چاپ کردن این صفحه

برای سی و یکمین سال  

توسط محمد عسلی / مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 15 آذر 1404 43 0
سرمقاله 15 آذر 1404 محمد عسلی                        برای سی و یکمین سال
در 14 آذر ماه 1374 روزنامه عصر متولد شد، با الهام از آیه شریفه والعصر، با این امید که چون زمان تعیین کننده رویدادهاست و خداوند به آن قسم یاد کرده است بتوانیم در حد بضاعت روایتگر وقایع و اتفاقاتی باشیم که انسانها و طبیعت موجد و مسبب آن هستند و نیز تحلیلی و دیدگاهی از آنچه روی داده و می‌دهد داشته باشیم ، شاید زنگ هوشیاری باشد برای نمود رسالتی که مسئولیت آن را پذیرفته‌ایم. در تمامی سی سال گذشته سعی بر آن بود که روزنامه از سرمقاله محروم نشود. در راستای چربش نگاه فرهنگی ، میدانگاهی بیشتر با چاشنی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پیش روی علاقمندان باز شد و هر آنکس که حرفی برای گفتن داشت و سابقه‌ای در نگارش اگر پای در دفتر این روزنامه گذاشت دستش را فشردیم و با آغوش باز به استقبالش رفتیم و جایگاهش را پاس داشتیم تا آنجا که آرشیو ماندگاری از نوشته‌ها، نقدها و دیدگاه‌ها از مطالب متنوع در قفسه بعضی کتابخانه‌ها و نیز در بایگانی دفتر روزنامه عصرمردم برای پژوهش و تحقیق به جای مانده است.
هم از رفتگان عزیزی چونان ابوالقاسم فقیری، عباس کشتکاران، حسن امداد، جهانشاه سی سختی، جمشید صداقت کیش، دکتر پرهیزگار، صادق همایونی، جمال زیانی و... و شاعران معاصر فارس، منصور اوجی، پرویز خائفی ، غلامحسن اولاد، عزیز شبانی و امثالهم که ذکر تمامی اسامی در این کوتاه نوشتار نمی‌گنجد و نیز بیش و بیشتر از نویسندگان و شاعرانی که در حیاتند و با روزنامه عصرمردم همکاری دارند.
روزنامه جوان عصر که پس از 4 سال به عصرمردم تغییر نام داد و چند سردبیر در طول این سی سال، روزنامه و خود را محک زدند و کسان دیگری که آمدند و رفتند و در روزنامه‌ها و مطبوعات دیگری تجربه را بردند همه از افتخارات سی ساله روزنامه عصرمردم‌اند.
نکته قابل توجه آنکه بارها گفته‌ام قبل از آنکه متولی روزنامه شوم بیشتر علاقمند بودم نشریه‌ای ادبی- هنری منتشر کنم و هم از این جهت بود که در همان سال‌های آغازین ویژه‌نامه ادبی- هنری عصر پنجشنبه به عنوان لایی روزنامه عصرمردم به کوشش آقایان سیروس رومی، امین عطایی و امین عسلی منتشر شد و سپس بعد از چند سال با اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد با نام عصر پنجشنبه، نخست به صورت هفتگی و سپس ماهانه توسط آقایان شهریار مندنی‌پور و محمد ولی زاده به صورت مجله‌ای منتشر شد که مورد استقبال علاقمندان قرار گرفت اما بعد از دو سه شماره، شهریار مندنی‌پور به تنهایی به مدت 9 سال سردبیری آن را عهده‌دار شد و محصول تلاش هایش مرزهای جغرافیایی را طی کرد تا به آنجا که شهرتی فراتر از مرزهای آبی و خاکی یافت و همان به تعطیلی آن منجر شد که قصه آن بماند تا بعد.
چون خلاء یک نشریه ادبی- هنری را تاب نمی‌آوردیم، هادی محیط ویژه‌نامه‌های چندی به نام هنگام به صورت لایی روزنامه تدارک دید و سپس با اخذ مجوز به صورت مجله‌ای چند سالی منتشر شد که آن هم بعد از انصراف آقای محیط سردبیری‌اش به آقای عباس بیاتی واگذار گردید و آقای محمد کشاورز، علی معصومی و کیوان نریمانی تهیه مطالب آن را عهده‌دار شدند که نهایتا پس از چندی به علت مشکلات مالی تعطیل شد.
قریب سه سال است ماهنامه ادبی- هنری وزینی با همت عبدالرحمن مجاهدنقی به نام آتش منتشر می‌شود که روند انتشار آن ادامه دارد. جای یادآوری دارد که در طول 30 سال گذشته ویژه‌نامه‌های شهرستانی به همت جوانان علاقمند و با مدیریت اینجانب منتشر شدند که بسیاری از آنان مانند عصر نی‌ریز، عصر اوز، عصر گراش، عصر فسا، عصر استهبان و عصر مرودشت به صورت هفته‌نامه و مستقل انتشار یافتند و هم‌اکنون عصر نی‌ریز یکی از هفته‌نامه‌های پرتیراژ موفق است که قریب به بیست سال است به صورت مرتب و باکیفیت چاپ و منتشر می‌گردد و مردم شهرستان نی‌ریز به آن علاقه نشان داده‌اند. کارنامه سی ساله روزنامه عصرمردم را می‌توان در چند بخش مورد نقد و بررسی قرار داد. نخست آموزش تعداد قابل توجهی از خبرنگارانی که بعضا در روزنامه‌های سراسری و نشریات شهرستانی هم‌اکنون مشغول کارند و یا بازنشسته شده‌اند.
دوم ترغیب و حمایت جوانان شهرستانی برای انتشار نشریه‌هایی که بسیاری از آنان در استانهای دیگر به عنوان روزنامه‌نگاران باسابقه‌ای مشغول به کارند و صاحب چاپخانه هم شده‌اند مانند امید هلالی در خوزستان و یا خبرنگارانی که به علت استعداد و توان بالای تحصیلی توانستند سردبیر روزنامه‌های مطرح کشور باشند مانند جواح روح که هم‌اکنون سردبیر روزنامه هم‌میهن است. سوم آموزش و تربیت جوانانی که در بخش فنی روزنامه توانستند لیتوگراف، چاپچی، طراح صفحات، تایپیست و یا ویراستار شوند و بعضا در روزنامه‌های کشوری هم‌اکنون طراح صفحات هستند مانند مهدی عسلی در روزنامه اطلاعات.
چهارم بازتاب حسن سابقه و کسب تجربه روزنامه‌نگاری و نوع مدیریتی که موجب تشویق علاقمندانی چند برای انتشار روزنامه‌های دیگری در فارس گردید.
و نهایتا روزنامه عصرمردم موفق شد دو دستگاه چاپ از شرکت هایدلبرگ آلمان خریداری و در محل دفتر تحریریه نصب کند که کمکی بود به فعالان شهرستانی تا به سرعت بتوانند نشریات خود را چاپ و توزیع کنند.
آنچه در کوتاه سخن از روند انتشار روزنامه عصرمردم قلمی کردم یک از هزار است از تلاش‌ها و کوشش‌هایی که بقای روزنامه را سبب شد و لازم می‌دانم از همراهان دلسوزی که سالیان در کنار روزنامه ماندند سپاسگذاری کنم از جمله برادران فقیری امین و مرحوم ابوالقاسم و نیز از آقایان سیروس رومی، امین عطایی، فریده برازجانی و افسانه امیری که یاران نخستین روزهای سخت بودند و از آقای اسماعیل عسلی که سالیان درازی است جان بر کف ایستاده و از دکتر محمدرضا خالصی که یکی دو سال سردبیری روزنامه را عهده‌دار بودند و از محمدجواد روح که در شرایط سخت از ویراستاری تا صفحه‌آرایی در کنارمان ماندند و نیز از جناب دکتر حمداله آصفی که مدیریت داخلی روزنامه را در شرایط سخت پذیرا شدند و به خوبی از پس کار برآمدند و نگارش فارسی‌نویسی را در مقالات خود به ما یاد دادند و نیز از صدرا ذوالریاستین برای سالهایی که با انتشار صفحات ادبی روزنامه را یاری کردند. و اما امروز که سی سال تلاش و مجاهدت در این راه پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشته‌ایم و با مشکلات مالی آنچنان دست و پنجه نرم می‌کنیم که 50 نفرمان به 20 نفر تقلیل یافته جا دارد از آقایان و خانم‌های همکار در بخش‌های مختلف از جمله در حسابداری از فهیمه نظری، از طراحی و صفحه‌آرایی از میترا چراغ‌پور، مرضیه باقی‌پور، میکائیل آسمانی‌نژاد و در خبرنگاری از احمدرضا سهرابی، صفدر دوام و زهرا جعفری و پریسا گلریز خاتمی و از مدیریت ساختمان سید مهدی فلسفی‌زاده و از عکاس روزنامه سید علی فلسفی‌زاده و نیز از عبدالرحمن مجاهدنقی و علی عسلی و سحر ملکی در انتشار نشریه آتش و از علی اصغر کمالدار در بخش طنز و سعید بناکار و معصومه دهقان پیشه در بخش سینمایی، از مسعود روسفید، صدراله بهرامی‌نژاد و برادران رضوی در چاپ و لیتوگرافی و از عباسعلی عسلی در ویرایش مطالب و از علیرضا شریفی و نسیم عبدالعلی در بخش آگهی‌ها و عبدالرحیم ابراهیمی و رحیم اله عزیزی در بخش خدمات و همه کسانی که از ابتدا تا به اینک با روزنامه عصرمردم همکاری داشته اند ، مستقیم و غیرمستقیم تشکر و قدردانی می‌نمایم.
و در پایان لازم می‌دانم از آقایان مجید روزیطلب، دکتر امین عسلی، دکتر زهرا عسلی، دکتر سارا احمدی که با راهنمایی‌ها و صبوری‌شان اینجانب را یاری دادند سپاسگزاری کنم. نهایتا در خاتمه این نوشتار و در مقطع سی و یک سالگی از همسر صبور و مهربانم خانم صدیقه شرقی که همه عمر در سختی‌های این راه پر فراز و نشیب و سخت یار و همراه بودند سپاسگزارم. به امید فردایی بهتر به قول اقبال لاهوری «ساحل افتاده گفت گرچه بسی زیستم/ لیک نه معلوم شد آه که من کیستم/ موج ز خود رفته‌ای باز خروشید و گفت/ هستم اگر می‌روم نیستم ار ایستم»
والسلام
 
 
 
 
 
 
 
شماره روزنامه:8490
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آخرین ویرایش در یکشنبه, 17 آذر 1404

موارد مرتبط