چاپ کردن این صفحه

هم ترازی جایگاه منتقدین و مسئولین  

توسط اسماعیل عسلی / سردبیر روزنامه عصرمردم 27 مهر 1404 11 0
سرمقاله 27 مهر 1404 اسماعیل عسلی                 هم ترازی جایگاه منتقدین و مسئولین
در کنار شاخص های اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی که به یک نظام اعتبار و آبرو می بخشد و تعیین کننده ی جایگاه یک کشور در مقایسه با سایر کشورهاست ، وجود منتقدین دلسوز نیز در اعتلای موقعیتی که یک کشور می تواند داشته باشد ، مغتنم ارزیابی می شود زیرا وظیفه ی منتقدین چکش کاری طرح ها و برنامه ها ، دیدگاه ها ، راستی آزمایی آمار، به اشتراک گذاشتن دانش و تجربه ، اعلام هشدار و بیدارباش و ارائه ی راهکارهایی است که می تواند گره گشا باشد . منتقدین الزاما کسانی نیستند که در خارج از ایران زندگی می کنند و یا در خارج از دایره ی قدرت حاشیه نشین هستند بلکه نمایندگان مجلس ، اعضای هیات دولت ، فعالان در قوه قضائیه ، کارمندان عالیرتبه ، فعالان سیاسی اعم از این که زیر چتر حزبی سیاسی باشند و یا این که در تشکل های مردم نهاد عضویت داشته باشند ، صاحب نظران دانشگاهی و از همه مهمتر رسانه ها می توانند به نقد و تحلیل مصوبات ، رویدادها ، موضع گیری ها ، اقدامات و دیدگاه هایی که در تریبون های گوناگون مطرح می شود بپردازند .
اصولا انتقاد را نباید نقطه مقابل تبلیغات و تعریف و تمجیدها قرار داد و از این منظر نگاهی خشمگینانه به آن داشت زیرا استحکام و ارزش و اعتبار بسیاری از مصوبات و رویدادها و موضع گیری ها پس از عبور موفقیت آمیز آنها از زیر تیغ نقد مشخص می شود . به همین دلیل کسی که به درستی سخنان و مواضع خود اطمینان دارد نباید از منتقدین هراسی به دل راه دهد زیرا یا خودش و یا کسانی که با او موافق هستند ، پاسخی منطقی و متقاعد کننده برای رفع شبهات ایجاد شده خواهند داشت . نویسنده و شاعری که به استحکام و روانی و ژرفایی سخن خود اطمینان دارد با شهامت در جلسات نقد و بررسی حاضر می شود و اثر خود را در معرض نگاه نکته بین آنها قرار می دهد تا در سایه ی نقد پذیری ، لغزش های ذهنی خود را اصلاح کند .
همان گونه که کارگزاران حکومتی و مسئولین در رده های گوناگون از مصونیتی نسبی در برابر لغزش های احتمالی برخوردارند ، چنین حقی نیز باید برای منتقدین به رسمیت شناخته شود . چرا که گاه عدم شفافیت در ارائه ی گزارش از سوی مسئولین و یا کتمان آمار واقعی و کلی گویی و یا شتاب آنها برای به نتیجه رسانیدن یک طرح و برنامه و به کرسی نشانیدن دیدگاه خود به هر قیمتی ، منتقدین را دچار سوء برداشت می کند .
رعایت یک اصل کلی در نقد پذیری این است که حقیقت را خط قرمز بدانیم و به دنبال این نباشیم که نقد از یک طرح و برنامه و مصوبه بر زبان چه کسانی جاری می شود و این افراد دوست تلقی می شوند و یا دشمن بلکه باید ببینیم که آیا چنین نقدی منطقی و قابل پذیرش است یا خیر !
همچنان که گاهی دفاع بد و ناشیانه از یک ایده و طرح و برنامه و مصوبه ، کار را برای منتقدین آسان می کند ، نقدهای آبکی و فاقد دلایل متقاعد کننده نیز به تخطئه ی منتقدین می انجامد .
باید پذیرفت که همواره تفاوتی اساسی بین منتقدان دلسوز و دشمنان وجود دارد و آن تفاوت این است که دشمنان وقتی متوجه می شوند که کارگزاران و نمایندگان مجلس به دنبال طرح ها و برنامه هایی هستند که شکست آنها حتمی است ، ترجیح می دهند سکوت کنند اما منتقدان دلسوز خود را به در و دیوار می کوبند تا چنین طرح هایی اجرایی نشود . به تعبیری دیگر : "دوست می گوید گفتم و دشمن می گوید می خواستم بگویم".
روایی و جایگاه بلند نقد بر یک اصل غیر قابل انکار متکی است و آن اصل این است که همگان در معرض خطا و فراموشی و لغزش هستند به همین دلیل مسئولین باید گوشی شنوا برای پذیرش ایراد و طرح سئوال و ایجاد شبهه از سوی منتقدین داشته باشند .
عاقبت بخیری یک مسئول و نیکنامی او در تاریخ در هر مقامی که باشد وابستگی زیادی به حرف شنوی او دارد زیرا گوشی شنوا برای پذیرش نقد داشتن موجب می شود که حتی اگر خطایی هم مرتکب شده باشد ، منتقدین هم در خطای او شریک باشند و تاریخ از او دفاع خواهد کرد و بعدها خواهند گفت اگر به او گوشزد کرده بودند چنین خطایی مرتکب نمی شد زیرا حرف شنوی داشت و منتقدین دلسوز را گرامی می داشت .
از منظر اهل سیاست ، بهترین مدافع هر شخصیت سیاسی ، نتایجی است که عملکرد او به دنبال داشته است نه آرزوهایی است که در سر می پرورانده است ! ما وقتی با خدا طرف معامله هستیم ، انگیزه و نیت ما مبنای ارزیابی اعمال ماست اما مردم در مقام ارزیابی عملکرد ما به انگیزه های ما کاری ندارند ، زیرا راهی به عالم غیب ندارند بلکه آنها به وعده ها و عملکرد ما و سهم و بهره ای که از عملکرد ما داشته اند توجه می‌کنند.
بزرگترین سرمایه ی خریدار و فروشنده طلا ، محک و عیارسنجی است که در اختیار دارد و کار منتقدین دلسوز عیار سنجی و ایفای نقش محک است و از چنین منظری ، نتیجه ی عملکرد منتقدین دلسوز برای یک نظام بهترین تبلیغ برای آن است ، نه به به به و چه چه افراد ناآگاه ! به همین دلیل بیشترین هم و غم مسئولین باید صرف ارتقای جایگاه منتقدین آگاه باشد . بدیهی است که تعریف و تمجید افراد آگاه و کارشناس و صاحب نظر تعیین کننده جایگاه واقعی طرح ها و برنامه ها و ایده ها و رویدادهاست . چون افراد صاحب نظر و دلسوز و دلبسته به این آب و خاک بیش از هر چیز به قضاوت تاریخ پیرامون آنچه گفته اند و می گویند توجه دارند نه خوشایندی گذرای این و آن . فراموش نکنیم که جایگاه بالای منتقدین در واقع نشان دهنده ی جایگاه مردمی مسئولین است.
شماره روزنامه:8450
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آخرین ویرایش در شنبه, 27 مهر 1404