چاپ کردن این صفحه

از برده‌داري تا بره‌داري  

توسط محمد عسلی/مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 15 شهریور 1404 26 0
سرمقاله 15 شهریور 1404 محمد عسلی                از برده‌داري تا بره‌داري
با پايان جنگ جهاني دوم کشورهاي پيروز بر آن شدند تا جنگي پنهاني را به نام صلح رقم زنند. انگليس و فرانسه از اروپا، آمريکا از غرب و روسيه از شرق استعمار جديدي را رقم زدند. با اين روش که کشورهاي شکست‌خورده و يا بي‌طرف را در آسيا و آفريقا بين خود تقسيم نمايند و جهاني دوقطبي را رقم زنند.
ايران، پاکستان، عربستان، امارات متحده عربي، کويت و قطر سهم آمريکا شدند، هندوستان، يمن، مصر، سوريه و عراق سهم روسيه.
رقابت تسليحاتي همزمان با نفوذ فرهنگي و سياسي در اين کشورها با ايدئولوژي امپرياليستي سرمايه‌داري از يک سو و از ديگر سوي ايدئولوژي امپرياليستي کمونيستي در رقابت و تضادي نابرابر بر گرده ملت‌هاي مظلوم و ستمديده از جنگ آوار شدند.
به نام عمران و توسعه و با حمايت‌هاي مالي از طريق نفوذ اقتصادي، کشورهاي مزبور، جولانگاه ترکتازي‌هاي آمريکا و روسيه شدند. انگليس و فرانسه هم در کشورهاي ديگري با همان نفوذ استعماري، سياست يغماگري را پيش گرفتند. انگليس در بحرين و ايران و...، فرانسه در لبنان و الجزاير و چندي از کشورهاي آفريقايي نفوذ استعماري و استثماري خود را پيش بردند.
اما سايه جنگ با صلحي مسلح پيوسته بر سر کشورهاي تحت استعمار بوده است. کشورها به سه بخش تقسيم شدند. عقب‌مانده، در حال پيشرفت و پيشرفته، سلطه سرمايه‌داري آمريکا و انگليس بر نفت خاورميانه تا به اينک هم ادامه دارد.
کشورداري و زندگي مردمان و ملت‌ها در آسيا، آفريقا و حتي استراليا به گونه‌اي رقم خورد که ادامه زندگي و پيشرفت صنعتي آنها بدون حمايت غرب و شرق
امکانپذير نباشد.
نخست براي استفاده از کارگر ارزان، سياست مونتاژ در کشورهاي تحت نفوذ دنبال شد حاصل کار و درآمد کشورها بيشتر صرف خريد اسلحه و رقابت تسليحاتي گرديد تا آموزش و پرورش و تربيت نسلي مستقل که بتواند روي پاي خود باشد.
بدون توجه به قابليت‌هاي زيرساختي و تأمين نيازهاي خوراکي به سبک غربي‌ها، ساختمان‌سازي، جاده‌سازي و احداث کارخانجات مونتاژ با سرعت انجام گرفت و هر روز نسبت به روز ديگر سلطه اقتصادي غرب و شرق براي استعماري نو ادامه يافت. معماري سنتي جاي خود را به آپارتمان‌سازي داد. در اثر پيشرفت‌هاي پزشکي رشد جمعيت باعث گسترش شهرها شد. بدون آنکه برنامه‌ريزي آموزشي، تربيتي، بهداشتي و ورزشي همانند کشورهاي پيشرفته غربي با توجه به نيازهاي روز انجام شود. نتيجه آنکه خيل تحصيل‌کردگان و بيکاران راهي کشورهاي اروپايي و آمريکايي شدند و اخيرا ظرف سي و چهل سال گذشته کشورهاي عربي نفت‌خيز و ژاپن هم براي استفاده از کارگر ارزان از داوطلبان محروم نماندند.
هرچند آلمان به دو قسمت تقسيم شد و آلمان غربي تحت سيطره سياسي و اقتصادي آمريکا و آلمان شرقي تحت لواي روسيه درآمد و ژاپن نيز تسليم بلاشرط آمريکا شد و ايتاليا را هم به حال خود واگذاشتند اما هنوزاهنوز هر سه کشور اتحاد مثلث شکست خورده تحت نفوذ و سيطره سرمايه‌داري آمريکا هستند و دست روسيه هم با يکي شدن آلمان از آلمان شرقي کوتاه شده است.
اينک که جهان تک قطبي به بيماري مي‌ماند که در حال احتضار است جهان چندقطبي سر برون آورده و چين تنه به آمريکا و روسيه مي‌زند.
کشورهاي کره جنوبي، ويتنام و ژاپن که توانسته‌اند در حد بضاعت و انتظار به لحاظ اقتصادي سر بلند کنند هر چند سرمايه‌داران غربي آنجا را حياط خلوت خود کرده‌اند اما به زودي به قدرتي اقتصادي بدل خواهند شد که محور تصميم‌گيري و نفوذ در کشورهاي عقب‌مانده و در حال پيشرفت باشند. جنگ اقتصادي و تسليحاتي امروز که بسيار خطرناک‌تر از جنگ جهاني پيش‌بيني مي‌شود در رقابتي نابرابر بين چين و آمريکاست. چين با اقتصاد فراگير و جمعيتي چند برابري و سلطه اقتصادي بنيادين در تمامي کشورها زنگ خطري براي آمريکا و اروپا شده است زيرا سايه اقتصادي آنها را از سر کشورهاي تحت نفوذ کم
کرده است.
اينک آمريکا و اروپا با جنگ رسانه‌اي ترکيبي ديرسالي است به دنبال زمين بازي و آزاد در کشورهايي مي‌گردند تا مردمان آنها را چنين آموزش دهند که بدون حمايت آمريکا و اروپا قادر به تأمين امنيت جغرافيايي خود نيستند. مانند کشورهاي عربي نفت‌خيز خاورميانه، مصر، لبنان، اردن و امثالهم.
سر برون آوردن ايران انقلابي و اسلامي با هدف استقلال و پرهيز از سلطه شرق و غرب در جهان سياست و اقتصاد بدون غرب مدت زماني است معيارهاي امپرياليست‌ها را به هم ريخته و سازي ديگر کوک کرده‌اند که نه در باور غرب مي‌گنجد و نه در باور شرق. هرچند روابط سياسي و اقتصادي با روسيه و چين دائر است و روابط حسنه مي‌نمايد اما آنها هم از قوي شدن ايران در هراسند.
چنين پيداست که همه چيز در حال تغيير است و سرعت تغيير، بعضي کشورها را از قافله پيشرفت جا گذاشته است. جهان چند قطبي عنقريب جاي جهان
تک قطبي را خواهد گرفت و کشورهاي چند ديگري به جمع قطب‌هاي ديگر خواهند پيوست.
آمريکا همانند فواره‌اي است که در حال سرنگوني است هرچند رئيس جمهور بيسواد فعلي آمريکا با هرزه‌زباني قصد نجات اين بيمار در حال احتضار را دارد، اما دنياي امروز صرفا با تجهيزات پيشرفته نظامي اداره نمي‌شود. سياستي بايد که دولتمردان آمريکا ندارند.
حمايت آمريکا از اسرائيل براي حفظ موقعيت خود در خاورميانه به هر بهائي و با هر روشي که جز بي‌اعتباري و بي‌آبروئي اين جنايتکاران را در پي نداشته موجب تضعيف هر چه بيشتر آمريکا شده تا آنجا که اميد ملت‌هاي جهان از صلح شرافتمندانه نااميد گرديده و هر کشوري سرنوشت خود را چونان مردمان غزه در جهان بي‌رحم کنوني شوم مي‌بيند.
آمريکاي مدعي تمدن نوين، به همان هفت‌تيرکش‌هاي چند صد سال قبل برگشته که خشن، بي‌رحم، متجاوز و آدم‌کش به سوي انسان‌هاي غيرمسلح شليک مي‌کنند و سرزمين آنها را مي‌ربايند. حتي زبان امروز آمريکا زبان شليک گلوله از دهان بازي است که حق را از دهان تفنگ مي‌شناسد. هرچند تاريخ گواه صادقي است که اين زورمداري دوامي نخواهد داشت.
گرچه به جاي برده‌داري، بره‌داري رقم خورده است و آمريکا و اروپا سعي دارند ملت‌ها را در ناآگاهي از آنچه اتفاق افتاده است نگه دارند. اما وسائل پيشرفته ارتباط جمعي و جهان دهکده مانند فعلي اين ترفند را خنثي کرده است و امروز بيش از هر زمان ديگري مردم جهان به فهم سياسي رسيده‌اند هرچند از فرهنگ سنتي و اخلاقمداري دور افتاده‌اند.
والسلام
شماره روزنامه:8414
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آخرین ویرایش در شنبه, 16 شهریور 1404