چاپ کردن این صفحه

پرداخت هزینه   های گزاف  

توسط اسماعیل عسلی/سردبیر روزنامه عصرمردم 30 شهریور 1404 59 0
سرمقاله 25 شهریور 1404  اسماعیل عسلی پرداخت هزینه   های گزاف
در گذشته   های نه چندان دور شاهد رویکردهایی مبتنی بر ایجاد ممنوعیت و تابو آفرینی   های جاهلانه بودیم که طبقات کم سواد و ناآگاه جامعه برای ابراز غیرت از آن استقبال می   کردند و اگرچه امروزه حتی در میان طبقات فرودست نیز طرفدارانی ندارد اما هنوز هم اگر زمینه   هایی برای ظهور و بروز آن فراهم شود وقوع آن دور از انتظار نیست.
بر کسی پوشیده نیست که ایستادگی بر باورهای ریشه دارو قابل دفاع یک ارزش است و شخصیت   های آگاه و انسان دوست که همگان را به خیر و صلاح فراخوانده اند در تاریخ دقیقا به همین دلیل مورد تکریم قرار گرفته و در ذهن و زبان انسان   ها جایگاهی والا داشته و دارند. اما این که کسی بداند آنچه بر روی آن پافشاری می   کند هیچ مبنایی ندارد و نه تنها نتیجه بخش نیست بلکه بازخوردی ویرانگر و مشمئزکننده خواهد داشت ولی در عین حال بگوید مرغ یک پا دارد و حاضر به تجدید نظر و عقب نشینی نباشد، هرگز نمی   تواند مدعی اثرگذاری در جهت اصلاح جامعه باشد.
در گذشته بارها می   شنیدیم که می   گفتند غیرت ورزی و تعصب فلانی در حدی است که حاضر به شنیدن دیدگاه مثبت و منفی فرزندان دختر خود پیرامون خواستگاران هم نیست به همین دلیل هیچ خواستگاری جرات نمی   کند پا پیش بگذارد مبادا پدر خانواده به ذهنش خطور کند که فلان خواستگار دخترش را در جایی دیده است یا با هم سر و سری داشته اند! اینگونه تعصب ورزی   ها گاهی عواقب وحشتناکی دارد.
در یکی از سفرنامه   های مربوط به عهد قاجار می   خواندم در زمان یکی از شاهان قاجار که حرمسرا رواج داشته و زنان متعدد صیغه ای و عقدی اجازه ی خارج شدن از قصر و عمارت حرمسرا را نداشتند عده ای از همین زنان برای پاسخگویی به نیاز طبیعی خود با سوء استفاده از برگزاری مراسم عزاداری که امکان رفت و آمد تعزیه خوان   ها به حرمسرا فراهم می   شده با پرداخت رشوه و پول و اشرفی عده ای را وادار می   کنند تا چند نفر مرد جوان را در دیگ نذری گذاشته و سر آن را پوشانده و وارد قصر و عمارت حرمسرا کنند تا برای مدت چند روز هم که شده، خوش و بشی با زنان حرمسرا داشته باشند ! شاه و شاهزاده هم دلشان خوش بوده که همه جا قفل و بند دارد ! طبیعی است که تعصب ورزی و سخت گیری   های مغایر با روند طبیعت و غریزه ی خدادادی جز رسوایی   هایی از این دست دستاوردی نخواهد داشت.
ترغیب مردان برای غیرت ورزی در واکنش به رفتارهای رواج یافته در بین دختران و زنان با هدف ایجاد مقابله   های جنسی بر اساس معیارهای مردسالارانه وقتی که جانشین تربیت صحیح و درونی شدن نجابت و وفاداری به خانواده و ارزشهای والای اخلاقی می   شود به سد غیرمستحکمی   شباهت دارد که چون آب زیادی پشت آن انباشته شد ناگهان تار و پودش از هم می   گسلد و همه چیز را با خود می   برد و نتیجه ای معکوس به بار می   آورد.
با کنکاش در برخی رفتارها نظیر خون بس، تاکید بر ازدواج خویشاوندی، شوهر دادن دختران کم سن و سال که معمولا با اهداف اقتصادی و برخی بده و بستان   ها دنبال می   شود، تعیین مهریه ای فراتر از توانایی خواستگار برای استحکام بخشی به بنیان خانواده و گروکشی، مطالبه ی شیربها بر اساس نظر مادر زن، به جای آوردن تشریفات پرهزینه برای به نمایش گذاشتن قدر و منزلت دختر در نزد خانواده داماد و مسایلی از این قبیل جز این که به شلوغی راهروهای دادگستری و مشاجرات خانوادگی دامن بزند و به طلاق عاطفی و بلاتکلیفی فرزندان بیانجامد، نتیجه ی دیگری ندارد.
ممکن است کسانی با ستایش از سبک و سیاق زندگی سنتی که در آن طلاق آنچنان جایگاهی نداشته و معروف بوده که زنان با رخت سفید عروسی می   آمدند و با پوشش سفید کفن می   رفتند اینگونه نتیجه گیری کنند که سبک زندگی مدرن مقصر متلاشی شدن خانواده   ها و کوتاه شدن عمر زندگی   های مشترک است در صورتی که این وضعیت اغلب نتیجه ی پوست اندازی جامعه و آشنا شدن زنان با حقوق خود و مقاومت مردان در برابر مطالبات بر حق است.
در سبک زندگی سنتی تقسیم وظایف و بایست   ها و نبایست   ها به گونه ای بوده که اگرچه منصفانه نبوده اما همه آن را پذیرفته بودند اما اکنون زنان به غیرمنصفانه بودن بسیاری از مناسبات و تکالیف وقوف پیدا کرده اند و قانون نیز حامی   آنهاست که اگر غیر از این بود زنان تمایلی به طرح شکایت نداشتند. در گذشته باورمندی به قضا و قدر و پیشانی و بخت و اقبال موجب می   شد که زنان و دختران و حتی مردان تصور کنند علی رغم تمامی   امتیازاتی که داشته اند، دست تقدیر همسری در کنار آنها قرار داده که باید تا آخر عمر او را تحمل کنند اما اکنون دیگر مردم اینگونه فکر نمی   کنند. زیرا کارشناسان مسائل اجتماعی و کسانی که به خانواده   ها و زوج   های جوان مشاوره می   دهند سخنی از بخت و اقبال و اینجور مزخرفات به میان نمی   آورند و حتی در مواردی جدایی را برای حل ریشه ای مشکلات پیشنهاد می   دهند.
البته ناگفته نماند که با توجه به درآمیختگی باورها با سیاست و اقتصاد دیگر از آن نفوذ معنوی که برخی از اقشار جامعه داشتند و از آن برای پادرمیانی استفاده میکردند نیز خبری نیست و تا چند دهه ی دیگر که جامعه از حالت بلاتکلیفی بیرون بیاید و دیگر از تقابل میان سنت و مدرنیسم خبری نباشد شاهد تداوم این وضعیت خواهیم بود. مسلما تا زمانی که ما به دنبال عبرت گرفتن از سرنوشت جوامعی که چنین دوره   هایی را پشت سر گذاشته اند نباشیم، ناگزیر به پرداخت هزینه   های گزاف برای پوست اندازی هستیم.
شماره روزنامه:8422
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آخرین ویرایش در شنبه, 30 شهریور 1404