چاپ کردن این صفحه

گفت‌وگوی عصرمردم با چهار خبرنگار باتجربه شیرازی درباره مفهوم نقد در رسانه

نقد منصفانه؛ مرزی میان اصلاح و تخریب منتخب سردبیر

توسط پریسا گلریزخاتمی   13 آبان 1404 15 0
در روزگاری که فضای رسانه‌ای گاه میان هیاهوی شبکه‌های اجتماعی و فشارهای سیاسی و اقتصادی رنگ می‌بازد، سخن گفتن از نقد منصفانه ضرورتی دوچندان یافته است. نقد منصفانه نه تخریب است و نه تملق؛ پلی، میان آگاهی و اصلاح و ابزاری برای ارتقای اعتماد عمومی است.


چهار خبرنگار باتجربه شیراز در گفت‌وگو با عصرمردم از زاویه دید خود به این مفهوم پرداختند و از تجربه‌های حرفه‌ای‌شان در مسیر نقد سازنده و چالش‌های آن گفتند.

*مرز باریک میان نقد و تخریب*

به باور علی‌محمد پشوتن، سرپرست و خبرنگار پایگاه خبری اکوایران، نقد در ذات خود با تخریب تفاوتی بنیادین دارد. او می‌گوید: هدف نقد، بهبود، آگاهی‌بخشی و ارائه راه‌حل است؛ اما تخریب به‌دنبال بی‌اعتبارسازی و حذف رقیب است. در نقد، استدلال و استناد به واقعیت‌ها اصل است، ولی تخریب با برچسب‌زنی و تحریک احساسات شکل می‌گیرد.
پشوتن معتقد است در فضای عمومی امروز، تخریب به‌جای نقد نشسته است و ریشه این مسئله را باید در فضای قطبی سیاست، وابستگی اقتصادی رسانه‌ها، کمبود سواد رسانه‌ای و فشارهای پنهان جست‌وجو کرد.
او هشدار می‌دهد که وقتی مرزهای نقد مبهم شود، منتقدان حرفه‌ای کنار می‌روند و میدان در اختیار افراد غیرحرفه‌ای قرار می‌گیرد.
غیاث‌الدین ملک‌حسینی، خبرنگار روزنامه خبرجنوب و رئیس خانه مطبوعات فارس هم نقد را در گرو دو رکن دلسوزی منتقد و انصاف نقدشونده می‌داند.
او می‌گوید: منتقد باید نیت اصلاح داشته باشد، اما نقدش تنها زمانی منصفانه است که نقدشونده هم با تواضع و پذیرش، به‌جای واکنش تند، به اصلاح روی آورد. درواقع انصاف باید دوطرفه باشد.
به گفته ملک‌حسینی، ناآگاهی از واقعیت‌ها، نبود شفافیت و دسترسی ناکافی به اطلاعات، نقد را از مسیر درست خارج می‌کند و گاه ناخواسته رنگ تخریب به آن می‌زند.
از نگاه میثم محجوبی، خبرنگار روزنامه شیرازنوین، مرز این دو، گاهی باریک اما قابل تشخیص است. در برخی نقدها، حب و بغض نویسنده از همان ابتدا پیداست، اما در مواردی دیگر، منتقد حرفه‌ای‌تر عمل می‌کند و نیت اصلی خود را در لفافه می‌پوشاند.
او می‌گوید: یکی از روش‌های خطرناک نیز آمیختن سخن درست با دروغ است تا مخاطب ناخواسته هر دو را بپذیرد. در چنین شرایطی، نقش مخاطب اهمیت دارد و هرچه آگاهی و قدرت تحلیل او بیشتر باشد، راحت‌تر می‌تواند تفاوت میان نقد صادقانه و تخریب هدف‌دار را بشناسد.
و در همین زمینه زهرا جعفری، خبرنگار روزنامه عصرمردم، می‌افزاید: مرز میان نقد منصفانه و تخریب در نیت، شیوه بیان و اتکای آن به حقیقت نهفته است.
او معتقد است که نقد منصفانه بر پایه واقعیت، آگاهی‌بخشی و با رعایت احترام انجام می‌شود؛ اما تخریب با تحریف حقیقت، در پی تضعیف و تسویه‌حساب است.
به گفته این فعال رسانه‌ای، خبرنگار باید میان صراحت و عدالت توازن برقرار کند تا نقدش هم مؤثر و هم اخلاقی باشد.

*وقتی یک گزارش می‌تواند مسیر را تغییر دهد*

پرسش دوم درباره تجربه اثرگذاری گزارش‌های انتقادی بود.
پشوتن با اشاره به بیش از ۲۵ سال سابقه رسانه‌ای، چند نمونه از گزارش‌های اثرگذار خود را برمی‌شمرد؛ از جمله گزارش‌هایی در حوزه محیط‌زیست، آموزش، بهداشت و ایمنی مدارس. او یادآور می‌شود که گزارش حادثه آتش‌سوزی مدرسه درودزن، گزارش مربوط به قصور پزشکی که منجر به آسیب مغزی یک کودک شد، گزارش حادثه اتوبوس سربازان و گزارشی درباره خانواده‌ای که در اتوبوس زندگی می‌کردند، همه از نمونه‌هایی است که به پیگیری مسئولان و اصلاح منجر شد.
ملک‌حسینی نیز از تجربه‌هایی یاد می‌کند که در آن گزارش‌های انتقادی او منجر به تغییر مثبت شده است و می‌گوید: در سال‌های گذشته، درباره مشکلات محله دروازه‌کازرون، وضعیت بازار و کتابخانه‌های عمومی گزارش‌هایی نوشتم که خوشبختانه با واکنش و پیگیری مسئولان همراه شد و بخشی از مشکلات برطرف گردید.
میثم محجوبی نیز می‌گوید: در موضوعات ساده‌تر، گاهی یک گزارش یا حتی تذکر زبانی، نتیجه‌بخش بوده است، اما در مسائل بزرگ‌تر، کار بسیار دشوار می‌شود.
او ادامه می‌دهد: متأسفانه آزادی عمل خبرنگاران در نقد مسئولان محدود است و همین باعث دلسردی می‌شود و گاهی هم مسئول اصلی واکنش منفی ندارد، اما اطرافیانش به مقابله با خبرنگار برمی‌خیزند.
و زهرا جعفری نیز به تجربه‌ای در زمینه گزارش درباره تولید محصولات کشاورزی با آب آلوده اشاره می‌کند که پس از انتشار، موجب واکنش و اصلاح بخشی از روندهای نظارتی شد.
او معتقد است که، اگر رسانه با دقت، صداقت و پیگیری عمل کند، می‌تواند زمینه‌ساز تغییرات مثبت در جامعه باشد.

*چرا نقد منصفانه کم‌رنگ شده است؟*

در پاسخ به پرسش سوم، هر چهار خبرنگار بر چند عامل مشترک تأکید دارند و آن، نبود شفافیت، فشارهای پنهان، ضعف آموزش حرفه‌ای، وابستگی مالی و سیاسی رسانه‌ها و کم‌توجهی به اخلاق حرفه‌ای است.
پشوتن می‌گوید: وقتی رسانه پشتوانه مالی مستقل نداشته باشد، نمی‌تواند آزادانه نقد کند؛ درواقع استقلال مالی و فکری، پیش‌شرط نقد منصفانه است.
او بر ضرورت ایجاد فضای امن برای نقد در رسانه‌های رسمی و حمایت قانونی از نقد مستند تاکید می‌کند.
ملک‌حسینی نیز عامل مهم را نبود شفافیت اطلاعاتی می‌داند و معتقد است، اگر داده‌ها در دسترس نباشد، نقد ناخواسته به گمانه‌زنی تبدیل می‌شود و به‌جای اصلاح، موجب سوءتفاهم و تنش می‌گردد.
او همچنین پیشنهاد می‌کند خانه مطبوعات فارس دوره‌های آموزشی در زمینه نقد در رسانه برگزار کند تا خبرنگاران جوان با مرز میان نقد منصفانه و تخریب آشنا شوند.
محجوبی هم دلایل اصلی کم‌رنگ شدن نقد منصفانه را نبود ظرفیت نقدپذیری در برخی مسئولان و بدبینی نسبت به رسانه‌ها به دنبال عملکرد نادرست خبرنگاران، عنوان می‌کند.
او معتقد است، برخی رسانه‌ها به دلیل فشار یا ملاحظات، نقد را به تملق و گزارش‌های بی‌اثر تبدیل کرده‌اند که این وضعیت، اعتماد مخاطب را از بین می‌برد و در نهایت به زیان جامعه و کاهش روحیه نقدپذیری عمومی تمام می‌شود.
زهرا جعفری هم در جمع‌بندی دیدگاهش می‌گوید: وابستگی سیاسی و اقتصادی رسانه‌ها، ضعف آموزش و محدود بودن فضای گفت‌وگو، باعث فاصله گرفتن از نقد منصفانه شده است.
به گفته او، رسانه زمانی می‌تواند نقش واقعی خود را ایفا کند که صادق، مستقل و مسئول باشد.

*بازگشت به روح نقد؛ اعتماد، شجاعت و آموزش*

گفت‌وگو با چهار خبرنگار شیرازی نشان داد نقد منصفانه، فقط مهارتی حرفه‌ای نیست؛ نوعی منش اخلاقی و مسئولیت اجتماعی است و نقد، اگر از مسیر انصاف و آگاهی بگذرد، نه‌تنها ساختارشکن نیست، بلکه سازنده‌ترین ابزار برای اصلاح جامعه است.
اما در روزگار هیاهو و شتاب، حفظ مرز باریک میان نقد و تخریب، دشوارتر از همیشه است و در چنین فضایی، ارزش قلم در آن است که حقیقت را بی‌شکستن حرمت، بازگو کند.
و در نهایت، نقد منصفانه یعنی شجاعت در گفتن، دانایی در دیدن و انصاف در قضاوت؛ و رسانه‌ای که این مرز را پاس بدارد، نه تنها صدای مردم، بلکه حافظ اعتماد جامعه است.

شماره روزنامه:8464
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در دوشنبه, 13 آبان 1404

موارد مرتبط