چاپ کردن این صفحه

دعوا بر سر چیست ؟!

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 07 آبان 1399 1032 0
سرمقاله سردبیر اسماعیل عسلی 7 آبان 1399 ؟!دعوا بر سر چیست 


تا زمانی که غرب و شرق برداشت واقع بینانه ای از فرهنگ یکدیگر نداشته باشند ، جنگ تمدن ها دراشکال گوناگون فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی و نظامی و اخیرا ( در قالب جنگ های نیابتی) یا گونه های دیگر آن ادامه خواهد داشت. این که جنگ چه نتایج زیانباری دارد نیازمند چانه زنی نیست و تکرار چنین سخنانی هم موجب پایان جنگ نخواهد شد چرا که بار اصلی اقتصاد غرب از یک سو و حکومت کوتوله ها و امیران فرتوت عرب در کشورهای جهان سومی از سوی دیگر بر دوش همین جنگ هاست . چند وقت پیش از یک کارگر افغانی پرسیدم در کشور شما چه خبر است؟ مگر شما جوان نیستید و نمی توانید بروید و تکلیف طالبان را یکسره کنید ؟ با جمله ای کوتاه پاسخ مرا داد و گفت در افغانستان نه جنگ بر سر دین است و نه بر سر منافع ملی ، بلکه جنگ بر سر قدرت و پول است . به عراق هم که بروید و همین پرسش را تکرار کنید همین پاسخ را می شنوید ، سوریه و لبنان و یمن هم به همین درد مبتلا هستند .
متاسفانه اغلب حکام در کشورهای به ظاهر اسلامی شناخت عمیقی از فرهنگ غربی ندارند به همین دلیل به راحتی در دام آنها گرفتار می شوند ! بعضی ها فکر می کنند تیپ و قیافه و منش ترامپ از دید آمریکایی ها نفرت انگیز است در حالی که اگر تاریخ آمریکا را از زمان کشف آن تاکنون بخوانند متوجه می شوند که اغلب آمریکایی ها با چنین فرهنگی بزرگ شده و بالیده اند . تمدنی که بر روی اجساد سرخپوست ها و بردگی سیاه پوست ها و نیروی انسانی مهاجرین و رنگین پوست ها شکل گرفته چیزی غیر از آنچه ترامپ از آن دفاع می کند نیست . پر طرفدارترین ورزش ها در آمریکا ورزش هایی نظیر فوتبال آمریکایی و بسکتبال است که بر خشونت و قدرت بدنی متکی است .. رسالت اصلی سینمای هالیوودی آمریکا به رخ کشیدن هژمونی آمریکایی و معرفی قهرمان هایی ساختگی نظیر رامبد است که اگر چه در نقش رهایی بخش و زیر لوای شعارهای عامه پسند ظاهر می شوند اما نتیجه ای که مخاطب از این فیلم ها می گیرد این است که درافتادن با آمریکا نتایج خوبی ندارد . اگر در میان تمام جنگجویان آمریکایی در دنیای واقعی بگردید یک نفر مانند عباس دوران و قاسم سلیمانی پیدا نمی کنید ! چرا رمان برباد رفته که یک زندگی تمام آمریکایی را به نمایش می گذارد آمیزه ای از خشونت و شهوت است ولی در عین حال همه آمریکایی ها اسکارلت را تحسین می کنند ؟ برخی آدم های ساده لوح به زیر سئوال بردن توئیت های ترامپ دل خوش کرده اند در حالی که یکی از اصلی ترین منبع درآمد ترامپ همین توئیت هاست که هم مخالفان و هم موافقانش آن را دنبال می کنند و بابت همین دنبال کردن ها ، ترامپ از سایت های منتشر کننده ی آن پول می گیرد ؟ آنها حتی بابت پخش صحنه آتش سوزی برج های دوقلو هم میلیون ها دلار کاسبی کردند ! ما کجا هستیم آنها کجا ؟ همین مناظره های مسخره را در نظر بگیرید که چند میلیون نفر آن را دنبال می کنند در حالی که به اذعان برخی از شبکه های خبری آخرین مناظره این دو دلقک تاثیر زیادی روی نتایج انتخابات نخواهد گذاشت و کسی که باید از صندوق بیرون بیاید مشخص است !
نگاه اقتصادی به زندگی از اروپا به آمریکا رفته ، همان طور که سیب زمینی و تنباکو از آمریکا به اروپا رفت . دکتر شریعتی در یکی از کتاب هایش می گوید " در اوج درگیری اعراب با اسرائیل در حالی که اغلب مردم دنیا اخبار جنگ را دنبال می کردند یک اسرائیلی درقطار نشسته بود و نرخ بورس و دلار را دنبال می کرد " چون آنها می دانند که دعوای اصلی بر سر پول است . اگر اعراب با نگاه اقتصادی در سال 1967 به جنگ اسرائیل رفته بودند ناگزیر نمی شدند پس از 53 سال قهر و غیظ بی فایده بر سر میز مذاکره بنشینند. جنگ کنونی اروپا با مسلمانان قابل مقایسه با جنگ های صلیبی نیست زیرا در آن زمان دعوای دو طرف بر سر تسخیر یک مکان مقدس بود اما اکنون غربی ها به آن مکان مقدس نگاه ابزاری دارند تا به هدف اصلی خود که رشد روزافزون اقتصادی است برسند . لذا در یک طرف عده ای تمام هستی و اقتصاد خود را فنا می کنند تا به هدفی مقدس برسند و طرف مقابل تمامی ارزش ها را فدا می کند تا به پول و رشد اقتصادی برسد .شما از یک سو آنگلا مرکل را می بینید که ظاهرا بر سر پذیرش مهاجران و رعایت مسایل انسانی با مخالفان خود در داخل آلمان چالش دارد اما همین آلمان در جریان جنگ 8 ساله مرگبارترین سلاح های شیمیایی را به صدام تحویل داد !به راستی چرا آنها می توانند از ما چندین برابر خسارت بگیرند و ما نمی توانیم ؟
مسلمانان هم اکنون گرفتار بیماری دو شخصیتی شده اند . مثلا همین عراقی ها را در نظر بگیرید که از یک طرف برای بزرگداشت قیام امام حسین (ع) در شرایط کرونایی جمعیتی 11 میلیونی به راه می اندازند واز طرفی دیگر حاضر به پرداخت پول برقی که از ایران خریده اند نیستند زیر آمریکا آنها را به تحریم تهدید کرده است .
امارات و بحرین و عمان و عربستان به دنبال قدم گذاشتن به عرصه ی تجارت جهانی و تعاملات بین المللی هستند اما چون بدون همراهی لابی صهیونیستی و آمریکایی و غربی چنین چیزی امکان پذیر نیست به مذاکره و ارتباط با اسرائیل تن می دهند . چرا ؟ زیرا راه را از اول اشتباه آمده بودند . اساسا شیوه حمایت از فلسطینی ها توسط اعراب از همان ابتدا غلط بود. وقتی دعوا بر سر یک چیز باشد نتیجه ی دعوا زمانی روشن می شود که ببینیم بالاخره آن چیز در اختیار چه کسی قرار گرفته تا پیروز جنگ مشخص شود ! اعراب هم جنگ اقتصادی را باخته اند ، هم جنگ فرهنگی، هم جنگ سیاسی و هم جنگ نظامی را . اسرائیل همزمان در 4 جبهه مبارزه می کند ولی نیروی اصلی خود را روی اقتصاد و فرهنگ متمرکز کرده است و دیپلماسی را در سایه ی اقتصاد دنبال می کند . وقتی حواس تمامی مسلمانان به چند زندانی و گروگان فلسطینی معطوف شده متوجه نیستند که اسرائیل در قالب قراردادهای گوناگون از طریق شرکت های چند ملیتی اقتصاد آنها را گروگان گرفته است .
اگر کشورهای خاورمیانه از همان ابتدا با نگاه اقتصادی وارد جنگ می شدند ، غربی ها نمی توانستند با حاشیه سازی آنها را دل مشغول سازند وقتی ما به جنگ نگاه اقتصادی داشته باشیم جنگ فرسایشی و هزینه بر نمی شود و قدرت انعطاف بیشتری خواهیم داشت . آمریکا می توانست جنگ با ژاپن را تا جایی پیش ببرد که آن را اشغال کند اما چون به هدف خود که تسلیم ژاپن بود رسید ترجیح داد به جای تماشای اشغال خفت بار این کشور از آنها امتیاز اقتصادی بگیرد و از آن سو ژاپن نیز در سایه ی صلح برای اقتصاد فرو پاشیده ی خود ظرفیت ایجاد کرد ! .ظرف نیم قرن گذشته غربی ها چندین بار با توهین به مقدسات مسلمانان ذهن آنها را درگیر کرده اند . مکرون به فرانسوی ها نمی گوید من از توهین به مقدسات مسلمانان دفاع می کنم بلکه می گوید من ازاصل آزادی بیان دفاع می کنم در حالی که همین مکرون به هیچ مسلمانی اجازه نمی دهد پیرامون هلوکاست در روزنامه ها و وسایل ارتباط جمعی حرفی بزند ! . سلمان رشدی هم در سایه ی این بازی کثیف موفق شد تیراژ کتاب های خود را به چند میلیون برساند و ذهن مسلمانان را برای مدتی به حاشیه ببرد . تسخیر سفارتخانه از یک سو در فرهنگ غربی واز منظر استانداردهای بین المللی به منزله نادیده گرفتن عرف دیپلماتیک و از دیگر سو در فضایی انقلابی و گرفتار التهابات اجتماعی تحقیر دشمن و دستگیری جاسوس ها توصیف می شود . پیروز چنین جنگی از لحاظ اقتصادی آمریکا و انگلیس و غرب هستند چون چندین برابر آن خسارت گرفتند ، اما در آنسوی ماجرا مرتکبین چنین حرکتی خود را پیروز می بر این باور هستند که هژمونی آمریکا و ابرقدرتی او را زیر سئوال برده اند !
اردوغان که وانمود می کند به دنبال احیای امپراتوری است و نقش یکی از چهره های تاثیرگذار در خاورمیانه را بازی می کند ، آب در هاون می کوبد . ترکیه سالهادر حوزه ی فرهنگ عقب نشینی کرد تا به عضویت اتحادیه اروپا درآید و حالا هم تصور می کند با احیای مساجد قدیمی می تواند توجه مسلمانان را به خود جلب کند !
اگر شکیبا باشید متوجه خواهید شد که اقتصاد ترکیه چگونه با ورود این کشور به چندین جنگ همزمان در سوریه و عراق و قره باغ و لیبی دچار تزلزل می شود و این ببر کاغذی که همزمان ترامپ و پوتین با او خر وسطو بازی می کنند چگونه با کودتایی نرم و اقتصادی مچاله می شود . این که غربی ها از او یک غول می سازند به این معنا نیست که او غول است . چنین غولی وجود خارجی ندارد زیرا اقتصادی وابسته به غرب دارد .
تغییر موضوع دعوا حربه ی اصلی غربی ها برای ایجاد انحراف در جنگ با کشورهای اسلامی است . کما این که الان به دنیا می گویند ببینید ما به دنبال برقراری صلح بین اعراب و اسرائیل هستیم . در داستان برجام هم چنین اتفاقی افتاد . وقتی آمریکایی ها دیدند قرار نیست از نمد برجام کلاهی برای آنها درست شود خیلی راحت از آن خارج شدند . اوباما هم بود همین کار را می کرد چون آنها از همان اول هم کاری به داستان بمب هسته ای و حقوق بشر و مسائلی از این قبیل نداشتند که اگر داشتند به راحتی سودان را از فهرست کشورهای تروریست خارج نمی کردند یا داستان قاشقچی ماست مالی نمی شد . به نظر می رسد تفهیم این مسئله به برخی از اهالی سیاست دشوار باشد .
آیا نباید از خود بپرسیم چرا شبکه های خارجی این همه روی مفاسد اقتصادی و اختلاس ها در ایران انگشت می گذارند ، کاملا مشخص است زیرا آنها می خواهند به مردم بگویند دعوای اصلی در ایران هم از همان اول بر سر پول و ثروت و بردن و خوردن بود. نه بر سر ارزش ها و همین موضوع مسئولیت اداره کنندگان کشور را سنگین کرده زیرا برای اقناع افکار عمومی و اثبات این مسئله که چنین چیزی نیست باید به صورت جدی با تمامی افراد فاسد صرف نظر از نسبت های خویشاوندی و سوابق اجرایی و موقعیت اجتماعی و لباس و شغل و پست های مدیریتی برخورد کنند ؛ آن هم در دادگاه های علنی و البته این کار دشواری های خاص خود را دارد .
غرب تاکنون موفق شده اغلب مردم دنیا را متقاعد کند که ظرفیت مسلمانان برای همزیستی بسیار پایین است . داستان اخراج رویینگیایی ها ، درگیری گروه های افغانی ، سوری ، یمنی ، لیبیایی ، عراقی ، لبنانی و بازتاب وسیع این درگیری ها در شبکه های خبری غربی نیز با همین هدف دنبال می شود . آنها از تمامی رفتارهایی که نشان دهنده ی عدم تحمل مخالف و درگیری های فرقه ای و به حاشیه راندن اقلیت های دینی و فرقه های مذهبی است استقبال می کنند تا موضوع جنگ را عوض کنند و متاسفانه عده ای در زمین آنها بازی می کنند و در چنین دامی می افتند ! همین که افکار عمومی تردید کنند که واقعا دعوا بر سر چیست آنها به هدف خود رسیده اند .
ممکن است کسانی بگویند آیا باید در برابر توهین آنها به مقدسات ساکت نشست ؟ درپاسخ باید گفت : برخورد با یک رفتار دو گونه عکس العمل می تواند به دنبال داشته باشد یکی ابراز تنفر و حواله دادن مرگ و دیگری تحریم و قطع ارتباط دیپلماتیک که البته دومی کارسازتراست و مانعی هم برای برخورد از نوع اول ایجاد نمی کند ولی تا زمانی که ما با بضاعتی مزجاه و صرفا با شعار و حواله دادن مرگ به دنبال پیشی گرفتن از رقبا هستیم به جایی نخواهیم رسید ولی اگر قدرت اقتصادی داشتیم به ما احترام می گذاشتند !
تصور کنید که ما از دومین روز پیروزی انقلاب موضوع اقتصاد مقاومتی را به صورت جدی و با تمام توان دنبال می کردیم و وارد هیچ حاشیه ای هم نمی شدیم و شکیبایی به خرج می دادیم تا بیست سال بعد انقلاب را همراه با کالاهای تولید داخل صادر کنیم و قدرت چانه زنی خود را در سطح جهانی و منطقه ای بالا ببریم . اگر چنین کرده بودیم آیا پس از چهل و یک سال در چنین شرایطی بودیم که منتظر باشیم عطسه و سرفه ی ترامپ نرخ دلار را پایین بیاورد ؟ اینجاست که باید در مقام اراده ی تعریف از اقتدار ، امنیت ، هژمونی و تاثیرگذاری دقت لازم را به خرج دهیم . درست از زمانی که بحث اقتصاد مقاومتی به مجلس و برنامه های پنج ساله و برنامه و بودجه کشیده شد ما به عنوان رقیبی جدی برای غرب مطرح شدیم در حالی که تا رسیدن به اهداف تعیین شده فاصله ها داریم ! هم اکنون نیز دیر نیست و می توانیم همه ی همت خود را پس از سرکوب چپاولگران و غارتگران بیت المال به اقتصاد مقاومتی معطوف کنیم و تا زمان حصول نتیجه و قرار گرفتن روی سکوی رتبه های جهانی در حوزه ی اقتصاد ، با دنیا تعاملی فراگیر داشته باشیم و نیروی خود را صرف بالا بردن سازه ای نکنیم که با یک تحریم چند ساله فرو ریزد و موجب شود که حتی مسئولین و مردم نیز دچار تردید شوند .

شماره روزنامه:7041
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در چهارشنبه, 07 آبان 1399

موارد مرتبط