*آمارهای پرزرقوبرق، واقعیتهای خاکستری*
مدیران اوقاف بارها اعلام کردهاند که تنها در سال جاری، ۲۹ وقف جدید به ارزش بیش از هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان در فارس به ثبت رسیده است. همچنین از ابتدای سال تاکنون بیش از ۱۲۰ میلیارد تومان از محل موقوفات برای امور مختلف هزینه شده و ۲۱۹۲ سند مالکیت جدید نیز تثبیت گردیده است.
این اعداد چشمگیرند، اما کافی است سری به مدارس فرسوده در روستاهای اطراف شیراز بزنیم یا به صف بیماران نیازمند داروهای گرانقیمت نگاهی کنیم تا تناقض میان "عددهای میلیاردی" و "زندگی واقعی مردم" آشکار شود.
"ما دو سال است برای درمان بچهام دنبال کمک میدویم. همه میگویند موقوفه برای درمان هست، اما هیچوقت چیزی به ما نرسیده." این روایت مادر یک کودک بیمار تالاسمی در شیراز است که در کنار تخت بیمارستان، هنوز از خیرین ناآشنا بیشتر از موقوفات کمک گرفته است.
*اعتماد مردم؛ سرمایهای که به سادگی هدر میرود*
نماینده ولیفقیه در فارس در همایش یاوران وقف گفته بود که درآمدهای موقوفات باید در استان هزینه شود تا مردم برای وقف بیشتر تشویق شوند. این سخن، درواقع اعترافی به یک چالش جدی است که اگر مردم نفع وقف را در شهر و محله خود نبینند، انگیزهای برای ادامه این سنت کهن باقی نمیماند.
وقف قرار بود نقطه مقابل بیتفاوتی باشد؛ اما وقتی شفافیت کافی در هزینهکردها وجود ندارد، بیاعتمادی بهجای تشویق مینشیند.
"در محله ما یک زمین بزرگ وقفی هست. همه میپرسند چرا رها شده و به فضای ورزشی یا آموزشی تبدیل نمیشود؟" این پرسش یک جوان در بلوار مدرس شیراز است که هر روز زمین بایر وقفی را میبیند که چیزی جز علف خشک در آن وجود ندارد.
*شفافیت گمشده در مدیریت موقوفات*
یکی از خلأهای بزرگ در اداره موقوفات فارس، نبود گزارشهای عمومی و دورهای است. در حالی که در بسیاری از کشورها نهادهای خیریه و وقفی موظفاند صورتهای مالی خود را منتشر کنند، در فارس آمارها پراکنده و کلی بیان میشوند.
مردم نمیدانند سهم شهرستانها از موقوفات چقدر است یا چرا برخی پروژههای وقفی با سالها تأخیر به بهرهبرداری میرسند. مثال روشن، مجتمع پرورشگاهی حاج خلیل زالی است که از سال ۱۳۹۸ آغاز شد، فاز نخست آن با صدها میلیارد تومان هزینه پیش رفته، اما هنوز تا تکمیل نهایی فاصله زیادی دارد.
*مولدسازی؛ فرصت یا شعار؟*
استاندار فارس در سخنرانی خود بر "مولدسازی ثروتهای هنگفت موقوفات" تأکید کرده است. این نگاه درست است، اما باید پرسید تاکنون چه میزان از املاک وقفی به دارایی مولد تبدیل شدهاند؟
بخش بزرگی از زمینها و املاک وقفی در استان بلااستفاده یا کمبازدهاند. در حالی که این ظرفیت میتواند در حوزههایی مثل گردشگری، کشاورزی نوین یا پروژههای شهری به کار گرفته شود و درآمد پایدار ایجاد کند.
یک کارشناس اقتصاد اجتماعی در شیراز میگوید: اگر تنها ۱۰ درصد املاک وقفی فارس به پروژههای مولد سپرده شود، میتواند سالانه هزاران شغل مستقیم ایجاد کند. اما متأسفانه اغلب آنها یا درگیر پروندههای حقوقیاند یا سالهاست بلااستفاده رها شدهاند.
*راهی برای بازگشت وقف به زندگی مردم*
وقف در فارس سرمایهای استثنایی است که از دل تاریخ و فرهنگ این دیار برآمده و به دست واقفان نیکاندیش به امانت سپرده شده است. برای آنکه این میراث عظیم دوباره به اعتماد عمومی پیوند بخورد، لازم است مدیریت موقوفات شفاف و علمی شود و گزارشهای مالی بهطور دورهای و با جزئیات منتشر گردد. همچنین باید نیازهای واقعی مردم، به ویژه در حوزههای آموزش، درمان و اشتغال، در اولویت قرار گیرد و املاک وقفی به داراییهای مولد تبدیل شوند تا درآمد پایدار و ملموس ایجاد کنند. ایجاد هیئتهای نظارت مردمی نیز میتواند شهروندان را در جریان روند هزینهکردها قرار دهد و اعتماد آنان را بازسازی کند.
وقف در ذات خود قرار بود حافظ کرامت انسان و گرهگشای مشکلات جامعه باشد. اگر امروز فاصلهای میان آمارهای پرطمطراق و زندگی واقعی مردم وجود دارد، این شکاف تنها با شفافیت و مدیریت علمی پر میشود.
وقف برای مردم است و بدون بهرهمندی مردم معنای خود را از دست میدهد. شاید وقت آن رسیده که مدیران اوقاف به جای تکرار آمار، به این پرسش ساده پاسخ دهند که ۱۴ هزار موقوفه در فارس داریم؛ اما سهم منِ شهروند کجاست؟