وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    ماشينيسم و روابط اجتماعي

    توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 28 تیر 1402 128 0
    سرمقاله "محمد عسلی" 28 تیر 1402        ماشينيسم و روابط اجتماعي
    راه گريزي نيست که قبول کنيم انقلاب صنعتي روابط اجتماعي را متحول کرده به گونه اي که در هيچ قالب و سنتي نمي گنجد و روز به روز طرحي نو سربرمي آورد.
    ماشينيسم از ابتداي ظهور تا به اينک با يک حرکت سريع پلکاني انسانها را عادت داده که با استفاده از دستاوردهاي علمي و تکنولوژي به لحاظ عاطفي از يکديگر فاصله بگيرند و به مرور شکل و محتواي زندگي فردي و اجتماعي را تغيير دهند فرهنگ، سنت، دين، زبان و بسياري از ميراث هاي باقيمانده از دوران گذشته و حال را تحت تأثير قرار داده حتي زبان و ادبيات مردم جهان را از توصيف طبيعت و احساس به سمت مسائل و مشکلاتي برده که بيشتر جنبه مادي دارند تا معنوي.
    به عنوان مثال اگر حافظ مي سرود و مي نواخت تا دلي را به صورتي شاد کند و غم فقر و نداري را به فراموشي ببرد که:
    «اي نفس اگر به ديده تحقيق بنگري
    درويشي اختيار کني بر توانگري»
    امروز شاعري مي سرايد که اگر به جاي خدا بود که مي ديد «يکي عريان و گريان ديگري پوشيده از صد جامه الوان جهان را سر به سر ويرانه مي کرد.»
    ماشين نه فقط سرعت تلاش و خواستن را بالا برده بلکه سطح توقعات مردمان را از زندگي به شدت افزايش داده است و توسعه و پيشرفت شهرها را چنان رقم زده است که فاصله محل کار تا خانه گاهي به 50 تا 70 کيلومتر هم مي رسد.
    در اين تلاشي که مقدر بشر است راه فرار و گريزي براي رهايي نيست. فاصله گرفتن انسانها از طبيعت و خو کردن به زندگي ماشيني و نشستن در آپارتمان هايي که بيشتر به يک زندان چهارديواري مي ماند و نگاه يکنواختي را مي طلبد تا در ارتفاع هواي آلوده از فضولات سوخت مواد نفتي تنفس شود بي شک نوع تفکر، ارتزاق، سخن گويي و نهايتا ارتباطات اجتماعي را به گونه اي تحت تأثير قرار داده که ديوارها سدي شده اند بين ارتباطات اجتماعي به نحوي که اگر جمعي تقاضاي اجتماع دارند براي اعتراض به عملکرد دولتمردان است و ديگر هيچ.
    بريدگي از طبيعت، يعني بريدگي از خدا و بريدگي از خدا يعني تلاش براي يافتن پاسخ هايي که فلسفه بودن را به چالش بکشد و چون پاسخ علمي شنيده نمي شود عصيان و خشم غالب مي گردد تا به آنجا که سيري-ناپذيري ها نظام سرمايه داري را بيمار مي کند و عليرغم بازتاب هاي بيماري همه تلاش مي کنند به پيکر فربه آن چنگ زنند و خود را به آن آويزان نمايند.
    ماشينيسم حتي خاصيت و طعم غذاهاي طبيعي را تغيير داده و با دست بردن در ژن گياهان و جانوران براي تأمين غذاهاي کنسروي بيماري هاي شناخته شده و ناشناخته اي را رقم زده است.
    راستي اگر زماني برق براي هميشه خاموش شود نه آب نه تلفن نه گاز و نه هيچ اتومبيلي قدرتي براي حضور ندارند. اين وابستگي ها و دلبستگي هايي که از پي هم مي آيند انسان را الزاما به تعلقاتي سوق مي دهند که تا پايان زندگي و سرازير شدن در گودال قبر هم در اسارت قرار مي دهد زيرا بايد سردخانه اي باشد تا جسم بي-جاني در آن حفظ شود و نوبت ورود به قبر برسد.
    راستي چه زندگي پرطمطراق و سختي را با تمام چالش هاي اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و نهايتا سياسي ادامه مي دهيم و ديگراني که در آغاز راهند با چه تلاش هاي مضاعفي سعي دارند به ما برسند؟
    ما به عادت پاي روي آسفالت هاي داغ مي گذاريم و عرق ريزان در قفسي قرار مي گيريم که اتومبيلش مي خوانيم و خوشحاليم که فاصله هاي دور را به سرعت طي مي کنيم و مقصدمان معلوم است. آنچه مهم مي نمايد نتيجه کار است اما عمري که در اين راه تلف مي شود و لحظات سختي را که به بهاي جان مي خريم را فراموش مي کنيم.
    هواپيما، قطار، اتومبيل، کشتي و... همه دست ساخته هاي آدميانند و به کشف و اختراع و ساخت آن افتخار مي کنند و توسعه و پيشرفت هم اقتضاي داشتن چنين وسائل حمل و نقلي را دارد. اما اگر الگوي بالن يا کوسه تقليدي براي پيکرسازي يک هواپيما باشد شناوري در هوا بسيار مخاطره انگيزتر از شناوري در آب است که اگر وال يا کوسه غول پيکري بميرند، خود مرده اند اما سقوط يک هواپيماي غول پيکر يعني مرگ صدها نفر انسان در درجات فهم و دانايي مختلف. پس قانون طبيعت ناشي از اراده اي متعالي که به اديان و زبان هاي مختلف آن را صدا مي زنيم قوانيني بي نقص هستند که هر علتي را معلولي است و هر معلولي را علتي ديگر و اين زنجيره سلامت و بقاي محدود تمامي موجودات را در پي دارد.
    اين سخنان به معناي رد پيشرفت هاي علمي و فنآوري  هاي جديد نيست بلکه مبين اين مطلب است که حواشي و چالش هاي سرعت ماشينيسم به همان نسبت که بعضا راحتي آدم را رقم زده به همان نسبت او را از طبيعت و عواطف و لذات ناشي از روابط اجتماعي معقول بازداشته و از اسارتي به اسارت ديگري سوق داده است.
    ماشينيسم تابع قوانين و نظمي است که اگر جامعه اي پاي بند آن به هر دليل نباشد رنجي مضاعف مي برد.
    مثالي ساده هدف از اين نوشتار را روشن مي کند.
    از جاروبرقي گرفته تا آسياب برقي خانگي و ماشين لباسشويي و ظرفشويي که در واقع کار خانم هاي خانه دار را به سرعت انجام مي دهند عوارضي دارند که زمان را از حرکت لازم براي سلامت تن باز داشته اند، بيماري هاي چاقي، قلب و عروق، خستگي روحي، عصبيت هاي ناشي از به هم خوردن تعادل ارگانيسم بدن زنان خانه را که ميلي و عادت به ورزش و نرمش ندارند دچار پيري زودرس نموده و تن پرور کرده است.
    ممکن است بعضي از خوانندگان از اين سخنان تعجب کنند زيرا امروز بدون اين وسائل نمي توان زندگي ماشيني عادت شده را ادامه داد اما يادمان باشد آنچه در عمل مي بينم اگر حقيقت نباشد واقعيتي است که نمي توان از آن گريزي داشت.
    والسلام
     
    شماره روزنامه:7811
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در چهارشنبه, 28 تیر 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.