چاپ کردن این صفحه

چرا ايران از آمريکا مطالبه خسارت نمي کند؟  

توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 23 بهمن 1400 229 0
سرمقاله " محمد عسلی" 24 بهمن 1400          چرا ايران از آمريکا مطالبه خسارت نمي کند؟

براساس کدام اصول و حقوق بين الملل آمريکا که مدعي حقوق بشر است به خود اجازه مي دهد به حقوق کشورهاي ديگر تجاوز کند و آنها را در انحصار اقتصاد وابسته به خود قرار دهد؟
يکي از اصول اوليه حقوق بين الملل عدم دخالت کشورها در امور سياسي و اقتصادي يکديگر و به رسميت شناختن استقلال و آزادي و حفظ تماميت ارضي است. آمريکا امروز هم بعد از نزديک به شش قرن که از کشتار و تجاوز به خاک بوميان قاره آمريکا مي گذرد هنوز همان خوي تجاوزگري و جنگ طلبي را در مقدمه حيات خود قرار داده و براي همه کشورهاي دوست و دشمن و بي طرف خط و نشان مي کشد، تهديد مي کند، فشار سياسي و اقتصادي مي آورد و خود را ارباب و ديگر کشورها را رعايايي مي داند که مي بايد از برنامه ها و خواسته هاي قلدرانه او تبعيت کنند.
آمريکا کشوري است که از آغاز تولد تا به اينک در پي تصرف جهان بوده و حتي فضا و اعماق اقيانوس ها را درنورديده و ميراث بشريت را به يغما برده است. امروز آمريکا و دولت هاي آن يا با حمله نظامي به صورت مستقيم به حقوق سياسي، اقتصادي و انساني زمينيان تجاوز کرده و آنها را ضايع نموده و يا به واسطه جنگ هاي نيابتي و يا بدون جنگ و خونريزي شرايطي فراهم آورده که مغزهاي متفکر و نخبگان کشورهاي ديگر در صف انتظار به اسارت داوطلبانه تن دهند و راهي آن کشور و يا کشورهاي اروپايي متحد شوند.
در واقع آمريکا با ما و ساير کشورهاي آسيايي و آفريقايي چند جنگ همزمان شروع کرده که نتايج آنها درآمدي است که به جيب و خزانه دولت آنها مي رود.
نخست جنگ و يا تهديد نظامي با واسطه و بي واسطه، دوم جنگ رسانه اي براي مديريت افکار عمومي و مأيوس کردن مردم از عملکرد دولت هايشان به منظور فروپاشي دولت هاي مستقل و نظام گسيختگي و به راه انداختن جنگ هاي داخلي که نتيجه آن برادرکشي و دامن زدن به اختلافات ديني و مذهبي و قوميتي است.
سوم کودتا و از ميان برداشتن دولت هاي مستقل و ملي مانند کودتاي 28 مرداد 32
چهارم جنگ اقتصادي که دامنه وسيعي دارد و بيشتر کشورهاي تک محصولي را مورد هدف قرار مي دهد. مانند کشورهاي داراي منابع غني نفت و گاز، و يا کشور کوبا که کشوري تک محصولي بود و شکر صادر مي کرد، جنگ شکر در کوبا نمونه اي از آن است. اين اقتصاد چهاروجهي محور آن در دست آمريکا و شرکت ها و کارتل هاي بزرگ چند مليتي تابع سياست-هاي اقتصادي آمريکاست به اين نحو که چون براي اکتشاف و بهره برداري قراردادهاي ترکمن چايي را به کشورهاي نفت خيز تحميل کرده اند خود را مالک الرقاب اين منابع مي دانند و نتيجتا هم از توبره مي خورند و هم از آخور و اگر اعتراضي از جانب دولت هاي تحت ستم و مبارزات مردمي بلند شود دولت هاي دست نشانده را سر جاي آنها مي نشانند و تنبيه مي-کنند و يا قيام ها و شورش ها را سرکوب مي نمايند.
نکته مهم تر آنکه به گونه اي کشورها را در چنبره اقتصادي ماشيني قرار مي دهند که هرگونه فشار اقتصادي موجب تعطيلي کارخانجات وابسته به مواد اوليه و قطعات شود که مردم دوباره آرزوي بازگشت به شرايط اوليه را داشته باشند.
به عنوان مثال وقتي ملک فيصل در سال 1973 در جنگ اعراب و اسرائيل براي اولين بار جرأت کرد تا شير نفت را به روي شرکت هاي آمريکايي ببندد، آنقدر سازمان سيا و موساد در عربستان نفوذ داشتند تا ملک فيصل را توسط برادرزاده اش ترور کنند و هر اعتراضي را در نطفه خفه نمايند هرچند قاتل در ميدان رياض گردن زده شد اما آمريکا به مقصود خود رسيد و دوباره امير دست نشانده اي را جايگزين نمود.
تاريخ معاصر جهان شاهد ترورها، کودتاها و تجاوزات نظامي آمريکا و کشورهاي غربي متحد آنست که چه خسارت ها و جنايت هايي در جهان انجام داده و چگونه ميليون ها انسان بي گناه حق طلب را کشته و يا به زندان هاي مخوف افکنده اند مانند زندان گوانتانامو.
ايران هم يکي از کشورهايي است که بعد از جنگ جهاني دوم در سلطه آمريکا از استقلال و آزادي محروم بوده است.
انقلاب اسلامي ايران که به همت و خواست مردم تلاش کرد تا از زير سلطه آمريکا بيرون آيد هم طعم تلخ و رنج آور جنگ تحميلي 8 ساله را چشيد، هم در تحريم اقتصادي کمرشکن فشارها را تحمل کرد و هم دارايي ها و منافع آن مورد دستبرد و فشار اقتصادي قرار گرفت تا آنجا که بخش عمده اي از دارايي ها و ذخائر ارزي ايران در بانک هاي آمريکا با بهانه هاي مختلف به نفع معترضان آمريکائي فرار کرده بلوکه شد و در قضاوت هاي يک طرفه و غير عادلانه بين مدعيان ترور و فرار و گروگانگيري تقسيم گرديد.
سؤالي که بيش از هر زمان ديگري مطرح است اينکه چرا آمريکا تاکنون به هيچ کشوري که حقوق آنها را اعم از سرمايه هاي مادي و انساني ضايع کرده و يا به يغما برده است خسارتي پرداخت نکرده است.
آمريکا در طول مدت بيش از چهل سال کشور ايران را در تحريم اقتصادي و فشارهاي سياسي قرار داده و خسارت هاي عمده اي وارد کرده است.
از ساقط کردن هواپيماي مسافري در فضاي خليج فارس گرفته تا همراهي و همکاري با صدام بعثي در جنگ تحميلي و تا خسارت هايي که با همراهي و کمک اسرائيل به تأسيسات فنآوري هاي انرژي هسته اي وارد آورده و يا ضررهاي اقتصادي ناشي از تحريم هاي ساليان و خروج از برجام که در واقع هر دادگاه بين المللي مستقل براساس تمام قوانين و ضوابط و مقررات بين المللي حق دريافت خسارت را به ايران مي دهد. با اين وصف چرا دولت ايران از آمريکا و اسرائيل و ساير کشورهاي 1+5 که قرارداد را يک طرفه فسخ و يا عقيم کردند به ديوان بين المللي لاهه شکايت نمي برد و طلب خسارت نمي کند؟ اين سئوالي است که ذهن هر مخاطبي را درگير مي کند.
اميد است توانايي ايران به آنجا برسد که بتواند حق خود را از آمريکا و اسرائيل بگيرد.
والسلام

شماره روزنامه:7416
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در شنبه, 23 بهمن 1400

موارد مرتبط