چاپ کردن این صفحه

گنج گمنامی  

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 11 شهریور 1404 26 0
سرمقاله 8 شهریور 1404 اسماعیل عسلی               گنج گمنامی
شیرینی شهرت بسیاری را بر آن می دارد خود را به هر آب و آتشی بزنند تا نامشان بر سر زبان ها بیفتد . آنها تنها به دنبال آوازه ای هستند که گوش ها پس از شنیدن نامشان ، تصویرشان را در اذهان تداعی کند. هر چند بسیاری نیز بر توسن سرکش شهرت سوار می شوند و می تازند تا راه دستیابی به ثروت و قدرت را بپیمایند. جدا از دستاوردها و حواشی شهرت ، احساس مفید بودن و اعلام موجودیت را نیز باید در ردیف انگیزه های شهرت طلبی قرار داد .صد البته که جز افراد شرور و لات منش که آوازه ی منفی خود را دستمایه باجگیری و ایجاد وحشت قرار می دهند ، هیچ کس به دنبال سوء شهرت و آوازه ی بد نیست بلکه همه می خواهند خوب ، باسواد ، کارآمد ، توانمند ، هنرمند ، دانشمند ، زرنگ و فرهنگور و دوستدار مردم جلوه کنند .
با همه ی اینها ، شهرت اسب سرکشی است که به هر کسی سواری نمی دهد و چه بسا کسی که سالها با هزاران ترفند نام و آوازه ای برای خود دست و پا کرده ، با رسوایی دست به گریبان شود و رشته هایش پنبه شود .
راستش را بخواهید ، شهرت ، ظرفیت و تناسب می طلبد و شباهت زیادی با بازوبند پهلوانی دارد . چنین بازوبندی باید با ظاهر و منش و قدرت یک فرد تناسب داشته باشد .
آدم های غیر مشهور که به دنبال شهرت مفت و مجانی هستند با رویکردی همذات پندارانه تلاش می کنند با نزدیک شدن به افراد مشهور برای خود کسب وجاهت کنند و این مسئله به صورت پلکانی خود را نشان می دهد یعنی چه بسا افراد مشهور هم به دنبال هم عنانی با آدم های خیلی مشهور و محبوب باشند .
مردم عادی همواره شهرت را با محبوبیت درهم می آمیزند و ایجاد مرز بین شهرت و محبوبیت برای آنها بسیار دشوار است . اما مشاهیر واقعی کسانی هستند که افراد مشهور به دنبال همنشینی با آنها هستند و از مشاهیر بالاتر هم کسانی هستند که هیچ میانه ای با شهرت ندارند و کار خودشان را می کنند . بعضی ها بدون توجه به خط کش ها و معیارها به دنبال گدایی لقب و عنوان هستند چرا که عناوین و القاب ابزار توجیه کننده شهرت هستند . برای نمونه پدر فلان چیز ، بنیانگذار فلان رشته ، استاد بلامنازع ، شخصیت بین المللی ، دکترا ، همه فن حریف ، علامه ، اسوه ی اخلاق ، آیت اله ، حجه الاسلام و ....
در گذشته های دور به دلیل نبود وسایل ارتباط جمعی اینگونه عناوین معمولا پس از مرگ انسان های بزرگ و تاثیرگذار بر سر زبان ها می افتاد و تا آن زمان فرصتی وجود داشت که آثار آنها و شاگردانی که تربیت کرده اند و نقشی که در تغییر و ابداع داشته اند مورد بررسی و دقت نظر قرار گیرد تا نهایتا به خیام بگویند حجه الحق یا به غزالی بگویند حجه الاسلام و به حافظ بگویند لسان الغیب و به سعدی بگویند استاد سخن و به دیگری بگویند علامه ی دهر و عناوینی ازاین قبیل .
این روزها که فضای مجازی و اینترنت بستری مناسب برای جولان آثار و چهره ها و نوشته ها فراهم کرده به تعداد مشاهیر هم افزوده شده است که مخاطبان خاص خود را دارد و صد البته در این فضا گاهی شهرت به سوء شهرت تبدیل می شود و قبض و بسط آن دامنه ای به درازای کهکشان راه شیری دارد .
تغییر سبک زندگی ، دگرگونی دیدگاه ها و افت و خیر باورها روی سمت و سوی شهرت طلبی ها تاثیر فراوان دارد که در ظاهر و رفتار افراد خود را نشان می دهد .
فردی که به دلیل رفتاری خاص یا بر زبان آوردن سخنانی به اقتضای شرایط زمانه به شهرت می رسد، هنگامی که احساس می کند دیگر رفتار و سخنانش خریداری ندارد ، تلاش زیادی می کند تا در جهت عکس رفتار و سخنان قبلی خود ، رفتار و سخنانی تازه مطرح کند و این گونه وانمود نماید که یا دیگر آن آدم قدیمی نیست و یا این که بسیار متحول شده است و مردم را درک می کند.
برخلاف افراد شهرت طلب ، کسانی هستند که بدون توجه به این که رفتار و گفتارشان چه پیامدهایی می تواند داشته باشد ، سعی می کنند در هر شرایطی خودشان باشند و بر اساس تعریفی که از جهان و زندگی و موضوعات گوناگون دارند سخن بگویند و رفتار کنند .
باید انصاف داد که این گروه آخر از جمله کسانی هستند که می توان به آنها اعتماد و روی حرف و رفتارشان حساب باز کرد.
جمعیت گروه آخر در جوامعی که مردم از این که خودشان باشند هراسی ندارند ، کم نیست .
این که ما هم اکنون با وجود مشکلات عدیده ای که داریم احساس می کنیم همه از بالا تا پایین منتقد وضع موجود شده اند و در به در به دنبال مقصر و یا معرفی مقصر می گردند بیانگر این واقعیت است که اغلب افراد مشهور خودشان نیستند و خیلی ها نقاب بر چهره دارند .این که در چنین جامعه ای تا چه اندازه می توان روی آفرین ها و نفرین ها حساب باز کرد زیاد مشخص نیست .
در چنین جامعه ای عمق شهرت ها و عناوین و القاب ، بند انگشتی است ولی در عین حال سر و صدای زیادی دارد مانند جویباری که از مسیری کوهستانی و سنگلاخ می گذرد در حالی که رودهای عمیق و پرآب این همه سر وصدا ندارند .
سر و صداهای شهرت طلبانه معمولا از حلقوم کسانی بیرون می آید که نشانی گنج گمنامی را نمی دانند و دایم بر طبل "این منم" می کوبند تا دیده شوند غافل از این که روزی از آنها پرسش خواهد شد که "این همه چریدی کو دنبه ات" .
هر کسی باید بداند که مردم فراخور شهرتی که او برای خود دست و پا کرده از او انتظار تاثیرگذاری دارند . اگر دم از دین و میهن و مردم و هنر و دانش و صنعت و پهلوانی و قهرمانی می زند باید گوی سبقت از همگنان خود برباید و از شهرت خود دفاع کند در غیراین صورت به او خواهند گفت :
لاف از سخن چو در توان زد
آن خشت بود که پر توان زد
این روزها شهرت بی خاصیت بعضی ها به اندازهای برایشان دردسر ساز شده که دربه در به دنبال گنج گمنامی هستند.
شماره روزنامه:8409
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آخرین ویرایش در دوشنبه, 11 شهریور 1404

موارد مرتبط