چاپ کردن این صفحه

چرا آسمان بر زمین شد بخیل...

توسط محمد عسلی/مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 12 آبان 1404 24 0
سرمقاله 12 آبان 1404 محمد عسلی               «چرا آسمان بر زمین شد بخیل...»
تغییرات آب و هوایی گرچه به صورت طبیعی به هر قرن و سال سابقه‌ای طولانی دارد و خشکسالی‌های گذشته‌های دور و خیلی دور حتی در سنگ‌نبشته‌های تخت‌جمشید هم بیان شده است اما سوخت‌های فسیلی بر تغییرات آب و هوا چنان تأثیر گذاشته اند که کوه‌های یخ قطب در حال آب شدن هستند و سعدی در قرن هفتم، با شعری لطیف چنان به وصف آن پرداخته که گویی دیگر شاعر یا نویسنده‌ای به چنان هنری تاکنون دست نیافته است:
«چنان قحط‌سالی شد اندر دمشق
که یاران فراموش کردند عشق
چنان آسمان بر زمین شد بخیل
که لب تر نکردند زرع و نخیل
نجوشید سرچشمه‌های قدیم
نماند آب جز آب چشم یتیم
نبودی به جز آه پیره‌زنی
اگر بر شدی دودی از روزنی...»
ایران ما نیز در طول قرن‌های گذشته و سالهای اخیر خشکسالی‌های چندی را به خود دیده است. اما در عصر فضا و الکترونیک که ماشین ره‌آورد آلودگی‌های بسیاری را با خود داشته و سوخت‌های فسیلی بر گرمایش زمین تأثیرات زیادی داشته‌اند با آب شدن یخ‌های قطبی تعادل دریاها به هم خورده چنانکه شاهد باران‌های سیل‌آسا و طوفان‌های مهیب در بعضی نقاط زمین هستیم. همین چند روز گذشته سیل ویرانگر در ویتنام و اخیرا در کوبا و جامائیکا جان صدها نفر را گرفته و خرابی‌های بسیاری را به بار آورده است و برعکس، بعضی از کشورها را با خشکسالی و قطع باران مواجه کرده تا آنجا که سدها خشک شده و آب‌های زیرزمینی هم به علت استفاده سالیان دراز، بسیار کم شده و فرونشست‌های چندی را دامن زده است.
وقتی باران نبارد به قول سعدی «به سالی دجله گردد خشک رودی» افزایش جمعیت زمین به علت پیشرفت‌های پزشکی و دارویی از یک طرف و از طرف دیگر استفاده همه جانبه از آب در صنایع، کشاورزی و مصرف‌های ضرور و غیرضرور بالطبع کاهش آب را چه در رودخانه‌ها و چه در زیرزمین  ها شاهدیم.
با این وصف که شهرها روز به روز گسترده‌تر می‌شوند و ارتفاع برج‌ها و ساختمان‌های مسکونی، ذخیره آب بیشتر را در مخازن منتقل شده در پشت‌بام‌ها به ضرورتی اجتناب‌ناپذیر تبدیل کرده‌اند با کاهش شدید باران چه باید کرد؟
گزینه‌های پیش رو که یکی امتحان و عملی شده است تصفیه آب دریا و انتقال آن به شهرها و روستاهای کم آب است و دیگری باراندن ابرهای عبوری است اگر میسر شود.
و اما گزینه کم‌خرج‌تر و عملی‌تر فرهنگ‌سازی برای صرفه‌جویی در مصرف آب است. چه در صنایع و چه در کشاورزی و مصارف شخصی، چگونگی آن را مهندسان آب، بعضا عنوان کرده‌اند. تصفیه فاضلاب‌های روان برای استفاده صنایع که ای کاش سالیان پیش اقدام به این کار مهم می‌شد.
دوم پیشگیری از هدررفت آب. براساس اظهارات مسئولان آب و فاضلاب بیش از 20 درصد آب‌های تصفیه شده خوراکی در زیرزمین به علت پوسیدگی لوله‌های آب‌رسان هدررفت دارند که حجم قابل توجهی است و نمی‌توان از کنار آن به سادگی گذشت هرچند برای تعویض و ترمیم لوله‌ها هزینه‌های هنگفتی لازم است که دولت در شرایط فعلی قادر به تأمین آن نیست.
سه دیگر، صرفه‌جویی و استفاده بهینه از آب مصرفی است که مردم می‌باید به آن عمل نمایند. روزگاری در هیچ خانه‌ای شیر آب‌رسان برای حمام نبوده است. حدود یک قرن است که در ایران به مرور خانه‌ها حمام‌دار شده‌اند. چون آب مصرفی برای خانوارها با پرداخت هزینه کمی عادت شده است، از آب تصفیه شده برای شستشو، حمام، آشپزی، باغچه، ماشین‌شویی و حیاط‌شویی هم استفاده شده و می‌شود.
قبلا هم متذکر شدم که در آلمان در هر خانه مسکونی 3 شیر آب وجود دارد که به لحاظ نوع مصرف متفاوتند. آب تصفیه شده، آب برای حمام و دستشویی و آب برای باغچه و شستشوی اتومبیل که هر کدام نرخ متفاوتی دارند.
آلمان که نسبت به ایران از باران و ذخائر آب بیشتری برخوردار است اینگونه مردم را به نوع مصرف آب عادت داده است اما ما برعکس عمل کرده‌ایم. یعنی از آب تصفیه شده خوراکی برای مصارف مختلف استفاده می‌کنیم. حتی شستشوی اتومبیل و حیاط و باغچه و بعضا در کارگاه‌های کوچک برای صنایع کوچک و...
در سال‌های قبل خبرهایی رسید که چون در ژاپن خشکسالی شده و چند سالی باران مناسبی نباریده، دولت ژاپن از مردم خواست آب باران را ذخیره کنند و آنان توانستند حجم وسیعی از آب را برای مصارف خاص ذخیره نمایند.
متأسفانه علیرغم آنکه سدهای زیادی در کشور ما احداث شده اما نتوانسته یا نخواسته‌ایم از آب باران استفاده معقولی نماییم. اگر باران نباریده و خشکسالی شده به رسم دیرین نماز باران خوانده‌ایم اما وقتی باران باریده در ذخیره‌سازی آب و مصرف بهینه آن خوب عمل نکرده‌ایم.
بسیاری از رودخانه‌ها را آلوده کرده‌ایم مانند رودخانه کُر که به علت سرازیر شدن فاضلاب پتروشیمی مرودشت در آن، دیگر نه تنها ماهی بلکه هیچ موجود زنده‌ای فرصت زیستن نیافت.
بعضی از چشمه‌های شیرین که آب سبک‌تری داشتند در انحصار کارخانجات آب معدنی درآمدند و یا استخرهای پرورش ماهی را پر کردند. استخرهایی که در برج‌های مسکونی برای شنا ساخته شدند و در چهار فصل مورد استفاده قرار گرفتند در شرایط کم‌آبی نقض غرض بوده است.
حضور قریب به 10 میلیون مهاجر افغانستانی چه در مصرف آب و چه در مصرف نان و سایر مواد غذایی در طول 20 تا 10 سال گذشته مسلما در کمبود بعضی کالاهای اساسی و آب تأثیر داشته است.
در ماشین‌های لباسشویی، ظرف‌شویی و جکوزی و حوض و آب‌نماها همه از آب تصفیه شده استفاده می‌شود. تغییراتی که در سبک زندگی مردم شهر و روستا انجام شده مسلما مصرف آب را چندان برابر کرده است.
آیا به نسبت این تغییرات در ذخیره‌سازی آب باران اقدام کرده‌ایم؟ آیا محاسبه کرده‌ایم که در کارواش‌ها چه میزان آب مصرف می‌شود؟ آیا برای کاشت محصولات صیفی و صادرات آن که آب بیشتری لازم است مانند هندوانه و خربزه و امثالهم نظارت کارشناسانه‌ای داشته‌ایم؟
انسان امروز باید پاسخ این سئوالات را معقولانه بدهد. چه باید کرد؟ چه باید خورد؟ چه باید پخت؟ چگونه باید زیست؟ و من روزنامه‌نگار چه توانم بنویسم و شمای خواننده چه باید بخوانید که معمولا نمی‌خوانید.
نه باران همی آید از آسمان
نه بر می‌رود دود فریاد خوان
والسلام
 
 
 
 
 
 
 
شماره روزنامه:8463
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آخرین ویرایش در یکشنبه, 12 آبان 1404

موارد مرتبط