چاپ کردن این صفحه

بختي متفاوت

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 25 ارديبهشت 1400 791 0
سرمقاله سردبیر اسماعیل عسلی 25 اردیبهشت 1400                 بختي متفاوت

در گذشته به دليل اين که شخصيت هاي نامزد شده پس از حذف از ماراتون انتخابات توسط رقبا ، شانس بالايي براي ايجاد ارتباط با مخاطبان و طرفداران خود نداشتند و با منها شدن ، عملا به ميزان زيادي از تاثير گذاري آنها بر نتايج انتخابات کاسته مي شد اما اکنون چنين شيوه اي کارآمدي سابق را ندارد زيرا نامزدهاي حذف شده توسط رقبا با بهره گيري از ابزارهاي متنوع ارتباطي در فضاي مجازي قادر به گفتمان سازي براي تبيين ايده هاي خود هستند و بدون اين که نيازي به فراخوان به منظور برگزاري همايش هاي فيزيکي داشته باشند تا آخرين لحظه به ارسال پيام و کنشگري ادامه مي دهند . قبلا اگر شخصي پيش از آن که بتواند به تبليغ ديدگاه هاي خود بپردازد به هر دليل به حاشيه راده مي شد ، پيامد تاثيرگذاري نداشت زيرا جريان سازي و جذب و جلب مخاطب براي شکل دهي به گروه هاي فکري نيازمند فرصتي بود که از او سلب شده بود .
اما اينک حذف يک فعال اجتماعي و سياسي توسط جريان هاي رقيب قابل مقايسه با حذف يک فعال در بازار ارز و خودرو نيست . در حال حاضر شيوه هاي تجربه شده براي معطوف کردن نگاه مردم به کانديداها که در گرماگرم انتخابات شاهد آن هستيم تا حدود زيادي سطحي و دچار عوام زده گي است و بازخوردي که تامين کننده نظر برخي نامزدها ي باقيمانده در عرصه ي رقابت باشد ندارد زيرا برحذف فيزيکي خارج از چارچوب هاي قانوني ، ترور شخصيت و برخورد سلبي جريان هاي رقيب مبتني است .
در چنين فضايي رسانه هاي رسمي بر اساس نگاه بخشنامه اي اغلب از شيوه هايي براي تشويق و ترغيب مردم و معرفي کانديداها استفاده مي کنند که نهايتا مسئوليت نتيجه گيري از برنامه هاي تبليغاتي را خود بر عهده مي گيرند در حالي که با توجه به کارکرد فرامکاني و فرازماني فضاي مجازي، چنين داستاني بايد پاياني باز داشته باشد و داوري پيرامون چند و چون کانديداها بر عهده ي مردم گذاشته شود !
شايد حاکميت گونه اي تنبلي بر فضاي ذهن برخي از اقشار اجتماعي که توان بالايي براي تحليل رويدادها ندارند ، سياسيون را متقاعد کرده که به دنبال وارد کردن مردم به ميدان مشارکت با نگاه تکليفي و آمرانه باشند و توجه چنداني به شيوه هاي اقناعي نکنند ، در حالي که کيفيت جابجايي نسل ها بر نتيجه بخشي شيوه هاي اقناعي تاکيد دارد .
رويکرد به شيوه هاي اقناعي براي برانگيختن مردم و ايجاد نشاط اجتماعي نيازمند تکميل شدن پروسه کاشت ، داشت و برداشت است .در شرايط کوچ اعتماد عمومي ، برخورد سلبي و با عملکرد دولت و دامن زدن به خشم مردم نتيجه اي مشابه دوره هاي گذشته انتخابات ندارد و به تارانده شدن آراي باقيمانده مي انجامد چرا که مردم حاضر به هضم و قبول وجود اصل تفکيک قوا و خلاصه کردن علت تمامي مشکلات در عملکرد دولت نيستند و بعضا مشکلات ساختاري را در به وجود آمدن وضعيت کنوني دخيل مي دانند و بر اين باورند که دولتمرداني که قرار است تا چند ماه آينده مسئوليت خود را به آيندگان واگذار کنند نيز از فيلتر نهادهاي نظارتي عبور کرده اند و براي آنها اين پرسش وجود دارد که معلوم نيست دولت آينده نيز از محدوديت اختيارات در زمان مواجه شدن با بن بست هاي سياسي و اقتصادي و فرهنگي سخن نگويد .
با زير سئوال بردن مرحله ي کاشت و داشت چگونه مي توان چيزي برداشت کرد . اينجاست که دوباره با چالش انطباق کيفيت بر کميت در امر انتخابات مواجه مي شويم و داستان "انتخاب اصلح با بيشترين سطح مشارکت " که هدف غايي از جمهوريت است ، مغفول مي ماند  .
در چنين شرايطي شاهد تن دادن به تبليغات مبتني بر پروپاگاندا و نفي رقيب براي اثبات خود ، بهره گيري از جانبداري هاي قومي براي بالا بردن سطح مشارکت ، به ميدان آوردن شخصيت هاي با نفوذ و آويختن به دامن سلبريتي ها ، پر رنگ کردن مليت و ميهن دوستي و رواداري برخي رفتارهاي به رسميت شناخته نشده و رويکردهاي پارادوکسيکال و باز گذاشتن دست نامزدها براي طرح شعارهاي تابوشکنانه فراتر از ظرفيت هاي قانون اساسي و ... خواهيم بود که کيفيت مشارکت را کما في السابق تحت الشعاع کميت آن قرار مي دهد .
ترسيم سيمايي تيره از عملکرد دولت ها توسط تشنگان پاستور نشيني و توسل به شيوه ي نفي ديگري براي اثبات خود در آخرين ماه هاي مانده به واگذاري قدرت ، نکته در خور تاملي است که وجاهت مته به خشخاش گذاشتن نهادهاي نظارتي براي معرفي بهترين ها را به چالش مي کشاند .
هجوم فله اي شخصيت ها براي نامزدي در انتخابات اگر چه از يک سو بيانگر بي سر و ساماني احزاب و گروه هاي سياسي است که از ترس حذف نماينده ي خود ، نيروهاي جايگزين را به چنين معرکه اي گسيل مي کنند اما از سويي ديگر آشکار کننده ي اين واقعيت است که سناريو مهره چيني احزاب و گروه ها به بعد از اعلام نظر شوراي نگهبان موکول خواهد شد . يعني در واقع ما زماني چايي را به داخل قوري مي ريزيم که آب آن از جوش افتاده است و مناظره هاي قابل پيش بيني نيز از برانگيزانندگي بالايي براي ايجاد شور و نشاط انتخاباتي در مردم گرفتار مشکلات معيشتي برخوردارنيستند !
در گذشته برخي از همين نامزدها که بارها نقش نخودچي مشکل گشاي انتخابات را بازي کرده اند مي توانستند با قلاب فاقد طعمه ( شعار دندان گير ) هم ماهي بگيرند اما در اين دوره که براي هر ماهي بايد مرغي به قلاب خود بياويزند بخت متفاوتي دارند .

شماره روزنامه:7192
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در شنبه, 25 ارديبهشت 1400

موارد مرتبط