چاپ کردن این صفحه

احياي جديد برجام و اما و اگرها  

توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 04 مهر 1400 242 0
سرمقاله "محمد عسلی" 4 مهر 1400        احياي جديد برجام و اما و اگرها

بعد از سالها مذاکره و هزينه هاي مالي و سياسي بسيار، ايران و کشورهاي 1+5 توافقنامه برجام را امضاء کردند به گونه اي که براي طرفين مذاکره تعهداتي ايجاد گرديد. اما پس از قريب يک سال آمريکا که يکي از طرفين اصلي بود از برجام بدون هيچگونه دليل موجهي خارج شد و مجدداً تحريم هاي ظالمانه اي را بر عليه ايران اعلام نمود و به انجام آن با جديت اقدام کرد.
کشورهاي چين، روسيه، فرانسه، انگليس و آلمان هم عليرغم مخالفت خود با اقدامات آمريکا الزاما تحريم هاي اعلام شده آمريکا بر عليه ايران را عملي کردند.
نتيجه آنکه تلاش هاي ايران براي متقاعد کردن طرفين براي بازگشت به برجام به جايي نرسيد و ايران دوباره به سر نقطه آغازين تحريم ها، بلکه تحريم هاي بيشتر رسيد.
دلائلي که براي مقابله با برنامه هاي صلح آميز هسته اي ايران عنوان شد که با هيچ قانون بين الملل و منطقي مطابقت ندارد اينکه ايران قصد ساخت بمب اتم دارد و برنامه هسته اي ايران صلح آميز نيست. هرچند بارها ايران اعلام نموده ساخت بمب اتم خلاف شرع اسلام است و ما به هيچ عنوان چنين قصدي نداريم.
سئوال؟ آيا اقدامات هسته اي کشورهاي پنجگانه روسيه، چين، آمريکا، فرانسه و انگليس صلح آميز است؟
آنها که هزاران سلاح هسته اي ساخته اند و به هر سال با فنآوري هاي جديد براي ارتقاء سلاح هاي هسته اي خود تلاش مي کنند.
کدام قانون بين الملل عمومي به آنها اجازه چنين اقدامات خصمانه اي بر عليه ديگر کشورها داده است؟
با چه استدلال و منطقي مي توان اين حق انحصارطلبانه را به آنها داد؟
آيا جز اعمال قدرت اقتصادي و نظامي راهکار ديگري پيش روي آنهاست؟
با اين وصف کدام مرجع قانوني مستقل از نفوذ قدرت کشورهاي طرف معامله مي تواند به شکايت و دادخواهي ايران رسيدگي کند؟
آيا آمريکا، ضررهاي کلاني که به لحاظ اقتصادي و روابط سياسي به ايران تحميل نموده را جبران مي کند که دوباره قصد ورود به مذاکره و پذيرش برجام را دارد؟
اين تعهدات طرفين مذاکره چه ضمانت اجرايي دارد؟
اينکه تأسيسات هسته اي خود را تعطيل يا تعديل کنيم و دست از اقدامات علمي براي رفع نيازهاي ضروري بکشيم که ضرر مضاعفي را تحميل مي کند، با چه ضمانتي قابل قبول است که فردا با تغيير رئيس جمهور و يا نخست وزير جديد ديگري در اين کشورهاي طرف قرارداد همان کاري را بکنند که ترامپ کرد و يا دوباره با بهانه هاي واهي اقدام به تحريم هاي ظالمانه و تحميلي نکنند؟
با کدام قانون بين الملل پذيرفته شده توسط سازمان ملل و يا ديگر سازمان هاي حقوق بشري کشورها به چند دسته تقسيم مي شوند تا کشورهاي قلدر و زورگو، ديگر کشورها را از حقوق طبيعي و اکتسابي خود محروم کنند؟
چرا بايد پاکستان در همسايگي ما و اسرائيل دشمن واقعي مسلمانان اجازه داشته باشد سلاح اتمي داشته باشد و ما حتي اجازه فنآوري هسته اي صلح آميز هم نداشته باشيم؟
نتيجه بحث اينکه اصالتا نه آمريکا و نه ديگر کشورهاي طرف قرارداد بدون حفظ منافع استعماري شان اجازه نخواهند داد کشور ايران در حدي پيشرفت داشته باشد که بتواند استقلال علمي و اقتصادي و سياسي خود را که ناشي از اهداف اوليه انقلاب اسلامي است حفظ کند هرچند صاحب اجازه نباشند مگر آنکه منافعشان ايجاد نمايد. در حقوق بين الملل که ظاهرا تمامي کشورها آن را پذيرفته و براي حفظ آن عضو سازمان ملل متحد شده اند اما باطنا کشورهاي امپرياليستي به آن اعتقادي ندارند آمده که هر يک از کشورها مي بايد استقلال کشورهاي ديگر را بپذيرند و به تعهدات و تعاملات بين المللي متعهد و وفادار باشند.
آمريکا به هواپيماي مسافربري ايران حمله کرد و آن را ساقط نمود اما حاضر نشد حتي عذرخواهي کند.
آمريکا به کشورهاي عراق و افغانستان به دلائل واهي حمله کرد و سالها در آنجا آدم کشت و ترکتازي کرد اما نه اعضاء سازمان ملل و نه شوراي امنيت آن را محکوم نکردند و براي پيشگيري از اين اقدامات خصمانه هيچ اقدامي نمي کنند، يعني همه اين دورنماهاي دروغين و تبليغات گستره حقوق بشري وسيله اي براي ساکت کردن و خاموش نمودن صداي عدالتخواهي ملت هاي ستمديده و مظلوم است.
روزي که اسرائيل تعدادي از فلسطينيان را نکشد يا مجروح و آواره از خانه و آشيانه نکند، آن روز هنوز نيامده ليکن آمريکا و هم کشورهاي اروپائي اين اقدامات را محکوم نمي کنند، چرا؟
آيا ايران حق ندارد از ديوان بين الملل و يا دادگاه هاي رسيدگي کننده به دعاوي کشورها تقاضاي خسارت ناشي از خروج از برجام از آمريکا بنمايد؟
چگونه است که آمريکا مي تواند خسارت حمله به سفارت خود را از ايران مطالبه نمايد و از حساب هاي بسته شده ايران در آمريکا برداشت کند اما ايران نبايد دعوي خسارت هاي کلان خروج آمريکا از برجام را کند؟
اين واقعيت هاي تلخ و حقايق آشکار به ما تفهيم مي کنند که دادگاه هاي بين المللي، سازمان حقوق بشر، سازمان ملل و شوراي امنيت، همه در خدمت اعضاء اصلي، يعني همان کشورهاي استعمارگرند و براي ما و امثالهم کاري نمي کنند مگر آنکه ما هم به يک ابرقدرت تبديل شويم. همان چيزي که کشورهاي استعمارگر و هم کشورهاي همسايه از آن بيم دارند.
پس بايد در مذاکرات اخير به هوش باشيم از يک سوراخ دو بار گزيده نشويم. هرچند به قول بايدن رئيس جمهور فعلي آمريکا گزينه نظامي هم روي ميز است.
متأسفانه سرتاسر تاريخ روايتگر قدرت نظامي، حيله و دروغ و ترفند سياسي کشورهاي متجاوز و مهاجم است و تاريخ به عقب برنمي گردد.
ما بايد قوي شويم براي دفاع از حقوق خود به هر وسيله ممکن که ضامن امنيت مان باشد.
والسلام

شماره روزنامه:7301
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در دوشنبه, 05 مهر 1400

موارد مرتبط