چاپ کردن این صفحه

اگر ......  

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 25 تیر 1400 739 0
سرمقاله سردبیر اسماعیل عسلی 26 تیر 1400اگر ......

مي گويند حرکت و تغيير هر چيزي در جهان هستي بر موقعيت ساير پديده ها تاثير گذار است تا جايي که يک فيزيکدان مي گويد اگر من چمدان خود را از روي زمين بلند کنم روي حرکت سيارات اثر مي گذارد. چنين سنت و قاعده اي بر مناسبات انسان ها در اجتماعات گوناگون نيز حاکم است . موجي که از يک سمت به راه مي افتد با موجي که از سمت روبرو مي آيد برخورد مي کند و درهم مي آميزد و حاصل چنين برخوردي موج سومي است که برآيند آنهاست . اتفاقاتي که هم اکنون شاهد آن هستيم بي ارتباط با رفتار ما در گذشته نيست ، در واقع آنچه را کشته ايم درو مي کنيم . ما درحال حاضر با جهاني کوچک شده و در هم تنيده مواجه هستيم که تمامي رويدادها سر در گريبان هم دارند . بر کسي پوشيده نيست که وسايل نوين ارتباطي موجد چنين پيوندي بوده و هستند . در اين جهان ، انسان ها با وجود تفاوت در نژاد ، فرهنگ ، دين و خاستگاه جغرافيايي که تاثيري بلامنازع بر رفتار و لباس و غذا و سبک و سياق زندگي آنها دارد ، با بهره گيري از ابزارهاي نوين ارتباطي در مسير تعاملي گسترده قرار گرفته و حرکت مي کنند که نشانه هاي آن از هم اکنون هويداست ! در فرايند چنين تعاملي ، زبان و زاويه ديد بيش از ساير ويژگي هايي که انسان ها را از يکديگر متمايز مي کند تحت تاثير قرار مي گيرند و به تبع آن باورها پيرامون موضوعات گوناگون دچار تغيير و دگرگوني مي شوند . تا 3 دهه قبل اغلب مردم جهان از امکان مقايسه شرايط خود با مردم ساير نقاط جهان برخوردار نبودند به همين دليل سطح مطالبات آنها در چارچوب باورها و زاويه ي نگاهشان به مسايل تعيين مي شد و دغدغه هايي خاص خود داشتند .طبيعي است که حتي فراواني واژه هايي که ما با آنها تکلم مي کنيم نيز وابستگي زيادي به شرايط زندگي ما دارد . دور از انتظار نيست که در اين ميان کساني با بهره گيري از بي خبري انسان ها ، تصويري خلاف واقع از ساکنان ساير سرزمين ها براي مردم خود ترسيم کنند تا به اين وسيله مردم را در چنبره ي نگاه خود به بند کشند و در آنها اميدي واهي ايجاد نمايند . با برهم خوردن چنين معادله هايي تحت تاثير غبارزدايي از فضاي جهان ، مديريت سنتي جوامع با چالش هاي فراواني روبرو شده است و تحول در مناسبات اجتماعي سرعت گرفته تا آنجا که نمي توان با پاسخ هاي نخ نما شده به پرسش هاي اساسي در مقابل آن ايستادگي کرد . البته هر تغييري الزاما مطلوب و آرماني نيست و چه بسا در کوران تبادل اطلاعات شاهد استحاله فرهنگي نيز باشيم اما نکته در خور تامل اين است که آنچه ما هم اکنون شاهد آن هستيم شباهت زيادي به تغييرات آب و هوايي دارد يعني اين که خود ما در ايجاد آن نقش داشته ايم و آنچه درو مي کنيم همان چيزي است که زماني کاشته ايم ! اکنون مردم دنيا به جاي اين که بر اساس گفته هاي اين و آن به داوري ملت ها و باورها و فرهنگ آنها بپردازند ، خودشان مستقيما شاهد آن هستند و با مقياس هايي که در اختيار دارند مي توانند به انتخاب و ايجاد تغيير دست بزنند ! زماني يک کاتب براي نوشتن کتابي بايد ماه ها زحمت مي کشيد و سالها زمان لازم بود تا چنين کتابي دست به دست شود و مورد مطالعه افراد گوناگون در سراسر جهان قرار گيرد ، در عين حال هر کاتبي بر اساس ذوق و سليقه ي شخصي اش تغييراتي در کتاب ايجاد مي کرد اما هم اکنون هر شخصي مي تواند به تلفن همراه خود فرمان دهد که گفته هايش را ضبط و مکتوب نمايد و به دنبال آن ظرف چند ثانيه سخنان مکتوب شده ي او ضمن ترجمه و برگردان به هر زباني قابل انتقال به مخاطبان گوناگون در سراسر جهان است . طبيعتا کشورهايي که داراي کانون هاي توليد انديشه و دانش هستند ، در اين منازعه ي فرهنگي و رقابت اقتصادي گوي سبقت را از ديگران مي ربايند و حرف هاي زيادي براي گفتن دارند ؛ کما اين که ظرف چند دهه ي گذشته بسياري از زبان ها و گويش ها و لهجه هاي بومي و محلي در کشورهاي جهان سومي دچار مهجوريت شده اند به طوري که بايد رد پاي آنها را در کتابخانه ها دنبال کرد ! سرعت تغييرات به اندازه اي زياد است که گاهي فرصت انتخاب سبک زندگي بهتر از بين گزينه هاي موجود نيز از افراد سلب مي شود . مخالفت و مقاومت در برابر قوانيني که از منظر افکار عمومي هدايت شده توسط وسايل ارتباط جمعي ، سخت گيرانه تلقي مي شوند در بسياري از کشورهايي که تن به تغييرات گريز ناپذير نمي دهند افرايش يافته و به وضع قوانين جديد و يا سکوت در برابر تغييرات منتهي مي گردد. فاصله گرفتن نسل ها از يکديگر، نتيجه ي کنش گري هاي نسل جوان است که تحت تاثير اقتضائات زمانه دچار دگرديسي شده اند . در چنين جهاني ، جز با طرح ها و ايده هاي منطقي که مهر تاييد افکار عمومي را بر پيشاني داشته باشد نمي توان جوامع را اداره کرد و شهروندان را به کرنش در برابر تصميمات مخاطره آميز واداشت . گويا در اين مقطع زماني نه فلاسفه و ايده پردازان اجتماعي بلکه تکنولوژي است که همگان را به نظم و قانونمندي فرامي خواند . وقتي ما از دولت الکترونيک سخن مي گوييم اگر در ادعاي خود صادق باشيم يعني اين که همه چيز در چارچوب قانون باشد . تشخيص تخلف از قانون بر عهده ي ربات ها و رايانه هاست که تابع رانت و خويشاوند بازي نيستند . نقش گردانندگان کشور در سياست گذاري و تدوين قانون کماکان به قوت خود باقي است اما تشخيص اين که چه کسي قانون را زير پا گذاشته به تدريج به ربات ها و رايانه ها سپرده مي شود که در چارچوب برنامه هاي نوشته شده عمل مي کنند . به جرات ميتوان گفت که اعتماد به ربات ها واقع بينانه تر از اعتماد به اشخاص پرمدعاست . شايد سال هاي آينده سالهاي بهتري باشد اگر خود را به ربات ها بسپاريم .

شماره روزنامه:7244
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در جمعه, 25 تیر 1400

موارد مرتبط