چاپ کردن این صفحه

بعد از تحریم‌های سازمان ملل  

توسط محمد عسلی/ مدیر مسئول روزنامه عصرمردم 07 مهر 1404 106 0
سرمقاله 7 مهر 1404 محمد عسلی                 بعد از تحریم‌های سازمان ملل
ما که گفتیم نه بمب هسته‌ای داریم و نه خواهیم داشت و نه به آن باور داریم. حالا که زور است آمریکا و سه کشور اروپائی آخرین حربه خود را به کار گرفتند و به قول خودشان اسنپ‌بک را فعال کردند و تحریم‌های سازمان ملل را برگرداندند بهتر است همه را نجات دهیم و دست به کار ساخت بمب اتمی شویم و همانند کره شمالی بعد از آزمایش اعلام کنیم که بالاخره ساختیم و حالا ما هم همانند رژیم صهیونیستی، پاکستان و هندوستان بمب اتمی داریم که اگر وسیله بازدارنده‌ای هست که به نظر می‌رسد هست ما هم داریم.
بی‌شک این نظر هفتاد و چند نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی است که خواسته خود را به رأی گذاشته‌اند تا چه پیش آید. نکته مهم‌تر اینکه اگر از هر ایرانی سئوال کنید به نظرتان ما باید بمب اتمی داشته باشیم؟ اکثریت اظهار تمایل می‌کنند و پاسخ مثبت می‌دهند زیرا رفتار و عملکرد آمریکا و سه کشور اروپائی که حتی اظهار کرده‌اند ما باید موشک بیش از 500 کیلومتر بُرد نداشته باشیم دلیلی موجه بر تقویت هر چه بیشتر نیروهای نظامی و انتظامی است تا ارتش و سپاه بیش از گذشته تجهیزات دفاعی کشور را به روز رسانی کنند و از پیشرفته‌ترین پدافندها و هواپیماها و موشک‌های مدافع در برابر حملات احتمالی دشمنان برخوردار باشند و آسمان کشور بیش از همیشه امن شود.
بعد از تحریم‌های سازمان ملل، که قدرت و جنبه روانی آن بیش از آثار عملکردی آن است دولت را وظیفه‌ای است و ملت را نیز هوشیاری و رسالتی که در این برهه حساس به کمک یکدیگر خاک در چشم حریص و زیاده‌خواه دشمنان بریزند و همانند 47 سال گذشته جنگ‌های ترکیبی آنان را پاسخی در خور بدهند.
دولت باید واسطه‌های دوره‌گرد و صرافی‌های گوش به زنگ تغییر نرخ ارز در برابر ریال که از خارج خط می گیرند را جمع کند و دادو ستدهای ارزی فقط با بانک‌ها انجام شود تا بتوان نظارتی دقیق‌تر بر نرخ‌های اعلامی داشت. درست به خاطر دارم که در سال‌های 65 به بعد که چند نوبت راهی زیارت به کشور سوریه شدیم تبادلات ارزی فقط از طریق بانک انجام می‌شد و فروش یا خرید ارز در بازار آزاد قاچاق بود و مجازات سختی داشت.
اخیرا دولت طالبان در افغانستان هم توانسته است نظارت مستمر و دقیقی بر خرید و فروش ارز داشته باشد به نظر می‌رسد هیچ کشوری مانند ایران در خرید و فروش ارز تا این میزان دروازه‌هایش باز نیست که واسطه‌های میدانی هم در خیابان‌ها به فروش و یا خرید ارز بپردازند.
مسئله دوم نظارت دقیق بر نرخ‌گذاری مایحتاج عمومی است که به نظر می‌رسد مجامع امور صنفی چندان دخیل در نظارت نیستند به نحوی که دو مغازه کنار هم یک جنس مشابه را تا 20 درصد با تفاوت قیمت عرضه می‌کنند. اگر مطالبه‌گری مردم در امور اقتصادی به نظارتی منتهی شود که گرانفروشان را تحریم کنند و نظارت بر قیمت‌ها داشته باشند و هر مکانی را که ملاحظه کردند در آنها اجناس مورد نیاز مردم احتکار شده اطلاع‌رسانی کنند در کاهش و یا عدم افزایش قیمت‌ها مؤثر است.
روند تورمی نقطه به نقطه که در طول سالیان گذشته به بهانه تحریم‌ها رو به افزایش بوده است بخشی از آن هم متوجه عدم نظارت و مطالبه‌گری مردم است که به هر بهایی ارائه می‌شود بی‌درنگ خرید می‌کنند و بعد از خرید اعتراض شفاهی خود را به یکدیگر منتقل می‌نمایند که اثری ندارد.
اقشار ضعیف و کم‌درآمد معمولا بیشتر حقوق‌بگیران ثابت‌اند که فقط در طول 12 ماه یک بار درصدی حقوقشان افزایش می‌یابد اما به نسبت تورم نه، زیرا کارفرمایان هم توان پرداخت آن را ندارند و اگر دولت تصویب کند و زور بگوید کارگاه‌ها و کارخانجات به ویژه کارگاه‌های کوچک تعطیل می‌شوند و بحران بیکاری بیشتری جامعه را دربر می‌گیرد.
مسئله سوم نظارت دقیق و مستمر بر تأسیسات بر‌ق‌رسانی، آبرسانی و گازرسانی است که دشمنان و مزدوران خائن در شرایط فعلی برای کمک به دشمنان صهیونیستی قصد تخریب و یا آلوده کردن آن را دارند. امنیت نه بخشنامه‌ای است و نه سفارشی و نه با وعظ و خطابه و نصیحت ایجاد می‌شود. امنیت به وسیله مسئولیت‌پذیری اجتماعی تثبیت و تحکیم می‌شود.
در سفری که اخیرا به یکی از کشورهای خارجی برای دیدار اقوام و خرید قطعات چاپ داشتم وقتی به اتفاق فرزندم سوار بر آسانسور برای اسکان در محل موعود شدیم دو خانم مسن مدام به زبان آلمانی از فرزندم سئوال می‌کردند که این آقا کیست؟ کی آمده؟ کی می‌رود؟ چه کاره است؟ و او پاسخ می‌داد.... وقتی از آسانسور پیاده شدیم پرسیدم این خانم‌ها چه می‌گفتند؟ فرزندم گفت: اطلاعات می‌گرفتند برای خبر دادن به پلیس! گفتم مگر آنها جاسوسند؟ گفت اینها همه برای حفظ امنیت احساس مسئولیت می‌کنند و واقعا با تلفن خبر می‌دهند تا مبادا محیط زندگی‌شان ناامن شود.
به نظر می‌رسد می‌باید به نوعی در ایران فرهنگ‌سازی شود تا مردم احساس مسئولیت بیشتری در قبال امنیت خود و خانواده و کشور و شهرشان داشته باشند زیرا وقتی هدف وسیله را توجیه می‌کند و باورهای دینی و اخلاقی در جهان رنگ باخته‌اند و همه چیز در زندگی به لذت‌طلبی و نگاه مادی خلاصه می‌شود جاسوس‌هایی هم پیدا می‌شوند که با مبلغ 200 دلار هم برای دشمن جاسوسی می‌کنند و از عواقب آن غافلند یا نمی‌هراسند.
حُب وطن و عِرق ملی نیروی محرکه‌ای است که حساسیت شهروندان را در مقابل دشمنان کشور و ملت بیدار می‌کند و آنها را موظف به نظارت و محافظت از امنیت می‌نماید.
در این موارد رسانه‌های ملی و روزنامه‌ها تا چه میزان کار کرده‌اند؟
نگارنده این سطور هم‌اکنون در سن 76 سالگی است که تا دو ماه دیگر پا در 77 سالگی می‌گذارد یعنی در رژیم گذشته 29 سال سن داشته و از مدارس ابتدایی تا دانشگاه و چند سالی در سمت دبیری مدارس روزگار گذرانده است و در سال‌های 57 و 58 شاهد سخنان، آرزوها و خواسته‌های مخالفان رژیم سلطنتی و زندانیان سیاسی آزاد شده در دانشگاه تهران بوده است.
آن زمان نارضایتی در حدی بود که می‌گفتند شاه برود هر نظامی بیاید خوب است. شاه رفت اما هیچ یک از احزاب، سازمان‌های چپ و میانه اعم از کمونیست‌ها، لیبرال‌ها و مائوئیست‌ها به یک توافق و مرز مشترک برای انتخاب نظام سیاسی کشور نرسیدند یا با هم وارد جنگ ترکیبی شدند و یا با نظام نوپای اسلامی که به آراء عمومی گذاشته شده بود و 2/98 درصد مردم به آن رأی دادند مقابله کردند و بسیاری از نیروهای جوان خوش‌فکر فریب خورده را به کام مرگ و نیستی و آوارگی کشیدند و نهایتا به دامن بیگانگان دشمن انقلاب پناه بردند.
هم‌اینک نیز مخالفان نظام جمهوری اسلامی به همان شرایط سال 57 رسیده‌اند و می‌گویند آخوندها بروند هر نظامی بیاید خوب است. اما دیگر هر نظامی در عمل مقبول ملت نیست هر چند حتی دو تن از اعضای اپوزیسیون خارج از کشور در مورد نظام آینده کشور توافق ندارند و سایه یکدیگر را با تیر می‌زنند. در چنین شرایطی نه آمریکا و نه صهیونیست‌ها و نه هیچ قدرت دیگری قادر به فریب مردم ایران و تغییر نظام در این کشور نیست. زمان آن گذشته است که بتوان با حملات نظامی در ایران رژیم را تغییر داد و مردم را به یک وحدت رساند که تسلیم دشمنان شوند و وابستگان به آمریکا بر سر کار آیند زیرا ملت ایران در دوران پهلوی این نوع نظام‌ها را تجربه کرده است.
آنچه بیش از هر زمان دیگری ایران را نجات می‌دهد نخست وحدت ملی است. دوم اصلاحاتی که بتواند اقتصاد کشور و سیاست خارجی را به نوعی سر و سامان دهد که نقطه ضعفی برای بزرگنمایی توسط دشمنان ایران و ایجاد یأس در دل مردم از عملکرد هیچ مدیری دیده یا شنیده نشود.
جهان امروز جهان بی‌رحمی است. بی‌رحم‌تر از آنچه تصور می‌کنیم. سرنوشت کشورهای تحت ستم آمریکا و رژیم صهیونیستی خود، گواه بر دروغ بودن انسان‌دوستی، حقوق بشر و رعایت حقوق بین‌الملل است.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
والسلام
شماره روزنامه:8433
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آخرین ویرایش در دوشنبه, 08 مهر 1404