چاپ کردن این صفحه

خام انديشي هاي بي ثمر

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 17 بهمن 1399 358 0
سرمقاله سردبیر اسماعیل عسلی 18 بهمن 1399        خام انديشي هاي بي ثمر

واکنش هاي گسترده اجتماعي به رفتارها ، ديدگاه ها و همچنين رويدادهايي که براي چهره هاي مشهور اعم از ورزشي ، هنري ، علمي و سياسي رخ مي دهد گاهي از جهات گوناگون مورد نقد و بررسي قرار مي گيرد . اين که يک شخصيت بايد چه روندي را پشت سر بگذارد تا به يک چهره و سلبريتي تبديل شود در هر جامعه اي از شاخص هاي متفاوتي پيروي مي کند . در ايران اگرکسي بيشترين ميزان مطالعه را در طول شبانه روز داشته باشد و يا اين که سهم او در اهداي خون و شرکت در کارهاي عام المنفعه زياد باشد موجب معروفيت او نخواهد شد و حتي اگر رسانه ها نيز در اين راستا تلاشي داشته باشند مانند سوسو زدن يک ستاره در دوردست گذرا خواهد بود .
در حوزه ي ورزش اقبال فوتباليست ها ، کشتي گيران و وزنه برداران و اخيرا واليباليست ها از کساني که در ساير رشته ها فعاليت حرفه اي دارند بيشتر است مگر اين که به دليل زن بودن و يا داشتن سن و سال کم مورد توجه مردم قرار گيرند .
در عرصه ي هنر سهم اهالي موسيقي و بازيگران سينمايي و چهره هاي تلوزيوني چشمگير است اما در زمينه هاي علمي به استثناي کساني که فعاليت ها و رفتارشان بازتاب جهاني دارد سايرين از چنين اقبالي برخوردار نيستند .
در دنياي سياست اما چهره ها به دليل نوسانات ، ريزش ها ، رويش ها و همچنين نزديکي و دوري از ديدگاه هاي مردمي معمولا وضعيت ثابتي قرار ندارند . ضمن اين که پرآوازه شدن در دنياي سياست الزاما به محبوبيت يک چهره نمي انجامد چرا که با تغيير معيارهايي که براي تحليل رفتار سياستمداران شاهد آن هستيم چه بسا يک سياستمدار به دنبال يک شايعه و يا رويداد واقعي به دليل تفسيرهايي که از آن صورت مي گيرد فاصله اي بين عرش تا فرش را طي کند .
تفاوت سياستمداران با هنرمندان ، ورزشکاران و شخصيت هاي علمي براي تبديل شدن به يک چهره ي مشهوردر اين است که گاهي يک سياستمدار خصوصا در زمان انتخابات به انحاء مختلف هزينه مي کند تا ديده شود يا براي ترميم چهره ي خود به تخريب ديگري مي پردازد و يا منافع ملي را در پاي شهرت قرباني مي کند ! هر چند گاهي س تيتر شدن به هر قيمتي ممکن است براي او دردسر ساز شود . در حالي که هنرمندان ، ورزشکاران و شخصيت هاي علمي تا زمان رسيدن به شهرت نسبي هزينه ي زيادي نمي پردازند هر چند پس از اين که احساس کردند مورد توجه مردم قرار گرفته اند ممکن است براي پيشي جستن از رقباي خود دست به کارهاي محيرالعقولي بزنند .
تفاوت اساسي تمامي کساني که به شهرت مي رسند در نحوه ي هزينه کردن شهرت است . فرضا ورزشکاري که با دريافت مقدار معتنابهي پول حاضر مي شود در يک ستاد انتخاباتي حاضر شود و يا کالايي را تبليغ کند و با کانديدايي خاص عکس بگيرد خيلي فرق مي کند با ورزشکاري مانند غلامرضا تختي که از محبوبيت خود براي جمع آوري کمک به زلزله زدگان بويين زهرا بهره مي گيرد .
شهرت به يک فرد قدرتي غير رسمي اعطا مي کند که کارکرد آن از قدرت قانوني و رسمي در جامعه ي سياست زده ي ما به مراتب بيشتر است . مثلا وقتي يک چهره ي محبوب ورزشي و سينمايي بدون ماسک در شرايط کرونايي بين مردم رفت و آمد مي کند عملا طرفداران خود را به هنجارشکني دعوت مي کند . الگو شدن سياستمداران در جامعه ي ما مکانيزم پيچيده اي دارد زيرا بي ثباتي سياست هم مانند اقتصاد پيامدهاي شگفت انگيزي از خود بر جاي مي گذارد .
حساسيت سياستمداران به شهرت فراگير کساني که در تيم آنها نيستند گاه به اقدامات و موضع گيري هاي ناصواب ختم مي شود که چه بسا افراد مشهور رام نشدني را به دردسر بيندازد و نان آنها را آجر کند !
شهرت براي افراد آزادمنش حکم شمشير دو لبه اي را دارد که گاهي از آن فرار مي کنند . يک فرد خيلي مشهور از نعمت قدم زدن با زن و همسر خود در کوچه و خيابان محروم است چرا که دائم با تقاضاهاي عجيب و غريب از امضاء دادن تا عکس گرفتن و قبول سفارش به اين و آن مواجه است . هر چند ممکن است اين شانس را داشته باشد که در رستوراني مجاني غذا بخورد اما نگاه هايي که او را دنبال مي کنند چنين غذايي را به کام او زهر مي کنند مگر اين که دنده اش به مرور پهن شده باشد .
در جامعه اي که افراد براي اوج گرفتن و رسيدن به درجه ي اشتهار در مواردي به برخي شرايط در خور تامل تن مي دهند ، قهرمانان واقعي کمتر به چشم مي آيند . فرق است بين کسي که با درخشش به سمت شهرت حرکت مي کند با کسي که در به در به دنبال شهرت است .
در جامعه اي که بين سنت و مدرنيته دست و پا مي زند ، مشهور بودن هم دردسر زيادي دارد و هم ايجاد مسئوليت مي کند . فرضا هنرمندي که در يک فيلم نقش يک شخصيت تاريخي مقدس را ايفا مي کند خيلي دشوار است که بتواند خودش باشد ! هر چند اين روزها اغلب نقاب بر چهره دارند و خود واقعي شان را بايد در محافل خصوصي پيدا کرد شايد به همين دليل است که نقب زدن به حريم خصوصي افراد مشهور به يک سرگرمي تبديل شده است !
تجمع عده ي زيادي روبروي بيمارستاني که يکي از چهره هاي معروف به دليل کرونايي شدن بستري است نمايشي مضحک براي نشان دادن احساسات است و هيچ اثر مطلوبي هم بر آن مترتب نيست . جالب اينجاست که چنين افرادي حتي به توصيه افرادي که آنها را دوست مي دارند نيز توجه نمي کنند .
نقل کرده اند که عده اي از طرفداران يکي از چهره هاي معروف شايع مي کنند که فلاني به اندازه اي کشف و کرامات دارد که کفش پيش پايش جفت مي شود ! چند نفر که باور اين مطلب براي آنها دشوار بوده نزد آن شخص مي روند و مي گويند برخي از طرفداران شما مي گويند که شما از آنچنان قدرت معنوي برخوردار هستيد که کفش به احترام شما پيش پايتان جفت مي شود . آن فرد که دنبال دکان داري و سرکيسه کردن مردم نبوده مي گويد: من چنين قدرتي ندارم و کفش هايم را خودم جفت مي کنم و اين حرف ها در مورد هر کسي زده شود مزخرف است ! وقتي آن چند نفر به پيروان متعصب آن شخص مي گويند فلاني مي گويد کفش پيش پاي من جفت نمي شود و من خودم آن را جفت مي کنم مي گويند : فلاني غلط مي کند ما خودمان به چشم خود ديده ايم!! با چنين تناقض هايي که از دل خام انديشي هاي بي ثمر و ويران گر جوانه مي زند چه بايد کرد ؟

شماره روزنامه:7125
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در جمعه, 17 بهمن 1399

موارد مرتبط