حالا انعكاس خبر پديده پدران فرارى از جمله نوادر روزگار است كه مدتى است به نقل از مدير يكى از مؤسسات مردمى خيريه مطرح شده است.
اگر ادعاى ياد شده كه البته بدون آمار دقيق بيان شده است واقعيت عينى داشته باشد با وضعيت بحرانى اقتصادى سختى مواجه شده ايم كه در زندگى روزمره اقشار زيادى از مردم و طبقات متوسط و دهك هاى پايينى جامعه قابل درك است.
حالا اگر بخواهيم براى درك اين واقعيت و پديده اى دردناك چرتكه آسيب شناسى بيندازيم بدون ترديد چوب خط مشكلات اقتصادى خانواده ها علت اصلى اين فرار پدران از اجتماع خانواده مى باشد.
وقتى كه تفاوت حقوق تلاش شبانه روزى و دو شيفت تلاش كردن پدر و حتى اعضاى خانواده بر اساس آمار مراكز معتبر ملّى فاصله اى از زمين تا آسمان با خرج روزانه دارد و يا هنگامى كه هزينه هاى جانبى نظير تعميرهاى منزل، اياب و ذهاب روزانه، هزينه تحصيل فرزندان، قبوض ماهيانه و... در يك ماه بيش از كف حقوق ماهيانه سرپرست خانواده مى شود و دهها دليل قابل احساس ديگر، آيا راهى جز ترجيح فرار بر ماندن و يا دعواى درون خانواده براى يك پدر باقى مى مانَد!؟
هميشه پديده فرار از خانه منحصر به فرزندان آن هم بيشتر به دلايل عاطفى و با بدسرپرستى تعريف مى گرديد و اكنون با صد اندوه خبر از فرار برخى پدران خانواده داده مى شود كه حتى اگر در سطح كشور به تعداد انگشتان دست هم نرسد فتح یابى مبارك براى جامعه مان نيست از اين رو بايسته است كه بدون تعلل و يا توجيه هاى غير قابل درك جامعه و دور از واقعيت، رفع مشكلات اقتصادى به واقع (نه در شعار يا برنامه هاى تعريف نشده) در دستور كار قرار گيرد.