چاپ کردن این صفحه

جاي خالي برخي سنت هاي فراموش شده  

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 04 مرداد 1400 300 0
سرمقاله سردبیر "اسماعیل عسلی" 4 مرداد 1400        جاي خالي برخي سنت هاي فراموش شده

توجه به سنت و اصولي که گذشتگان ما به آن باورمند بوده اند در برخي موارد شايسته و منطقي است و در مواردي نيز بايد با توجه به تغيير و تحولات اجتناب ناپذيرصورت گرفته به حکم زمانه تن داد و فراخور شرايطي که پيش مي آيد به اقتضادي آنچه مصلحت ايجاب مي کند تصميم گيري کرد . براي مثال گذشتگان ما به دليل قرار گرفتن ايران در سرزميني خشک و نيمه خشک شيوه هاي عاقلانه اي براي بهره گيري از آب را به کار مي گرفتند و تلاش مي کردند با حفر صدها کيلومتر قنات ، آب را با بهره گيري از شيب زمين و نه زور و فشار به کشتزارها برسانند و يا براي آشاميدن و پخت غذا و شستشو مورد استفاده قرار دهند . نياکان ما به اين ترتيب ظرف هزاران سال توانسته اند در برابر خشکسالي هاي بزرگ دوام بياورند و از خطراتي نظير کم آبي و فرونشست زمين و آلوده شدن آبها در امان بمانند ؛ اما اينک قنات ها اغلب تخريب شده و از حيز انتفاع ساقط گرديده و در بهترين وضعيت به عنوان ميراث فرهنگي مورد بازديد قرار مي گيرند . از جمله اقدامات ويرانگري که ظرف چند دهه ي اخير شتابي روزافزون داشته و به صورت قانوني و غير قانوني صورت گرفته ، حفر چاه هاي عميق و نصب پمپ هايي است که آب را با فشار از اعماق به سطح مي آورد ، بدون اين که به ظرفيت آب هاي زيرزميني و اقتضائات زيست محيطي توجه شود . سدسازي هاي غيرعلمي و انتقال آب با توصيه فلان نماينده مجلس به استان هايي که در ترکيب دولت ها و مجالس سنبه ي پرزوري داشتند به شور شدن آب هاي کشاورزي و آشاميدني و خشک شدن برخي از تالاب ها منجر گرديده و قوز بالا قوز شده است . از اين مصيبت بزرگ که بگذريم مي رسيم به کشاورزي ! از جمله سنت هايي که در گذشته رواج داشته و اکنون مورد توجه قرار نمي گيرد تصميم گيري براي زير کشت بردن مزارع با بذري مناسب فراخور شرايط زمين و ميزان بارندگي ساليانه است که با تهيه سبزه از بذرهاي گوناگون در اواسط اسفندماه صورت مي گرفت و هر سبزه اي که رشد بهتري داشت آن را مي کاشتند . ما اين سنت هاي بجا و شايسته را رها کرده ايم و چسبيده ايم به سنت هايي که نه تنها سودي عايدمان نمي کند بلکه ما را به قهقرا مي برد . کشاورزان امروزه با توجه به نياز بازار کشت مي کنند نه قابليت خاک و ظرفيت آب هاي سطحي و زيرزميني ؛ از اين مقوله هم مي گذريم . در گذشته هاي دور ضرب المثلي بود که مي گفتند به ده ويران خراج و ماليات تعلق نمي گيرد . به اين معنا که اگر کشاورز يا دامپروري به دليل خشکسالي يا سيل و زلزله همه مايملک خود را از دست مي داد ، کارگزاران حکومتي از ساکنان آن روستا ماليات نمي گرفتند . از جمله سنت هاي خوب و رايج که در ميان خانواده ها نهادينه شده بود اين که تعهدات مالي عروس و داماد متناسب با توان و بضاعت مالي آنها تعيين مي شد و في المجلس هم صورت مي گرفت به اين معنا که خانواده ي عروس مي دانستند که داماد چه چيزي دارد و رفاه همسر آينده اش در چه سطحي خواهد بود و به فراخور همين توانايي براي او تعيين تکليف مي کردند و اگر قرار بود زمين يا خانه يا باغي به نام عروس شود در همان ابتدا صورت مي گرفت و بعدها کار به داوري و محکمه و زندان نمي کشيد . اما حالا برخي از عروس و داماد ها زندگي را با دروغ آغاز مي کنند و در باغ سبز به يکديگر نشان مي دهند و پس از مدتي معلوم مي شود پشت در اين باغ سبز زميني خشک و بي حاصل قرار داشته است .
در گذشته شغل و حرفه ي افراد حکم شناسنامه ي آنها را داشت و اغلب شغل آنها پسوند نامشان قرار مي گرفت ولي اکنون اغلب جوانان به جاي شغل مدرکي در دست دارند که به لعنت خدا نمي ارزد و مشخص کننده ي شغل آنها هم نيست .
در گذشته مردم جوانان را حمايت کرده و بالا مي کشيدند و مخصوصا در زمان ازدواج تا زماني که عروس و داماد به آمادگي کامل برسند تمام لوازم زندگي آنها توسط بستگان ، خويشاوندان و دوستان و همسايگان فراهم مي شد و همين عروس و داماد در آينده چنين کاري را براي عروس و دامادهاي ديگر انجام مي دادند تا همه چيز سر و سامان بگيرد اما هم اکنون آرايشگر بي انصاف همين که فهميد مشتري او عروس است هزينه را 10 برابر مي کند و براي کرايه يک دست لباس عروس چند ميليون براي چند ساعت مي گيرد و خيلي هم بر سر عروس و داماد منت مي گذارند که کارش را به موقع انجام داده اند و آنچنان بازار گرمي مي کنند که گويي بهتر از آنها در تمامي شهر پيدا نمي شود . البته اين معضل تنها در عروسي ها خودنمايي نمي کند بلکه در مراسم سوگواري هم عده اي به جاي اين که مانند گذشته در کنار شغل آبرومند خود ، اگر صدايي خوش و بياني گرم و تاثيرگذار داشتند در ايام سوگواري قربتا الي الله به ميدان مي آمدند و لباس تعزيه بر تن مي کردند و نوحه خواني براي آنها عشق بود نه شغل و اين گونه نبود که بابت يک الي دو ساعت روضه خواني چند ميليون پول زبان بسته را بگيرند و بدون اين که احساس بدي داشته باشند آن را خرج کنند . در گذشته صاحبان مشاغل گوناگون در ايام محرم و صفر براي مدتي شغل خود را کنار مي گذاشتند و به روضه خواني و اجراي تعزيه و سرودن اشعار مناسب مراسم عزاداري مي پرداختند و عزت و احترام زيادي هم در نزد مردم داشتند حالا شما اين سنت هاي خوب فراموش شده را بگذاريد به جاي رفتارهاي مضحک و بي سر و ته که موجب فرسايش خاک و هدر رفت آب و خالي شدن مجالس از معنويت شده است .... خلاصه اين که جاي بسياري از سنت هاي حسنه در جامعه ي آفت زده ي ما خالي است .

شماره روزنامه:7251
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در دوشنبه, 04 مرداد 1400

موارد مرتبط