چاپ کردن این صفحه

به همين سادگي  

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 20 مرداد 1400 250 0
سرمقاله سردبیر اسماعیل عسلی 18 مرداد 1400         به همين سادگي

گاهي ما بدون آن که موضوعي دندان گير براي نوشتن سراغ داشته باشيم به طرح بديهيأتي مي پردازيم که هيچ کس در باره ي آن ترديدي ندارد به طوري که طرح يا عدم طرح آن علي السويه است . مثلا اين که بگوييم خبرنگاري شغلي حساس است و اثرگذاري بالايي دارد ! در اين ميان کسي هم شيطنت مي کند و مي گويد اگر چنين است که شما مي گوييد بنابراين چرا با وجود اين همه خبرنگار در سراسر ايران وضعيت کشور و مردم آنچنان که بايد باشد نيست ؟ در واقع چنين شخصي مي خواهد بگويد يا کساني اجازه نمي دهند که خبرنگاران و اهل قلم به وظايف خود عمل کنند و يا مي خواهد بي تاثيري کار خبري را گوشزد کرده باشد ! پاسخ به چنين شبهه اي ساده نخواهد بود . به هر حال در اين کشور افرادي تحت عنوان گزارشگر ، نويسنده ، مصاحبه کننده ، تحليل گر و خبرنگار و عکاس شبانه روز مشغول بازتاب دادن اخبار هستند . شما گاهي روزنامه اي را مي خواني و پس از خواندن آن متوجه مي شوي که مسئولين کشور و استان و شهر و ... مشغول انجام وظايف خود هستند . اين ها که خبر نيست ! در برخي جوامع چنين اخباري صرفا در بولتن هاي درون سازماني واداري قابل طرح و ارزيابي هستند و خبرنگاران وظيفه ندارند بازتاب دهنده ي انجام وظيفه تمام مسئولين و کارکنان ادارات باشند مگر اين که در کوران انجام کار اتفاقي حادث شود که ارزش خبري پيدا کند يا جنبه رپرتاژ داشته باشد . بخش قابل توجهي از مطالب روزنامه ها فاقد ارزش خبري است . اعلام مواضع ايران پيرامون مسائل خارجي و منطقه اي مطابق عرف بين المللي بر عهده افراد خاصي است. حال اگر يک مسئول استاني که وظيفه ي ديگري دارد يا يک صاحب تريبون که نمي داند در دنيا چه مي گذرد پيرامون موضوعات کليدي منطقه اي و جهاني اظهار نظر کند و نظرش هم مشابه نظر افرادي است که در اين زمينه مسئوليت دارند ، بازتاب دادن چنين چيزي نه تنها ارزش خبري ندارد بلکه براي خواننده اين پرسش را پيش مي آورد که در اين کشور تقسيم وظايف چگونه صورت گرفته که هر کسي از راه مي رسد مي خواهد سخنگوي يک وزارتخانه باشد. شايد چنين رويه اي تحت تاثير دوران يکي دو ساله پس از انقلاب است که همه در باره ي همه چيز اظهار نظر مي کردند !
طبيعتا زماني که وقت يک خبرنگار صرف بازتاب دادن چنين خبرهاي بي ارزشي مي شود که شنيدن و نشيدن آن هيچ تاثيري روي سرنوشت کشور نخواهد گذاشت و دنيا هم به چنين حرف هايي توجه نمي کند ، خبرهاي واقعي به حاشيه رانده مي شود ! در همين بحث کرونا اگر ما بگوييم امروز در فلان شهر 1000 نفر تست دادند و تست 100نفر مثبت بود و 20 نفر بستري شدند تاثير گذاري آن زياد نيست اما اگر بر اساس تحقيق بگوييم از ميان صد نفري که تست آنها مثبت بود 80 نفر در مراسم عروسي و يا سوگواري شرکت کرده اند اهميت و تاثير پذيري خبر را افزايش مي دهد چرا که حاوي پيام است .
متاسفانه اغلب خبرهايي که خبرنگاران ناگزير به انعکاس آنها مي پردازند فاقد پيام و ارزش خبري است . مثلا خبر مي دهند که بسته هاي معيشتي بين 500 نفر از نيازمندان توزيع شد و فلان نهاد هم اين کار را کرد . چنين خبري بيشتر جنبه ي تبليغاتي دارد ، ضمن اين که نمي گويند فلان نهاد هزينه تهيه اين بسته هاي معيشتي را از کجا آورد ؛ و قرار بوده اين پول صرف چه کاري شود که از جهيزيه دختران دم بخت سردرآورده است!؟ اما اگر خبرنگاري تحقيق کند که اين 500 نفري که کمک بسته هاي معيشتي را دريافت کردند چگونه شد که به اين روز افتادند و محتاج شدند ارزش خبري بيشتري دارد !
اهميت خبر دليل خشک شدن درياچه بختگان بيشتر از خبراختصاص حقابه به اين درياچه است.
وقتي يک خبرنگار مي تواند به آمار خودکشي و دلايل آن در سطح استان و کشور دسترسي داشته باشد خبرش هم براي مسئولين مفيد است و هم براي مردم اما وقتي ناگزير است تنها به تعداد افراد فوت کرده به دلايل نامعلوم اشاره کند خبرش فاقد ارزش لازم است .
حالا بايد ديد مسئولين ما بيشتر به دنبال انتشار چه نوع اخباري هستند ! اخباري که با ذکر دليل و تحليل و مقايسه همراه است يا اخباري که صرفا با مقداري عدد و رقم و ذکر افراد مسئول همراهي مي شود ؟
بنابر اين مي بينيد که صفحات روزنامه ها پر است از انواع اخبار و عکس ها که اغلب ارزش خبري ندارد و تنها به درد نوشته شدن در بولتن هاي اداري جهت ارائه به مقامات بالادستي مي خورد و براي مردم کاربردي ندارد زيرا اين اشخاص حقوق مي گيرند تا کار کنند ولي خبرنگاران حقوق نمي گيرند که گزارش کار بدهند !
مي بينيم که خبرنگار زحمت خودش را مي کشد اما چرا از کار خودش لذت نمي برد ؟ براي اين که دلش محتواي خبر را تاييد نمي کند ! وقتي مسئوليت ديدباني 90 درصد اخبار با روابط عمومي ها و مسئولين است آنها ديگر نبايد خود را مسئول تحليل و ارزيابي اخبار بدانند مگر اين که براي توجيه ناکامي و موفقيت خود دليلي ويژه داشته باشند ! تحليل و مقايسه و ارزيابي رويدادها بر عهده ي کارشناسان و متخصصان اهل پژوهش و مستقل است .
اين که فلان مسئول انتظار دارد دلايل ناکامي و توفيقش را تنها بايد از خودش پرسيد ، انتظار نابجايي است چرا که در برخي اوقات مسئولين خودشان هم نمي دانند که چه اتفاقي افتاده و چه کرده اند !
اينجاست که مي بينيم خبرنگار قرباني يک شيوه ي غلط نهادينه شده در نحوه ي اعلام خبر مي شود و مردم از او فاصله مي گيرند و در نتيجه روزنامه اي که چنين اخباري در آن چاپ مي شود خواننده نخواهد داشت . به همين سادگي

شماره روزنامه:7262
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آخرین ویرایش در چهارشنبه, 20 مرداد 1400

موارد مرتبط