چاپ کردن این صفحه

سلام به روشنايي

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 26 خرداد 1400 856 0
سرمقاله سردبیر اسماعیل عسلی 26 خرداد 1400        سلام به روشنايي

اخيرا خبري در پيوند با دورنماي فضايي که به دنبال دگرگوني هاي مبتني بر تکنولوژي حاکم خواهد شد موجي ايجاد کرد . کارگذاشتن تراشه هايي در مغز که امکان برقراري ارتباط انسان ها با هر زبان و فرهنگي را ميسر مي سازد به طوري که ديگر نياز به مترجم نداشته باشند. حاصل برداشت از اين خبر مي تواند منجر به تصور حضور 8 ميليارد انسان در يک سالن کنفرانس به گستردگي کره زمين شود در حالي که بي تاب همگرايي براي بنيانگذاري دنيايي نوين و قابل تحمل هستند . بي گمان باور مندي نسبت به تحقق چنين رويايي موجب خواهد شد تا از هم اکنون ره توشه اي فراخور راه و دنياي متفاوتي که پيش رو داريم فراهم سازيم . شايد همان گونه که رايانه ها در محاسبه و اندازه گيري و تجزيه و تحليل به ياري انسان آمدند ، اين بار ميکرو ربات ها نيز زمينه ساز نزديکي انسان ها به يکديگر باشند .
گام نهادن به دنيايي شفاف و حيرت انگيز که فرهنگ بشري را از درون متحول خواهد کرد يادآور تمثيلي است که مولانا جلال الدين در مثنوي معنوي شريف خود آورده و بدين نکته ي ظريف اشاره مي کند که اگر دانايي صد زبان مترجم احساس و عواطف و نگاه انسان ها باشد ، بساط جنگ و منازعات بيهوده بر سر موهومات بي ارزش که لباسي موجه بر تن آنها پوشيده شده و ساده لوحان را به مسلخ مي برد ، برچيده خواهد شد . چرا که جنگ ها و منازعات بيهوده از عدم تفاهم ناشي مي شود .
چهار نفر يک درم دارند . فارسي زبان مي گويد با اين يک درم "انگور" بخريم ، عرب مي گويد "عنب بخريم ، ترک مي گويد " ازم " بخريم و رومي مي گويد " استافيل" بخريم . در حالي که هر چهار نفر به دنبال همان انگور هستند که در هر زباني نامي متفاوت دارد .
رويکردهاي فطري و غريزي و رواني مشترک ، مطالبات مادي و معنوي را به هم نزديک مي کند و اگر دعوايي رخ مي دهد بر سر نامهاست و صد البته عده اي سوداگر و مدعي همه چيز داني ، در مسير اختلافات زباني و فرهنگي که برداشت هاي متناقضي از يک موضوع را به دنبال دارد ، دکان داري مي کنند و همه را به جان يکديگر مي اندازند . در اين ميان همه متوليان امور دنيوي و اخروي در سراسر جهان مدعي مبارزه با دزدي ، قتل ، تجاوز ، آزاررساني ، دروغ ، غيبت و تهمت و ناداني هستند ولي همين افراد پيروان خود را به جان پيروان ساير اديان و مذاهب و ملت ها مي اندازند در حالي که وظيفه ي اصلي حلقه ها ي واصل بين خدا و انسان ها ، نزديک کردن مردم به يکديگر و خداست نه جنگ افروزي و کاسبي در حواشي اين مسئوليت خطير !
در سراسر جهان بسياري از کساني که حکم نمايندگي براي خود گرفته اند و راهنمايي گروه هاي انساني را بر عهده دارند صرف نظر از دين و آييني که از آن دم مي زنند و يا با آن مخالفت مي کنند ، ترجمان خوبي براي طرفداران خود نيستند و اغلب سود و سودايي ماليخوليايي را دنبال مي کنند . بالاخره يک روز بايد براي اين پرسش پاسخي منطقي پيدا کرد و آن پرسش اين است که چرا پيامبران يکديگر را تاييد مي کنند و اختلافي با يکديگر ندارند اما مدعيان تبليغ اديان چنگ و دندان به يکديگر نشان مي دهند و گريبان چاک مي دهند !
بيهوده نيست که مي گويند اگر روزي ، روزگاري منجي ظهور کند و حقيقت دين آشکار شود تمامي صاحبان شغل هاي کاذب که در مسير جاده ي دينداري مردم دکان زده اند از کار بيکار مي شوند زيرا با تابش خورشيد حقيقت ، شمع ها و مشعل ها نه تنها به چشم نمي آيند و به چيزي گرفته نمي شوند بلکه بايد پاسخگوي فتنه انگيزي هاي خود باشند .
ترديدي نيست که انقلابي در راه است ولي انقلابي درست و حسابي ! انقلابي جهاني که بر دانش و خرد متکي است ، دانشي که مانند خورشيد روشنگر راه رشد و کمال جامعه ي بشري خواهد بود . خورشيد ي که از همگرايي دل هاي روشن مايه مي گيرد و نيرويي که ايجاد مي کند جمع جبري تمامي نيروهاست . همان گونه که خداوند از رگ گردن به ما نزديکتر است ، نزديکي ما به يکديگر قدرتي خدايي ايجاد مي کند که "يدالله مع الجماعه" تفسير آن است . خود را که شناختي خدا را مي شناسي و اين همه نشاني هاي پيدا و پنهان که بزرگان داده اند به منزله ي اتمام حجت است . مکان آن اتفاق بزرگ که چندين هزار سال است انتظارش را مي کشيم و هر کسي به ظن خود آن را به گونه اي تفسير مي کند ، در دل هاي ماست و فرمول ساده اي دارد ! شفافيت فضا در سايه ي دانش و حکمت ، انسان ها را به يکديگر نزديک مي کند به طوري که روز به روز از دامنه ي اختلافات کاسته مي شود و به موازات آن تاکيد بر وجوه مشترک از عمق کينه ها و دشمني ها مي کاهد و به تدريج همه انسان ها احساس خويشاوندي مي کنند! به راستي: کساني که ما را به جان هم مي اندازند و به مسلخ مي فرستند ، چگونه مي خواهند صلح و آزادي و آرامش را به ما هديه کنند .
از آن پس ديگر فريفته ي اسم ها و دانه چين هر دام نمي شوند چرا که از نام ها کاري برنمي آيد
دانش به ياري انسان ها مي آيد چرا که چشم بسته با عصاي توهم و خيالپردازي نمي توان به جايي رسيد . دير يا زود همه ي انسان ها با آب و جارو کردن دل ها به روشنايي سلام خواهند کرد و باور مي کنند که سرچشمه ي آن اتفاق بزرگ در درونشان است و دربيرون خبري نيست . بي گمان فردا روز ديگري است .

شماره روزنامه:7218
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در چهارشنبه, 26 خرداد 1400

موارد مرتبط