چاپ کردن این صفحه

قرن امپراتوري رسانه ها

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 23 فروردين 1400 1196 0
سرمقاله سردبیر "اسماعیل عسلی" 24 فروردین 1400            قرن امپراتوري رسانه ها

اگر از کارشناسان حوزه رسانه بپرسند چه کسي در جهان حکومت مي کند قريب به يقين خواهند گفت : کسي که بيشترين مخاطب را دارد . به همين دليل رقابت در جذب مخاطب بزرگترين دغدغه ي کساني است که هزينه ي فرمانروايي آنها در عصر اقتدار فضاي مجازي روز به روز بالاتر رفته و به چالش کشيده شده است . کافي است نوع ادبيات مردم و مناسبات و تعاملات رايج شده در زمان کنوني را با آنچه در چهاردهه پيش رواج داشت مقايسه کنيم . انقلاب واقعي يعني همين اتفاقي که کم و کيف ارتباطات را تغيير داده و به هدايت و سمت دهي افکار عمومي پرداخته و تمامي معادله هاي مبتني بر شيوه هاي سنتي ارتباط را بر هم زده و رشته هاي زيادي را پنبه کرده است ؛ درست به همين دليل برخي از ابزارهاي نهادينه شده که در گذشته موارد استفاده ي فراواني داشتند در حال حاضر به دليل کم اثر بودن و عدم کارآيي نه تنها حاشيه نشين شده اند بلکه موجوديت خود آنها نيز نيازمند تبيين و جانمايي در ذهن و زبان مردم است . رفتار بسياري از شخصيت هاي مذهبي و سياسي و اجتماعي که تا چند دهه پيش قدرت بالايي براي جهت دهي به نگرش مردم داشتند نشان مي دهد که ديگر آن توانايي سابق را در خود سراغ ندارند . حتي پدربزرگ ها و مادربزرگ ها که در کانون توجه خانواده ها قرار داشتند و راي نظر آنها مي توانست تعيين کننده باشد به دليل استحاله هاي فرهنگي صورت گرفته تحت تاثير فضاي مجازي و شکاف هاي بين نسلي ، قادر به ايفاي نقش سنتي خود مانند گذشته نيستند و بار فرهنگ شفاهي که بر دوش آنها بود نيز به نهادهاي جايگزين منتقل شده است !
با همين مقياس ، رسانه هاي مکتوب که جاي خود دارد بلکه حتي رسانه هاي شنيداري و ديداري که به آنها يارانه ي زيادي هم در بحث کمي و کيفي پرداخت مي شود و براي بينندگان و شنوندگان خود جايزه تعيين مي کنند نيز اذعان دارند که خروجي برنامه هايشان با آنچه انتظارش را داشته اند فاصله ي زيادي دارد .
تصور کنيد اگر بنا باشد در چنين فضايي انتخابات برگزار شود ، چه اهرم هايي مي توانند کارکرد تعيين کننده اي داشته باشند . ممکن است گفته شود هنوز وجود رسوباتي از تعصبات قبيله اي و طايفه اي مي تواند دستاويزي براي گرم کردن تنور انتخابات در بحث شوراي شهر و روستا داشته باشد اما تضميني براي کارکرد مشابه آن در انتخابات رياست جمهوري وجود ندارد مگر اين که به بهانه گل ، آبي هم به رازيانه برسد .
برخورداري از آبشخور صنفي مشترک هم براي نامزدهاي شوراهاي شهر و روستا کارکرد مشابهي دارد يعني ممکن است يک پزشک يا مهندس و کارمند بتواند به آراي هم صنفي هاي خود در انتخابات شوراهاي شهر و روستا اميدوار باشد اما نامزدهاي رياست جمهوري نمي توانند روي زادگاه و خاستگاه بومي خود از اين منظرحساب باز کنند
در جوامع غربي که شيوه هاي گوناگوني براي گرم کردن فضاي انتخابات ملحوظ نظر قرار مي گيرد ، نامزدها براي بالا بردن آراي خود روي موج محبوبيت سلبريتي ها اعم از ورزشکاران ، هنرمندان وشخصيت هاي علمي حساب باز مي کنند و در همين راستا ارتباطي تنگاتنگ با تشکل هاي به معناي واقعي مردم نهاد دارند به طوري که با راه اندازي کمپ هايي در کانون هاي علمي و ورزشي و هنري و نهادهاي خيريه کار خود را پيش مي برند و حتي از کمک هاي مالي چنين کانون هايي نيز بي نصيب نيستند .  شايد در اين دوره از انتخابات که مشکلات معيشتي ، کرونا و دلزده گي مردم از سياست بازار انتخابات را به سمت کسادي سوق داده و تاکنون هيچ يک از شگردهاي تجربه شده نتوانسته يخ و رکود ايجاد شده در سليقه هاي عمومي را با ايجاد حرارت باز کرده و به حرکت درآورد بتوان از اين پتانسيل ها بهره گرفت اما چنين رويکردي در گرو وجود مناسبات خوب و دو طرفه با سلبريتي هاست که نشانه هاي آن به چشم نمي خورد زيرا گرمي رابطه با کساني که سلايق عمومي را نمايندگي مي کنند مشروط به لحاظ کردن مطالبات آنها در برنامه هاي انتخاباتي است که صرفا با طرح آنها و تصديق چنين مطالباتي مشکل حل نمي شود بلکه بايد نشانه هايي از باورمندي به سلايق مد نظر عموم مردم در عملکرد نامزدها مشاهده شده باشد . برخي بر اين باور هستند که داستان مذاکرات و نتايج عيني آن شايد بتواند تا حدودي ايجاد اميد کرده و شرايط را به نفع کساني که به دنبال برگزاري مشارکت حداکثري هستند تغيير دهد. برخي نيز بدون توجه به اين مسئله روي تاثير نوع تحليلي که از مذاکرات صورت مي گيرد کار مي کنند ! قابل کتمان نيست که ميدان داري رسانه ها براي گرم کردن تنور انتخابات در گرو وجاهت اجتماعي آنهاست که تکليف آن با توجه به آمار و ارقام مربوط به مطالعه نشريات در شرايط کرونايي مشخص است و آبي از شعله ي آن گرم نمي شود . زماني بود که مردم از اخبار داغ و انتقادي با خميرمايه ي "فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو دراندازيم" استقبال مي کردند و تغيير شرايط اجتماعي و قبض و بسط هايي که در برخورد با سليقه ها صورت مي گرفت ، با هدف دادن نشاني مدينه ي فاضله مورد نظر مردم دنبال مي شد اما هم اينک تعليمات فضاي مجازي که کم کم خود را به صورت يک مکتب مطرح کرده ، پالس هايي را به جامعه مخابره مي کند که حتي اقدامات ترميمي و اصلاحي مبتني بر تحقيقات ميداني را نيز تخطئه کرده و به عنوان دانه ريزي در دام زير سئوال مي برد .
البته بايد اذعان داشت که بعد از چند دوره سياست زدگي و تزريق هيجان به جامعه در گرماگرم انتخابات ، بايد شاهد چنين رکودي باشيم.
مشکل اساسي نامزدها و مجريان انتخابات در اين دوره ، چگونگي شکارمخاطب است آن هم در شرايطي که هر ساله به تعداد قرق گاه ها افزوده مي شود و برخي از طيف ها از گروه هاي تاثيرگذار منها مي شوند
به هر حال داستان مديريت افکار عمومي در عصر اقتدار فضاي مجازي بر ذهن و زبان مردم حکايتي متفاوت است که تدبيري فراخور شان خود را مي طلبد
بايد بپذيريم قرني که وارد آن شده ايم قرن امپراتوري رسانه هاست که بيست و چهارساعت مشغول جابجا کردن مخاطبان و ربودن و به گروگان گرفتن آنها هستند . شايد بستري که به دنبال رواج فضاي مجازي ايجاد گرديده و چراغ تعامل جهاني را روشن ساخته در دهه هاي آينده دورنماي اميدوارکننده اي از جهان را ترسيم کند اما در حال حاضر بلبشوي حاکم شده بر فضاي تبادل اخبار ، شرايط متفاوتي را در جهان ايجاد کرده و حتي روي ذائقه ي ماهي ها نيز تاثير گذاشته به طوري که ديگر به هر طعمه اي نوک نمي زنند  .

شماره روزنامه:7167
این مورد را ارزیابی کنید
(2 رای‌ها)
آخرین ویرایش در سه شنبه, 24 فروردين 1400

موارد مرتبط