چاپ کردن این صفحه

جهنمی   که می   تواند بهشت باشد

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 03 مهر 1404 45 0
سرمقاله 1 مهر 1404 اسماعیل عسلی               جهنمی   که می   تواند بهشت باشد
به حساب آمدن و دیده شدن برای هر کسی حتی یک کودک موضوع مهمی   است به طوری که بسیاری از اتفاقات خوب و بد را می   توان به چنین رویکردی نسبت داد . توفیقات ورزشی ، علمی   و هنری تنها سر در آبشخور علاقه و استعداد ندارد بلکه می   تواند به عنوان راهی برای دیده شدن مطرح باشد. زمانی که شما درد دل می   کنید می خواهید دیده شوید . جوانی که روی موتور در خیابان تک چرخ می زند هم به دنبال دیده شدن است. آرایش غلیظ ، طرز خاص لباس پوشیدن، نحوه ی متفاوت راه رفتن، شیوه ی سخن گفتن و فراتر از آن سکوت کردن هم گاهی می   تواند به موضوع دیده شدن ربط داشته باشد. طرح برخی ادعاها که برای دیگران باور پذیر نیست تلاشی برای جلب کردن توجه دیگران به خود حتی برای لحظه ای گذراست. بنده خدایی ناگهان مدعی می   شود که می   تواند با مشاهده ی امضاء شما به تحلیل شخصیت تان بپردازد. تمایل شدید به دیده شدن در صورتی که با پاسخ های منطقی مواجه نشود گاهی به اقدامات مخرب، خودکشی و سرکشی مدنی می   انجامد.
در جوامعی که موضوع پرورش روح و روان و جسم از همان کودکی به خوبی مورد توجه قرار می   گیرد و در آموزش ها ، نشست و برخاست ها ، آیین ها، تدریس ها و ارزیابی ها به کار گرفته می   شود، افراد آن گونه که بایسته است دیده می   شوند و احساس نیاز نمی   کنند که برای دیده شدن دست به هر کاری بزنند.
کودکان از بدو تولد باید مورد توجه قرار گیرند تا امکان و توانایی‌های خود را به‌خوبی نشان دهند. کسی که صدای خوبی دارد می‌تواند منظور خود را به‌خوبی بیان کند، کسی که حافظه‌ی قوی دارد سازهای خوبی می‌نوازد یا در ترسیم نقاشی مهارت دارد. کودکی دیگر قادر است احساسات خود را با حرکت دست و بدن به نمایش بگذارد و یا در زمینه‌ی ریاضی درک عمیقی از روابط بین اعداد و اشکال نشان دهد. تمامی   این موارد ابتدا در محیط خانواده بروز می‌کند و سپس در پیش‌دبستانی و دبستان و دبیرستان اوج می‌گیرد.
باورمند بودن به این که هیچ انسانی نیست که توانایی های خاصی نداشته باشد به عنوان یک اصل تربیتی باید مطمح نظر باشد . وقتی می   بینیم که افراد معلول و مبتلا به بیماری های جسمی   و روحی نیز در صورت مورد توجه قرار گرفتن می   توانند نگاه همگان و حتی جهانیان را هم به خود معطوف سازند ، حجت را بر همگان تمام می   کند که دولت ها وظیفه دارند امکانات لازم برای آموزش و پرورش و استعدادیابی تمامی   مردم از کوچک و بزرگ را فراهم آورند .
تا پیش از روایی فعالیت ورزشی در سطح حرفه ای برای زنان ودختران کسی باور نمی   کرد که این قشر قادر به کسب عناوین جهانی باشند . توجه به یک رشته ی خاص ورزشی و بی توجهی به رشته های دیگر موجب می   شود که افراد زیادی از فرصت عرض اندام کردن در بسیاری از رشته ها محروم شوند . اصرار خانواده ها به این که فرزندانشان حتما باید مهندس، پزشک ، خلبان و فوتبالیست و بازیگر شوند نشان می دهد که درک درستی از تنوع توانایی انسان ها ندارند. ما باید بپذیریم که یک بنای خوب از یک مهندس ناتوان و ناشی بهتر است. گاهی فردی که می   تواند یک کاسب خوب باشد وارد سیاست می   شود که هم به خودش و هم به دیگران زیان میرساند .
وقتی آدم ها در جایی غیر از آنجایی که به آن علاقه مند هستند و استعدادش را دارند قرار می گیرند ، جامعه دچار بی نظمی   می   شود. وقتی بسیاری از رفتارها را ریشه یابی می   کنیم به چنین نابجایی هایی می   رسیم.
ما گاهی در برابر به کارگیری زور و اجبار در ازدواج دو نفر از خود واکنش نشان می   دهیم که بسیار بجا و درست است اما در برابر بسیاری از نابجایی ها سکوت می   کنیم در حالی که یک همسر نامناسب به همان اندازه زندگی را برای یک نفر تلخ می   کند که یک شغل نامناسب . بعضی افراد در انتخاب شغل به امتیازات کوتاه مدت آن توجه کرده و با بی اعتنایی به توانایی ها و علایق خود به دام وسوسه های پیرامونی می   افتند و در حالی که عمری از آنها گذشته و نتوانسته اند در یک شغل و مسئولیت خدمتی خداپسندانه انجام دهند باز هم اصرار دارند که برای بهره مندی از امتیازاتی که پذیرش یک مسئولیت به دنبال دارد خود را بر مردم تحمیل کنند . افرادی هستند که دیگران به نام آنها کتاب می   نویسند، شعر می   گویند، سخنرانی تنظیم می   کنند و حتی به آنها مشاوره می   دهند اما چون اینکاره نیستند نه خود به جایی می   رسند و نه می   توانند موجب ارتقاء سطح فرهنگ جامعه شوند و به توسعه و پیشرفت یاری رسانند . تصور کنید کسی پیدا شود که بتواند هر کسی را سر جای خود بنشاند و به او بگوید که جای تو اینجاست نه آنجا که نشسته و یا ایستاده ای ، آنگاه بهشتی که همه در به در آن را جستجو می   کنند نمایان خواهد شد . بهشت زمانی به جهنم تبدیل می   شود که هیچ کس سر جای خودش نباشد.
جهنمی   که می   تواند بهشت باشد.
شماره روزنامه:8428
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آخرین ویرایش در چهارشنبه, 03 مهر 1404

موارد مرتبط