چاپ کردن این صفحه

به شکرانه آنچه داريم و دريغ از آنچه نداريم

توسط محمد عسلی/ مدیر مسئول روزنامه عصرمردم 09 اسفند 1399 295 0
سرمقاله محمد عسلی 10 اسفند 1399             به شکرانه آنچه داريم و دريغ از آنچه نداريم

مثل مشهوري است که: «قدر عافيت کسي داند که به عقوبتي گرفتار آيد»
سرزمين آباء و اجدادي ما چند کشور را با آب و هواي متغيري در خود جاي داده و فقط در استان فارس شمال تا جنوب صفر تا 35 درجه اختلاف درجه هوا دارند. يعني در بوانات گردو به عمل مي آيد و در لارستان خرما.
سرزمين ما در شمال آب و هواي مديترانه اي دارد و در جنوب کوهستاني است و صحرائي.
ما هم استان هاي جنگل خيز داريم، هم کوير، هيچ درختي نيست که در مناطقي از ايران قابل رشد و روئيدن نباشد.
ايران سرزمين زبانها و گويش هاي محلي مختلفي است هرچند زبان رسمي زبان فارسي است. اصالتاً نژاد اصيل ايراني آريايي است اما ترکيبي از نژادهاي هند و اروپايي، سامي و غيره هم داريم.
لباس هاي سنتي و زيباي استان هاي مرزي و مرکزي، حکايت ها از زيبائي هاي آميخته و برآمده از طبيعت جاندار کشور دارند.
ميوه ها و محصولات متنوع، فرآورده هاي غذايي متنوع، آسمان باز، آفتاب زر و دشت هاي بي در و پيکر همه و همه ميراث هاي کهني هستند که به نام ايران در جغرافياي گيتي ثبت و ضبط شده اند.
درياها، رودها، رودخانه ها، که در آنها انواع جانوران دريايي بخشي از نيازهاي غذايي ما را تأمين مي کنند نعمت هاي خدادادي رايگاني هستند که انگيزه هاي ما را در طول تاريخ براي سدسازي ظهور و بروز داده اند.
ايران به لحاظ ميراث هاي طبيعي و باستاني يکي از شاخص ترين و قوي ترين کشورهاي دنياست.
2500 سال در طول دوران هاي پادشاهي آثاري ديدني و اعجاب آور دارد. هخامنشيان، اشکانيان، ساسانيان و ديگر سلسله هاي تاريخي همه و همه از خود آثار و بناهاي شکوهمند تاريخي به جاي گذاشته اند که اعجاب جهانيان و گردشگران را برمي انگيزند. کدام فلز و ديگر مواد معدني قابل تصور است که در کشور ما نباشد؟
معادن نفت و گاز، روي و آهن و مس و منگنز و طلا و نقره و هم اورانيوم که استحصال مي شوند و ديگر معادني که بعضا بکر و ناشناخته مانده اند.
فقط کافي است به جزيره هرمز و خاک هاي رنگي آن توجه کنيم که مدتي توسط افراد فرصت طلب و سودجو به خارج از کشور صادر مي شدند!
زمين هاي کشاورزي و قابليت هاي خاکي که همه نوع محصول را مي توان از آن برداشت کرد.
هنرها و هنرمندان با ذوقي که دستمايه هاي احساس بکر آنان و توانايي هايشان در هنرهاي سنتي مانند قالي بافي، گليم بافي، حصيربافي، شال بافي، رنگرزي، سفال کاري، پارچه بافي، نقاشي، موسيقي، سينما و تئاتر و ديگر هنرها از جمله شاعري و نويسندگي و تحقيق و پژوهش زبانزد جهانيان است. ثروت هاي بي بديلي هستند که در طول تاريخ رو به کمال و تکامل بوده اند.
و مهم تر از همه، هوش سرشار ايرانيان، استعدادها و توانمندي هاي روحي، ذوقي؛ معنوي، هنري و بدني آنها که نمونه هاي بسياري از آنها را مي توان حتي در کشورهاي ديگر و در مصدر امورات مهم ديد چه آنان که در ناسا «مرکز فضايي» آمريکا مشغول کار و تحقيقند و چه آنان که در دانشگاه هاي کشور به تدريس و مطالعه و پژوهش مشغولند و يا در صنايع هسته اي، نانو، نظامي و علوم پزشکي و غيره کارآمد و مفيدند همه سرمايه هاي ارزشمندي هستند که جهانيان را به حيرت و تعجب وا داشته اند.
آري همه چيز داريم. همه آنان که بيشترشان هديه خداوند و حاصل تلاش مرزداران و مجاهدان کشور است و به پاي هر وجب خاک پاک ميهن خون جواناني ريخته که براي حفظ کشور از جان مايه گذاشته اند.
ما سرمايه هاي معنوي بسياري را از فلسفه و حکمت و علوم انساني و تجربي و رياضي و هم نجوم و شعر و ادب به دنيا عرضه کرده ايم و غول هاي بزرگي را که تا قله طي کرده اند به دنيا ارزاني داشته ايم. آثار دانشمندان ما از جمله کتاب قانون در طب به زبان هاي زنده دنيا ترجمه شده و چهارصد سال در دانشگاه هاي اروپا تدريس شده است.
خيام، سعدي، حافظ، مولانا، فردوسي، ملاصدرا و بسياري ديگر به شهرت جهاني رسيده اند و هنوز فارسي زبانان تاجيکستان، افغانستان، چين، هند، کشمير، ترکيه و بسياري کشورهاي ديگر حافظ مي خوانند.
انقلاب اسلامي ما جهان را درنورديد و معادلات سياسي و اقتصادي دنيا را تغيير داد.
و اما بعد؛
حال اين سئوال پيش مي آيد با اين همه دستاوردهاي علمي، صنعتي، معنوي و خاک خوب کهن وطن چه کرده ايم که بسياري از مردم ما زير خط فقر زندگي مي کنند؟
ارائه طرح اقتصاد اسلامي نتيجه مثبتي براي رشد اقتصادي کشور به بار نياورد و ما را با يک اقتصاد شتر، گاو، پلنگ مواجه کرد. تلفيقي از اقتصاد سوسياليستي، سرمايه داري و عقود اسلامي که عملا اسلاميت آن کمرنگ بود و انطباق عقود اسلامي با معيارهاي سرمايه داري و بانکي که به دنبال سود بيشتر هستند همخواني نداشت و ندارد. زيرا ربا در اسلام حرام است و قرض الحسنه به معناي قرض به خداست که با هيچ معيار بانکي توازن و تطابق ندارد. نتيجه آنکه از همان پيروزي انقلاب اسلامي تاکنون از يک مديريت اقتصادي جامع و مطلوب و روزآمد برخوردار نبوده ايم.
دوم به علت ناکارآمدي بعضي مديران در حوزه هاي فرهنگي، اقتصادي و سياسي نتوانستيم با دنيا تعاملات اقتصادي و داد و ستدهاي بازرگاني مقبول داشته باشيم مضافا اينکه 8 سال جنگ تحميلي و تحريم و تهديدهاي نظامي ما را در انزواي داد و ستدهاي اقتصادي قرار داده و دور زدن تحريم ها خسارت هاي جبران ناپذيري براي کشور و ملت به بار آورده و دزدي ها، اختلاس ها و فريب و نيرنگ هاي فرصت طلبان که بعضا از مديران کليدي بانک ها و يا واسطه هاي خريد بوده اند از دل همين راهکارهاي عبور از تحريم بيرون آمده است.
سوم عدم نظارت صحيح و بدون واسطه و رانت از عملکرد اقتصادي توليدکنندگان و فروشندگان موجب شده کالاهاي اساسي و مورد نياز مردم هم در بازار آزاد با نرخ هاي کاذب و گراني هاي لحظه اي ارائه شوند.
دريغ از آنچه که داشتيم و دريغ بيشتر از آنکه هنوز هم درس نگرفته ايم و مصلحت کشور را وجه المصالحه بعضي تصميمات اقتصادي محفلي کرده ايم و اين مسير را در طول ساليان ادامه داده و دولت و بازار را در منگنه تحريم ها گذاشته ايم.
اگر بناست فردا و يا فرداهاي نيامده تن به تغييري دهيم که بتواند ما را از اين اقتصاد بيمار و فلاکت بار نجات دهد چه بهتر که از همين امروز در انديشه اصلاح ساختار اقتصادي کشور برآئيم تا بيش از اين نرخ بيکاري، اعتياد، طلاق و عصبيت ها روند صعودي طي نکنند.
والسلام

شماره روزنامه:7142
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در شنبه, 09 اسفند 1399

موارد مرتبط