چاپ کردن این صفحه

گزارش ویژه از وضعیت افراد دارای معلولیت در شیراز؛

شیراز؛ شهری با ۳۰ درصد دسترسی؛ از پیاده‌روهای مسدود تا قوانین اجرا نشده؛ صدای بی‌پرده معلولان فارس منتخب سردبیر

توسط پریسا گلریزخاتمی    12 آذر 1404 9 0
در شیرازی که هر روز گسترده‌تر و مدرن‌تر می‌شود، هزاران شهروند دارای معلولیت هنوز در ابتدای مسیر ساده‌ای مثل خروج از خانه، رفتن به مدرسه، محل کار، یا حتی قدم‌زدن در یک پارک، متوقف می‌شوند؛ نه به‌خاطر ناتوانی جسمی، بلکه به‌خاطر موانعی که شهر برایشان ساخته است.
سعید فانی، رئیس شورای هماهنگی تشکل‌های مردم‌نهاد معلولان فارس، در گفت‌وگویی صریح و بی‌پرده از واقعیتی می‌گوید که با آمار و برنامه‌های رنگارنگ پنهان نمی‌شود؛ از نگرش منفی مردم و شهر نامناسب که بیش از هر چیز افراد دارای معلولیت را آزار می‌دهد.
شیراز با همه توسعه‌ها و پروژه‌های شهری‌اش، هنوز برای بخشی از شهروندان قابل‌استفاده نیست؛ شهروندانی که نه خواسته‌ای اضافه دارند و نه حقی بیش از دیگران می‌طلبند؛ آن‌‌ها تنها حق شهروندی خود را می‌خواهند.
فانی از تجربه‌ای می‌گوید که آموخته شخصی او نیست، بلکه تجربه مشترک بسیاری از افراد دارای معلولیت در سراسر کشور است: فضای زندگی برای ما واقعاً مناسب نیست؛ نه زیرساخت‌های شهری و نه مبلمان شهری؛ و نگرش‌های منفی مردم و حتی مسئولان نیز مزید بر علت است.
او می‌گوید نگاه جامعه همچنان به افراد دارای معلولیت، نگاهی از جنس شهروند درجه دو است؛ در حالی‌که این افراد همانند سایرین مالیات و عوارض می‌دهند و حق مساوی در استفاده از خدمات دارند. اما در عمل، بسیاری از امکانات برای آن‌ها استانداردسازی نشده است.
در تکمیل همین روایت، زهرا قاضی‌عسکر ورزشکار سابق تیم ملی، فعال حوزه مناسب‌سازی و نایب‌رئیس پیشین هیات ورزش‌های جانبازان و معلولان فارس از تجربه‌ای می‌گوید که نه در کتاب‌ها و گزارش‌ها، بلکه در زندگی واقعی لمس کرده است.
او که به‌خاطر بیماری دوران کودکی به فلج اطفال مبتلا شده و به‌مرور به ویلچر رسیده، با صدایی آرام اما محکم می‌گوید:
سال‌ها فعال حوزه مناسب‌سازی بودم؛ اما تازه وقتی خودم روی ویلچر نشستم، فهمیدم یک فرد ویلچری دقیقاً با چه موانعی روبه‌رو است.
 
*ناوگان حمل‌ونقل؛ نخستین حلقه ناکارآمدی*
 
فانی مثال می‌زند: حتی با وجود برخی اقدامات شهرداری، فردی با ویلچر برای استفاده از تاکسی باید ساعت‌ها منتظر بماند. بسیاری از تاکسی‌ها گازسوزند و امکان حمل ویلچر ندارند.
از اتوبوس‌ها می‌گوید که هنوز بخشی از آن‌ها شرایط استفاده توسط افراد دارای معلولیت را ندارند. برخی اتوبوس‌ها رمپ دارند و بسیاری هم ندارند و برای نابینایان هم سیستم گویا فعال نیست.
و در این میان، تعداد خودروهای ون ویژه افراد دارای معلولیت در کل شیراز فقط ۹ دستگاه است؛ در حالی که حداقل نیاز ۵۰ دستگاه برآورد شده است.
در ادامه همین مشکلات، قاضی‌عسکر نیز نمونه‌هایی واقعی بیان می‌کند: بعضی راننده‌ها اصلاً سوار نمی‌کنند. یکی گفت ماشینم کثیف می‌شود، یکی دیگر گفت شما چرا از خانه بیرون می‌آیید؟
به راننده‌ای گفتم: من بیرون می‌آیم تا بتوانم مثل یک شهروند زندگی کنم.
او می‌گوید: ون‌های ویژه افراد دارای معلولیت تعدادشان بسیار کم است و گاهی ساعت‌ها باید منتظر ماند.
 
 
*پیاده‌روها؛ روزمره‌ترین اما بزرگ‌ترین مانع*
 
اما بیش از هر چیز، پیاده‌روها افراد دارای معلولیت را آزار می‌دهد.
فانی می‌گوید: مسیرهای مخصوص نابینایان در بسیاری از نقاط به جوی آب، جدول، پیاده‌رو اشغال‌شده توسط خودرو، مغازه‌دار یا دست‌فروش ختم می‌شود.
او نمونه شاخصی را یادآوری می‌کند: بلوار زند که مرکز مطب‌های تخصصی است اما بسیاری از ساختمان‌هایش پله‌دار و فاقد آسانسور مناسب هستند.
فانی با صراحت می‌گوید: اگر از یک شهر با استاندارد ۱۰۰ درصدی حرف بزنیم، شیراز فقط ۳۰ درصد برای افراد دارای معلولیت قابل استفاده است.
به گفته او، استاندارد زمانی محقق است که فرد دارای معلولیت بدون کمک دیگران بتواند از خانه خارج شود، خرید کند، به دانشگاه برود، کار کند و نیازهای روزمره را انجام دهد؛ شرایطی که هنوز فراهم نیست.
وضعیت شهرستان‌ها به‌گفته او به‌مراتب وخیم‌تر است.
حتی در شیراز نیز هیچ پارک کاملاً استانداردی برای استفاده خانواده‌های دارای فرد معلول وجود ندارد؛ نه فضاهای بدون مانع و نه سرویس‌های بهداشتی مناسب.
قاضی‌عسکر نیز تجربه‌ای مشابه و ملموس‌ روایت می‌کند:
خیلی وقت‌ها مجبورم از خیابان حرکت کنم، چون پیاده‌رو قابل استفاده نیست؛ یا چاله دارد، یا شیب غلط، یا پل‌هایی که عبور ویلچر ممکن نیست.
 
 
*مترو و دسترسی‌های شهری؛ تجربه‌ای که بارها تکرار می‌شود*
 
 
قاضی‌عسکر نمونه‌ای دیگر از زندگی روزمره را بیان می‌کند:
برای سوارشدن به مترو باید سطح شیب‌دار بگذارند تا فاصله سکو و واگن پر شود، اما معمولاً مأمور این کار را نمی‌کند. مردم باید کمک کنند و این حق من نیست. من مالیات می‌دهم. چرا شهر برای من قابل استفاده نیست؟
 
 
 
*خدمات توان‌بخشی؛ هزینه‌ها چند برابر ظرفیت تحمل خانواده‌ها*
 
 
فانی در بخش خدمات توان‌بخشی، تصویر نگران‌کننده‌ای ارائه می‌دهد: خدمات هست، اما با قیمت‌هایی گزاف و بیمه هم آن‌ها را پوشش نمی‌دهد.
او می‌گوید: به عنوان مثال، فیزیوتراپی عمدتاً تحت پوشش بیمه‌های تکمیلی است و بیشتر افراد دارای معلولیت، تکمیلی ندارند؛ یا قیمت تجهیزات توان‌بخشی از سال ۸۴ تاکنون، حدود ۱۰۰ برابر شده است و نمونه‌ها تکان‌دهنده‌اند؛ به عنوان مثال، بریس ۱۵۰ میلیون تومان، پای مصنوعی ۱.۲ میلیارد تومان، ویلچر معمولی داخلی بیش از ۱۰ میلیون تومان( که استاندارد کافی را ندارد) و ویلچر استاندارد، حداقل ۷۰ تا ۸۰ میلیون تومان است و در این میان، کمک‌هزینه بهزیستی، فقط یک‌دهم مبلغ اصلی است.
و در نهایت تاسف، بسیاری از تجهیزات داخلی نیز استانداردهای لازم را ندارند و افراد ناچار به خرید تجهیزات وارداتی‌اند.
فانی یادآوری می‌کند که تنها مرکز دولتی ارتوپدی فنی شیراز که خدمات ارزان ارائه می‌داد سال‌هاست تعطیل شده و اغلب خدمات به بخش خصوصی واگذار شده است.
قاضی‌عسکر در تکمیل این وضعیت می‌گوید: دوستانی دارم که هیچ منبع درآمدی ندارند و بیمه تکمیلی هم ندارند و کمک‌هزینه‌ها هم آن‌قدر کم است که حتی هزینه رفت‌وآمد یک هفته هم نمی‌شود.
 
 
 
*آموزش فراگیر؛ ایده‌ای جهانی، اما در ایران به نیمه‌راه نرسیده*
 
فانی می‌گوید آموزش جداسازی‌شده برای دانش‌آموزان دارای معلولیت در مدارس استثنایی در دنیا رو به حذف است و آموزش فراگیر جایگزین شده است؛ اما زیرساخت‌های مدارس و دانشگاه‌های ایران آماده این تغییر نیست.
او به عنوان نمونه به دانشگاه شیراز اشاره می‌کند، از اتوبوسی که دانشجویان را جابه‌جا می‌کند تا کلاس‌ها و مسیرهای دانشگاه، که هیچ‌کدام استاندارد لازم برای افراد دارای معلولیت را ندارد.
 
 
*اشتغال؛ قانونی که روی کاغذ مانده است*
 
فانی می‌گوید بیکاری در میان افراد دارای معلولیت بیداد می‌کند.
بر اساس قانون، دستگاه‌های دولتی موظف به اختصاص ۳ درصد سهمیه استخدام هستند، اما برخی از نهادها و سازمان‌ها از قانون سرپیچی می‌کنند و به هیچ نهادی هم پاسخگو نیستند و بخش خصوصی هم که مقاومت می‌کند.
او توضیح می‌دهد که حتی با وجود مشوق‌هایی مثل پرداخت حق بیمه توسط بهزیستی و وام ۴ درصد، بخش خصوصی تمایلی به جذب این افراد ندارد.
فانی اضافه می‌کند: در برخی آزمون‌های استخدامی، مانند آموزش‌وپرورش، افراد تنها به دلیل نابینا بودن از ادامه مسیر حذف شده‌اند.
در بانک‌ها نیز بهانه‌های امنیتی مانع به‌کارگیری افراد ویلچری می‌شود؛ در حالی‌که بخش بزرگ کار بانکی پشت میز است و افراد دارای معلولیت توان انجام آن را دارند.
جمله‌ای از فانی مهم است: کارفرمایانی که افراد دارای معلولیت را استخدام کرده‌اند، هرگز پشیمان نیستند و حتی مایل‌اند تعداد بیشتری استخدام کنند، چون راندمان کاری این افراد بالاتر است.
 
 
*قانون حمایت از حقوق معلولان؛ فقط ۲۰ تا ۳۰ درصد اجرا می‌شود*
 
فانی می‌گوید بسیاری از مفاد قانون، از جمله نیم‌بها بودن خدمات ریلی و پروازی، عملاً اجرا نمی‌شود و تنها ایرلاینی که این قانون را رعایت می‌کند، هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران(هما) است.
و در حوزه ورزش نیز فقط سازمان دولتی ورزش و جوانان بخشی از قانون را اجرا کرده و سایر مجموعه‌های خصوصی همکاری نکرده‌اند.
او مهم‌ترین بخش اجرا نشده قانون جامع را ماده ۲۷ قانون می‌داند که پرداخت مستمری، معادل حداقل حقوق کار تعریف شده است؛ در حالی که هیچ‌گاه اجرایی نشده و مستمری فعلی کفاف هزینه‌های یک هفته را هم نمی‌دهد.
 
 
*هیچ چیز بیشتر از حق شهروندی نمی‌خواهیم*
 
 
فانی می‌گوید: ما مطالبه خاصی نداریم؛ فقط حق شهروندی این افراد داده شود و درحال حاضر استانداردسازی شهری، مبلمان شهری، حمل‌ونقل درون‌شهری و مناسب‌سازی اماکن عمومی، مهم‌ترین نیازها است.
 
 
*نقش رسانه؛ نقطه آغاز اصلاح نگرش و آگاهی*
 
 
او تأکید می‌کند که بسیاری از مسئولان قوانین را نمی‌شناسند و رسانه‌ها می‌توانند بزرگ‌ترین نقش را در آگاه‌سازی و روشنگری ایفا کنند. چرا که این افراد نیازمند ترحم نیستند؛ نیازمند اجرای حقوق شهروندی هستند.
 
 
*چشم‌انداز آینده؛ اگر قانون اجرا شود، امید هست*
 
 
به گفته فانی، اگر قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت به‌طور کامل اجرا شود، چشم‌انداز روشنی قابل تصور است؛ هرچند اکنون حتی کشورهای منطقه نیز از ایران در ارائه خدمات پیشی گرفته‌اند.
 
 
*مهم‌ترین مانع، نگرش منفی مردم است*
 
 
در پایان، فانی پیامی روشن دارد که مهم‌ترین موضوع، نگرش‌های منفی، حتی در برخی خانواده‌ها است.
فانی یادآور می‌شود که افراد دارای معلولیت بسیاری در جهان و ایران قله‌های موفقیت را فتح کرده‌اند؛ از صعود به اورست تا کسب بالاترین نشان‌های هنری و ورزشی؛ پس فقط به ناتوانی نگاه نکنید؛ به توانمندی‌ها توجه کنید.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
شماره روزنامه:8488
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در سه شنبه, 12 آذر 1404

موارد مرتبط