طبق اعلام مدیرکل نوسازی مدارس فارس، اکنون ۶۴۴ پروژه آموزشی نیمهتمام در سطح استان باقی مانده که برای تکمیل آنها به بیش از ۸ هزار میلیارد ریال اعتبار نیاز است. این آمار، در عین تأکید بر حجم فعالیتهای عمرانی، زنگ هشدار ناتمامماندن طرحهایی را به صدا در میآورد که قرار بود زیرساخت آموزش برابر باشند.
*چرا این پروژهها نیمهکاره ماندهاند؟*
برخی کارشناسان نبود بودجه متمرکز، کمتوجهی به آمایش سرزمینی و ناتوانی در مدیریت املاک مازاد را از دلایل کندی پروژهها میدانند. با این حال، تمرکز بیش از حد بر ساختوساز فیزیکی، بیآنکه ظرفیتهای انسانی، فرهنگی و حمایتی در نظر گرفته شود، عملا عدالت آموزشی را از مسیر توسعه حذف میکند.
یکی از معلمان شهرستان بوانات میگوید: مدرسه تازه ساخت ما هنوز آبخوری، کتابخانه و سیستم سرمایشی و گرمایشی نداره. دیوارها تازه رنگ شده و لازمه تا قبل از شروع سال تحصیلی تجهیز بشه.
*عدالت آموزشی؛ قربانی توسعه نامتوازن*
به گفته رئیس آموزشوپرورش استثنایی فارس، در مناطقی چون زیباشهر، سعدی و جوادیه، دانشآموزان دارای نیازهای ویژه، حتی به نزدیکترین مدرسه خاص دسترسی ندارند و گاه باید دهها کیلومتر برای تحصیل طی مسیر کنند. این در حالیست که شیراز، با ساخت یک مدرسه خاص اوتیسم بهعنوان الگوی ملی، توجهها را به خود جلب کرده است.
مادر یک کودک دارای اوتیسم از زیباشهر میگوید: برای دو ساعت کلاس درمانی، باید هر روز پسرم رو تا مدرسه توی شیراز ببرم. هزینه رفتوآمد خیلی زیاده، اما این تنها انتخاب ماست.
این تضاد، یک پرسش بنیادین پیش میکشد که چگونه میتوان از «توسعه آموزشی» سخن گفت وقتی گروهی از دانشآموزان از حق دسترسی اولیه محروماند؟
*آمارهایی که نیمهروشناند*
مدیرکل سابق نوسازی مدارس، از تحویل ۱۲۶ مدرسه و چند سالن ورزشی در یک سال گذشته خبر داده و فارس را در نوسازی ۱۲۵ مدرسه سنگی پیشتاز معرفی کرده بود. اما در غیاب معلمان متخصص، تجهیزات کمکآموزشی و دسترسی مناسب، این آمارها تا چه حد به بهبود کیفیت آموزش منجر شده است؟
یک معلم پایه اول از بخش گلهدار میگوید: مدرسهمون نوساز شده، ولی میز و نیمکتها تکمیل نیست و مجبور شدیم نیمکتهای فرسوده گذشته رو تعمیر کنیم.
*خیرین در صحنه، اما بدون جهتگیری عدالتمحور*
استان فارس با ۴۵۰۰ خیر مدرسهساز فعال، پتانسیل بالایی برای مشارکت مردمی دارد. از ساخت یک هنرستان ۱۵۰ میلیارد تومانی توسط یک بانوی خیر تا پروژههای کوچک در روستاها، حضور مردم امیدبخش است. با این حال، کارشناسان حوزه آموزش استثنایی تأکید میکنند که این مشارکت باید بهسوی ساخت مدارس ویژه، کلاسهای توانبخشی، تجهیزات ورزشی و حملونقل دانشآموزان خاص هدایت شود؛ حوزههایی که هنوز در حاشیه ماندهاند.
مدیر یکی از مدارس استثنایی شیراز میگوید: ما حتی برای تجهیز یک اتاق کاردرمانی، مجبور شدیم از خانوادهها کمک بخوایم و سهم ما از این همه مشارکت خیرین، تقریباً هیچ بوده.
*سنجش زودهنگام، گامی رو به جلو؛ اما ناکافی*
وجود ۸۵ مرکز جامع سنجش و شناسایی بیش از ۲۵۰۰ کودک دارای نیاز ویژه در یکسال گذشته، گام مثبتی در مسیر مداخله زودهنگام آموزشی است. اما این فرایند، بدون پشتوانه زیرساختی و منابع انسانی، تبدیل به حلقهای ناقص در زنجیره آموزش فراگیر خواهد شد.
*مدارس بدون ورزشگاه؛ آموزش بدون نشاط*
یکی از چالشهای پنهان اما مهم، نبود سالنهای ورزشی مناسبسازیشده برای دانشآموزان دارای معلولیت است. کودکان ویلچری، هنوز از بسیاری از فضاهای ورزشی استاندارد محروماند و این محرومیت، فقط جسمی نیست؛ بلکه روانی، اجتماعی و آموزشی است.
مادر یکی از این کودکان میگوید: پسرم عاشق فوتبال بود، اما چون روی ویلچره، هیچجا براش مناسب نیست. احساس میکنه از همه جدا شده و فقط تو خونه مونده.
*ساختن کافی نیست، اگر نابرابری بماند*
نهضت مدرسهسازی در فارس، در ظاهر پرشتاب و امیدوارکننده است، اما آنچه توسعه را معنادار میسازد، دسترسی عادلانه، فرصتهای برابر و کیفیت یادگیری برای همه کودکان است. فارس نیاز دارد از «آمار ساختوساز» عبور کرده و وارد مرحله «تحول عدالتمحور» در آموزش شود؛ تحولی که با نگاهی چندجانبه، اولویتبندی نیازهای واقعی و مشارکت هدفمند خیرین، ممکن میشود.