تجربهها و نگاه چهار روزنامهنگار پیشکسوت نشان میدهد نقد منصفانه، ابزار اصلاح امور و تقویت اعتماد عمومی است.
*نقد منصفانه؛ ابزار اصلاح و اعتمادسازی*
در فضای رسانهای امروز، مرز میان نقد و تخریب بیش از همیشه اهمیت دارد. چهار روزنامهنگار باسابقه فارس در گفتوگو با عصرمردم تأکید دارند که نقد منصفانه، اگر بر پایه اخلاق، دانش و واقعبینی باشد، میتواند نقش سازندهای در اصلاح امور و جلب اعتماد عمومی داشته باشد.
در واقع، مفهوم نقد منصفانه در روزگار کنونی تنها به معنای انتقاد از عملکرد افراد یا نهادها نیست، بلکه شاخصی از بلوغ اجتماعی و رسانهای است. جامعهای که بتواند نقد را بپذیرد و رسانهای که بتواند آن را با انصاف و مسئولیت بیان کند، بدون حذف صداهای متفاوت، از درون رشد میکند.
محمد عسلی، مدیرمسئول روزنامه عصرمردم، بر آموزش حرفه روزنامهنگاری، توان و نگاه حرفهای در نوشتن، شفافیت، رعایت قانون و ادب تأکید دارد که نقد باید شفاف، ادیبانه و بیطرفانه باشد و بر حدس و گمان استوار نباشد.
بهنام احمدی، رییس سابق خبرگزاری ایرنا در فارس، نقد منصفانه را نقدی عاقلانه، دلسوزانه و مستند میداند و میگوید: چنین نقدی بدون بزرگنمایی، با هدف بهبود و همراه با ارائه راهکارهای واقعی مطرح میشود، در حالی که تخریب فاقد مبنای علمی است و شخصیت افراد یا مجموعهها را هدف میگیرد.
محمدمهدی جعفرزاده، مدیرمسئول و سردبیر روزنامه طلوع، نیز معتقد است که نقد منصفانه باید بیطرفانه باشد؛ یعنی هم حسن و هم عیب موضوع را بیان کند.
و به گفته اسماعیل عسلی، سردبیر روزنامه عصرمردم، نقدهایی که در راستای منافع ملی نوشته میشوند، منصفانهاند و گذشت زمان نشان میدهد، انگیزه واقعی نویسنده چه بوده است.
*تجربه تأثیر نقدهای رسانهای*
پیشکسوتان رسانه در فارس هرکدام تجربههایی از اثرگذاری نقدهایشان دارند.
محمد عسلی از دو نمونه مشخص یاد میکند: نقد رسانهای درباره ساختمان نصرتالملوک، که باعث بازسازی آن شد و نقد مربوط به مدارس تیزهوشان نیز به ساماندهی فضای آموزشی انجامید.
احمدی به گزارشی از وضعیت نامناسب راهها و اورژانس در مناطق محروم اشاره میکند که در دهه ۷۰ موجب بهبود خدمات اورژانس برای زنان باردار در آن مناطق شد.
اسماعیل عسلی هم عنوان میکند: در گذشته بارها بر ضرورت ایجاد توازن پیرامون رویکردهای دینی و میهنی تاکید داشتهام و یادداشتها و نقدهای دلسوزانه، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت اثر نگذارند، اما در درازمدت رفتارها را تغییر میدهند.
جعفرزاده نیز میگوید نقدهای مستمر او طی بیش از سه دهه باعث دقت و حساسیت بیشتر مسئولان شده است.
این نمونهها نشان میدهد که نقد، اگر در چارچوبی حرفهای و دلسوزانه مطرح شود، میتواند به یکی از مؤثرترین ابزارهای مدیریت اجتماعی تبدیل گردد. در واقع، کارکرد اجتماعی رسانه نه در تکرار اخبار بلکه در اصلاح رفتارها و تصمیمها از مسیر آگاهی عمومی تحقق مییابد.
*چالشهای نقد منصفانه*
این چهار روزنامهنگار در عین تأیید ضرورت نقد با تأکید بر لزوم آگاهی علمی نقدکننده و شناخت دقیق از موضوعاتی که مورد نقد قرار میگیرند، به موانع آن نیز اشاره دارند.
احمدی مشکلات مالی رسانهها و ترس از تبعات حقوقی را عامل خودسانسوری میداند.
جعفرزاده، ضعف علمی برخی خبرنگاران، ترس از واکنشها، وابستگیهای مالی و منافع شخصی را از عوامل دوری رسانهها از نقد منصفانه عنوان میکند.
اسماعیل عسلی معتقد است: خودسانسوری، عدم دسترسی به اطلاعات و غیرشفاف بودن فضا، مانع نقد صادقانه است.
و محمد عسلی میگوید: وقتی روزنامهنگاری بهجای رسالت حرفهای به کسب درآمد صرف تبدیل شود، همچنین نبود تخصص علمی و وابستگی به سازمان یا شخص خاص باعث میشود، نقد منصفانه کمرنگ شود.
چالشهای مطرحشده نشان میدهد نقد منصفانه، بیش از هر چیز نیازمند بسترهای نهادی و فرهنگی است؛ بسترهایی که در آن شفافیت اطلاعات، امنیت شغلی روزنامهنگار و سواد رسانهای مخاطب همزمان تقویت شوند. بدون این سه ضلع، حتی نیتهای خیرخواهانه نیز ممکن است در فضای سوءتفاهم گم شوند.
*اخلاق حرفهای؛ ستون استواری رسانه*
چهار فعال رسانهای ارزیابی خود را از جایگاه اخلاق حرفهای در رسانههای محلی اینگونه عنوان میکنند.
محمد عسلی میگوید: متأسفانه بسیاری از رسانههای محلی فاقد خبرنگاران حرفهای هستند و تجربه و دانش کافی ندارند. این پیشکسوت عرصه مطبوعات باور دارد که رعایت اخلاق حرفهای زمانی محقق میشود که خبرنگار، توان ارائه سند و دلیل برای مطالب خود داشته باشد.
احمدی معتقد است؛ بهدلیل شرایط اقتصادی، برخی رسانهها از اخلاق حرفهای فاصله گرفتهاند؛ برای برخی دستگاهها گزارشهای مثبت نادرست منتشر میکنند یا اخبار دیگر رسانهها را بدون منبع بازنشر میدهند. همچنین گاهی فقط به بیان نارساییها میپردازند و اقدامات مثبت را نادیده میگیرند که این نیز بیاخلاقی است.
اسماعیل عسلی میگوید: برای اخلاق حرفهای نمیتوان مرزی تعیین کرد اما این مسئله به میزان رعایت استانداردها بستگی دارد و نباید از تاثیر رفتار مدیران و مسئولین بر نحوه کنشگری اصحاب رسانه غافل بود.
جعفرزاده میگوید: مطبوعات فارس تا حد زیادی اخلاق حرفهای را رعایت میکنند، هرچند کامل نیست. گاهی تیترها بیشتر رنگ تبلیغاتی دارند تا اطلاعرسانی حرفهای. درحالی که رعایت اخلاق حرفهای اساس کار اطلاعرسانی درست است.
اخلاق حرفهای در رسانهها نه یک شعار اخلاقی بلکه نوعی سرمایه اجتماعی است. رسانهای که دروغ نگوید، اطلاعات را دقیق منتقل کند و در برابر فشارها بایستد، به مرور تبدیل به نهادی اعتمادساز میشود؛ چیزی که جامعه امروز ایران بیش از هر زمان به آن نیاز دارد.
*اصول اخلاقی خبرنگار*
در پاسخ به پرسش "مهمترین اصول اخلاقی برای خبرنگار؟"، هر چهار پیشکسوت بر صداقت، انصاف و مسئولیتپذیری تأکید دارند.
محمد عسلی، امانتداری، صداقت، انعکاس واقعیتها بدون بزرگنمایی یا کوچکنمایی، عدالت، صبر و حوصله و سنجش اثر مطالب بر جامعه را از مهمترین اصول برمیشمارد.
جعفرزاده این اصول را در واژههای امانتداری، عقلانیت، عدالت و صداقت؛ خلاصه میکند.
اسماعیل عسلی نیز میگوید: امانتداری و بیطرفی لازمه اخلاق حرفهای است و خبرنگار باید بداند هر جملهاش اثر اجتماعی دارد.
و احمدی، رازداری، حفظ شأن افراد، پرهیز از توهین، توجه به صحت و منبع خبر، بیان واقعیت و پرهیز از بزرگنمایی را عنوان میکند.
*نقدپذیری و انتظار از رسانهها*
این گفتوگو، با پرسشی درباره نحوه نقد رسانهها از مجموعههای مختلف ادامه داشت که محمد عسلی میگوید: اگر نقد بر اساس واقعیت و با هدف اصلاح نوشته شود، هر مدیر منصفی آن را میپذیرد؛ اما لحن تند و توهینآمیز فقط باعث بیاعتمادی میشود.
احمدی باور دارد که اگر نقد با صداقت، فروتنی و از سر دلسوزی باشد، نهتنها پذیرفتنی بلکه لازم است و میتواند باعث اصلاح امور گردد.
اسماعیل عسلی هم بر منطق و خیرخواهی تأکید دارد و میگوید: باید برای پذیرش نقدهای دیگران گوش شنوایی داشته باشیم و لحن و بیان هم به میزان احساس مسئولیت و خوشایندی و عصبانیت طرف مقابل بستگی دارد.
جعفرزاده نیز بر نقد فاخر و احترام به مخاطب تأکید میکند و میگوید: نقد فاخر یعنی نوشتن با ادب و ارائه راهحل؛ و منتقد صادق را باید قدر دانست.
*نقدهایی که به اصلاح انجامیدند*
این پیشکسوتان نمونههایی از نقدهای سازندهای ذکر کردند که منجر به اصلاح کار شده است.
جعفرزاده از تجربههای شخصی خود میگوید که در طول سه دهه روزنامهنگاری، بارها نقد همکاران باعث اصلاح دیدگاه یا تغییراتی در صفحات روزنامه و دقیقتر شدن گزارشها شده است.
محمد عسلی میگوید: نقد درست، مثل آیینهای است که نواقص را نشان میدهد؛ و ما از نقد منصفانه استقبال کردهایم و از آن در رشد و بالندگی روزنامه بهره گرفتهایم، تا آنجا که منجر به شکلگیری چندین نشریه ادبی و هنری طی سالیان گذشته تاکنون شده است.
احمدی تأکید میکند که در تحریریه ایرنا بارها نقدهای دلسوزانه همکاران موجب اصلاح امور یا تغییر رویکردها شده و بسیار کارساز بوده است.
اسماعیل عسلی هم میگوید: موارد زیادی بوده و توان من در طول ۳۶ سال روزنامهنگاری یکسان نبوده و مطالب زیادی آموختهام که گاهی همان نقدها الهامبخش تحول بودهاند و همچنان می آموزم.
*رسانه و اعتماد عمومی*
پایان این گفتوگوها با تأکید بر نقش رسانه در ایجاد اعتماد عمومی همراه بود.
مدیرمسئول روزنامه عصرمردم، عدالت و واقعبینی را کلید اعتماد عمومی میداند و معتقد است؛ رسانهای که حرفهای و شجاع باشد، میتواند مورد اعتماد مردم قرار گیرد و پل ارتباطی میان افکار عمومی و دولتها شود.
رئیس سابق خبرگزاری ایرنا میگوید: رسانه با تمرکز بر واقعیت، دوری از شتابزدگی و جذب مخاطب کاذب، میتواند امید و اعتماد اجتماعی را تقویت کند.
مدیرمسئول و سردبیر روزنامه طلوع، دقت و صداقت در نشر اخبار را عامل شکلگیری اعتماد عمومی میداند.
و سردبیر روزنامه عصرمردم بیان حقیقت و تقدم منافع ملی بر هر چیزی را در ایجاد اعتماد عمومی معرفی میکند.
*نقد فاخر، سرمایه اعتماد عمومی*
از نگاه پیشکسوتان مطبوعات فارس، نقد منصفانه و اخلاق رسانهای دو رکن اصلی سلامت جامعه و اعتماد مردماند.
آنگونه که جعفرزاده میگوید: نقد باید فاخر باشد؛ نقدی که بر انصاف، دانش و مسئولیت استوار است، نه تنها خطا را آشکار میکند، بلکه چراغی برای اصلاح آینده میافروزد.
شاید بتوان گفت آنچه از دل این گفتوگوها برمیآید، نوعی فراخوان برای بازگشت به جوهره روزنامهنگاری است؛ روزنامهنگاری مبتنی بر تعهد، تفکر و حقیقتجویی. در زمانی که سرعت و هیجان جای دقت و تحلیل را گرفته، بازاندیشی در مفهوم نقد منصفانه میتواند به بازسازی اعتماد عمومی و اعتبار رسانهها یاری رساند.