روزآمد داشته باشد و در صورت لزوم از مشاورین آگاه برای برقراری ارتباط با نمازگراران کمک بگیرد .
نیاز به حضور در مسجد یک نیاز شبانه روزی است به همین دلیل معنی ندارد که مسجد را پس از اقامه ی نماز ببندند بلکه مسجد باید برای کسانی که در هر لحظه از شبانه روز نیاز به خلوت کردن با خدا دارند باز باشد . البته در این میان ممکن است که باز بودن شبانه روزی مساجد زمینه ساز برخی سوء استفاده ها شود که می توان برای مدیریت آن برنامه ریزی کرد.
متاسفانه پس از انقلاب آن اندازه که روی ساخت مسجد و نمازخانه و انباشتن مسجد از جمعیت تاکید و تبلیغ و اقدام شد روی ایجاد انگیزه معنوی به معنای دقیق کلمه برای حضور مردم در مساجد و برنامه ریزی برای بالا بردن خروج کیفی با توجه به فلسفه ی وجودی مساجد کار بایسته ای صورت نگرفت و اگر امروز گفته می شود که بیشتر مساجد هنگام نماز صبح تعطیل و یا در نوبت های ظهر وعصر و مغرب و عشاء کم رونق هستند به همین مسئله بازمی گردد . حضور در مسجد باید دلیل معنوی داشته باشد که از کشش و جوشش درونی حاصل می شود.
کار کرد مساجد ایجاب می کند که نظارت بر اداره و مدیریت مساجد و حتی تعیین امام جماعت به گونه ای باشد که زیان های ناشی از ایجاد زاویه بین نگاه های رسمی و دولتی و حکومتی با نگاه های مردمی متوجه مساجد نشود و به کم رونقی آنها نیانجامد .
این روزها دغدغه مندانی که نگران کم رونقی مساجد هستند باید نگاهی جدی به آسیب شناسی مدیریت مساجد داشته باشند چرا که ما بیش از توجه به بحث کمیت و افزایش تعداد مساجد نیازمند بررسی آسیب هایی هستیم که به جایگاه سنتی و تاریخی مساجد وارد شده است .