چاپ کردن این صفحه

ایران اسلامی یا اسلام ایرانی  

توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 26 مهر 1404 13 0
سرمقاله 26 مهر 1404 محمد عسلی              ایران اسلامی یا اسلام ایرانی
در سال 2017 میلادی جمعیت مسلمانان جهان یک میلیارد و هشتصد میلیون نفر برآورد شده است که 60 درصد آنها در آسیا زندگی می‌کنند. از این تعداد 200 میلیون نفر شیعه و بقیه اهل سنت هستند. پیش‌بینی شده است که جمعیت مسلمانان در سال 2024 به یک میلیارد و دویست میلیون نفر افزایش یابد. تعداد 49 کشور مسلمان هستند و مسلمانان در کشورهای دیگر به صورت پراکنده در اقلیت به سر می برند. کشورهای مسلمان با حکومت‌ها و پرچم‌های مختلفی شاخص شده‌اند و هیچ دو کشوری زیر لوای یک پرچم نیست. مسلمانان در کشورهای مختلف با رنگ، نژاد، زبان و فرهنگ برآمده از موقعیت‌های جغرافیایی زندگی می‌کنند و فرهنگ بومی آنان بی‌تأثیر در رفتار، منش، گفتار و حتی باورهای اسلامی آنان نبوده است.
اختلافات قومی، طایفه‌ای و قبیله‌ای بعضا بر باورهای مسلمانی آنان تأثیر گذاشته تا آنجا که از بدو تأسیس اسلام تا به اینک تاریخ شاهد جنگ‌های زیادی بین کشورهای اسلامی بوده است.
امروز دیگر دارالاسلام که تمام کشورهای اسلامی را با یک مرز زیر یک پرچم قرار دهد عملی نیست. در بسیاری از کشورهای اسلامی رنگ و بو و محتوایی از اسلام دیده نمی‌شود. نه اسلام سنتی و نه اسلام انقلابی، در همه کشورهای اسلامی مساجد زیبا، تاریخی و مراکز فرهنگ اسلامی حتی بیش از نیاز بوده و هست اما برآوردی از تعداد نمازگزاران و عبادت‌کنندگان هنوز اعلام نشده است به نظر می‌رسد به جز نام و نشان شکلی و عبادی نمی‌توان در قوانین جاری کشورهای اسلامی محتوای حقیقی و واقعی برآمده از قرآن، سنت و اجماع را به صورت جامع مشاهده کرد.
شکل و محتوای حکومت‌‌های اسلامی اعم از امیرنشینی، پادشاهی و یا جمهوری برگرفته از سیستم ریاستی، پارلمانی و یا دیکتاتوری است که هر کدام ملهم از میزان وابستگی و استعمارزدگی دوران‌های مختلف تاریخی است و بیشتر تقلیدی از فرهنگ سیاسی غرب است.
مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و الگوهای رفتاری کشورهای اسلامی تحت تأثیر غلبه فرهنگ غرب به مرور از محتوا و شکل اسلامی دور شده‌اند و حتی برخلاف آنکه قرآن می‌گوید که" نامسلمان نباید بر مسلمان سیطره داشته باشد " [قریب به مضمون]. اما بسیاری از کشورهای اسلامی تحت سیطره و استعمار نو آمریکا، اروپا و سایر کشورهایی هستند که توانسته‌اند برتری اقتصادی و سیاسی خود را بر آنها تحمیل نمایند.
بیشتر نهضت‌های اسلامی در تاریخ معاصر توسط آمریکایی‌ها سرکوب شده است مانند نهضت اسلامی مصر که انقلاب مردمی آنها توسط ارتش وابسته به آمریکا سرکوب و رئیس جمهور انتخابی آن دستگیر، زندانی، محاکمه و نهایتا در زندان به دیار باقی شتافت.
امروز با گذشت 47 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، ما، اسلام بعضی کشورهای اسلامی را اسلام آمریکایی می‌نامیم چون آمریکا بر آنها سلطه دارد و آنها اسلام ما را اسلام شیعی و ایرانی می‌نامند.
نتیجه تحقیق پژوهشگران اسلامی و تاریخ‌نویسان و تحلیلگران در ماهیت و هویت اسلام و محتوی آن تقریبا یکی است. اسلام برآمده از قرآن، سنت و اجماع که در طول تاریخ دچار تحول فرهنگی و قومیتی شده است.
به این معنی که در اکثر کشورهای اسلامی قوانین اسلامی برآمده از قرآن حتی اگر در قوانین موضوعه کشوری آمده باشد؛ بعضا اجرائی نمی‌شود. مانند قصاص، دیات، تعزیرات، حقوق زنان، عدالت، تعاون، جهاد و حتی بعضا عبادات. بعضی از سران اسلامی در میهمانی‌های رسمی علنا شراب می‌نوشند و از عمل به منکرات ابایی ندارند. به مردم خود ستم و ظلم می‌کنند و آنها را تحت استعمار و استثمار درمی‌آورند. فرهنگ قومی و جغرافیایی را بر فرهنگ اسلامی ترجیح می‌دهند و تعجب‌آور آنکه در شناسنامه‌شان دین و آئین اسلامی قید شده است. مرحوم شهید مطهری در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» به تأثیر فرهنگ ایرانی و اسلامی بر یکدیگر مشروحا نظریه‌هایی ارائه کرده است که بیشتر در تقویت اسلام است. آنچه مسلم است امروز پس از 47 سال که حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران بوده و قانون اساسی محتوای حاکمیت را اسلامی و شکل آن را جمهوری نامیده اما هنوز بسیاری از قوانین اسلام به هر دلیلی نتوانسته‌اند و نه آنکه نخواسته‌اند اجرایی کنند چه در باب اقتصاد و چه در حقوق قضایی و سیاسی. هرچند تلاش‌های بسیاری شده است تا بتوانند قوانین اسلامی را جا بیاندازند اما بعضی از آنها در اجرا با مشکلات فرهنگی و سیاسی مواجه شده است.بی‌شک در بعضی موارد فرهنگ ایرانی بر فرهنگ اسلامی سایه انداخته است و این تعارض را نتوانسته‌ایم حل کنیم زیرا سابقه تاریخی، موقعیت جغرافیایی، تأثیرات ناشی از فرهنگ صنعتی غرب و باورهای قومی در رفتار، گفتار و اندیشه‌های مردم ما میراثی است که نمی‌توان از آنها گریزی داشت. همانگونه که در دیگر کشورهای اسلامی این رفتارها را شاهدیم.
مسئله حجاب، قصاص، حقوق زنان و جهاد که صراحتا در قرآن آمده امروز با چالش‌هایی مواجه است که به سادگی نمی‌توان آنها را اجرائی کرد و این بدان معنی نیست که بتوان آنها را از قوانین اسلامی زدود. کشورهای مسیحی‌نشین و حتی یهودیان از دوره رنسانس تاکنون توانسته‌اند با تشکیل حکومت‌های لائیک و نفی روح دینی، خود را از بیشتر آنچه در تورات و انجیل است جدا و بری کنند و قوانین دینی را نادیده بگیرند، لذا حجم تبلیغات ضد دینی آنها در شبکه‌های مجازی و ماهواره‌ای چنان وسیع و گسترده است که گویی تمام مشکلات مسلمانان ناشی از باورهای اسلامی است اما همین شبکه‌ها، رادیوها، تلویزیون‌ها و نشریات آنقدر که مقابل اسلام ایستاده و تبلیغ می‌کنند سخنی از ادیان دیگر از جمله مسیحیت و یهودیت بر زبان نمی‌آورند.
کشورهای اسلامی برای رهایی از استعمار و استثمار خارجی بدون تأسی به جهاد اسلامی نتوانسته‌اند به موقعیت‌هایی دست یابند هرچند تحریک احساسات میهن‌پرستی بی‌تأثیر نبوده اما در بیشتر موارد ناکام شده است. بیان اسلام طالبانی، اسلام ایرانی، اسلام عربی، اسلام آمریکایی و برچسب‌های دیگری که بر اسلام زده شده است، مسلمانان را در این شبهه گرفتار کرده که به راستی اسلام واقعی کدام است؟ آیا در شرایط فعلی می‌توان اسلام واقعی را پیاده و اجرائی کرد؟ طالبان که مدعی آن در افغانستان است با چالش‌های بسیار مواجه شده و هنوز جز یک کشور، هیچ کشوری آن را به رسمیت نشناخته است زیرا برداشت آنها از اسلام، بیشتر متحجرانه و سلیقه‌ای است.
به قول شیخ محمود شبستری : «اسلام به ذات خود ندارد عیبی/ هر عیب که هست از مسلمانی ماست»
حافظ هم می‌گوید: «جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه/ چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند»
آنچه مسلم است، اجرای الگوی اسلامی در کشورهای مختلف اسلامی نسبی است و اخلاق اسلامی بر عملکرد و روش حاکمیت‌ها کمتر دیده می‌شود حال چه اسلام ایرانی باشد چه اسلام طالبانی و یا اسلام عربستانی. درد مسلمانان و ناتوانی آنها در برابر دشمنان دیرینه و تاریخی مانند صهیونیست‌ها، همین تفکیک‌ها و تفاوت بینش‌هاست. همین که یک پرچم، یک مرز، یک عقیده و یک رفتار ندارند.
والسلام
شماره روزنامه:8449
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آخرین ویرایش در جمعه, 26 مهر 1404