چاپ کردن این صفحه

طلاق، زير ذره بين

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 17 اسفند 1400 258 0
سرمقاله اسماعیل عسلی ۱۷ اسفند ۱۴۰۰          طلاق، زير ذره بين

طلاق و رشد صعودي آن در جامعه به دغدغه  اي همگاني تبديل شده چرا که اولا نشانه اي از ضعف زيرساخت   هاي معنوي در جامعه اي است که داعيه ي اسلامي   بودن دارد و ثانيا تاثير آن را بر بحران کاهش جمعيت و به تبع آن رشد و توسعه اقتصادي نمي   توان انکار کرد.
با پر رنگ شدن نگاه اقتصادي به تمامي   رويدادها که از گونه اي واقع نگري حکايت دارد حتي متوليان امور ديني هم ناخرسندي خود را از افزايش طلاق با چاشني تحليل   هاي اقتصادي همراه مي   کنند.
طلاق دلايل زيادي دارد از اين رو برجسته کردن برخي عوامل و ناديده انگاشتن عوامل ديگر به حل چنين مشکلي کمک نمي   کند. کساني براي توجيه اين وضعيت پشت کردن به سنت   ها را عامل برهم خوردن تعادل جامعه مي   دانند و عده اي ديگر بي  اعتنايي به حقوق انساني و شهروندي را برجسته مي   کنند بايد اذعان داشت که برخي از سنت   هاي دست و پاگير موجب انحطاط جامعه بوده و هست و در نقطه مقابل استقبال شتاب زده از الگوهاي غربي هم با توجه به نبود ظرفيت   هاي فرهنگي راهگشا نيست !
تنگناهاي اقتصادي، کودک همسري، عدم رعايت هم کفوي، تغيير شرايط اقتصادي و تحصيلي زن و شوهر، تغيير سبک زندگي، اعتياد، ورشکستگي، بيماري   هاي لاعلاج، عدم رعايت حق انتخاب براي دختران و سوء استفاده ولي دختر از جايگاه سنتي خود و... تمامي   اين موارد مي   تواند عاملي براي جدايي زوجين از يکديگر باشد اين در حالي است که بسياري از زوجين صرفا به خاطر فرزندانشان کماکان زير يک سقف زندگي مي   کنند در حالي که از زندگي لذت نمي   برند.
ترس از احتمال جدايي، ادامه تحصيل، اشتغال زنان به عنوان کمک کار زندگي، اجاره نشيني، بيکاري و پايين بودن درآمد و تنوع نيازهاي کودکان براي رشد و تحصيل و بالندگي موجب مي   شود که اغلب زوجين خصوصا در شهرهاي بزرگ در سالهاي اوليه ازدواج زير بار فرزند آوري نروند.
پر واضح است که تمامي   اين مشکلات را نمي   توان به صورت يکجا برطرف کرد و مشکل کاهش نرخ جمعيت را با نگاه بخشنامه اي حل نمود نگاه تنبيهي هم با توجه به عمق مشکلات خانوادگي کارساز نيست. بازگشت به گذشته و احياي سنت   ها نيز معقول به نظر نمي   رسد چرا که بسياري از اين سنت   ها با وضعيت مطلوب و نگاه روزآمد به زندگي همراستايي ندارد. امروزه ديگر کمتر خانواده اي زير بار نامزدي   هاي دوران طفوليت و کودک همسري مي   رود و تاکيد بر ازدواج   هاي فاميلي هم که بيشتر با هدف حفظ املاک و دارايي   ها صورت مي   گرفته امروزه طرفداران زيادي ندارد. نمي   شود ما از يک طرف بگوييم نظر دختر شرط اساسي براي شرعي بودن عقد است و از طرفي ديگردختري که هنوز به سن انتخاب و بلوغ عقلي نرسيده را پاي سفره عقد بنشانيم . گرفتن پول توسط پدر و مادر خصوصا اگر از روي استيصال و درماندگي باشد تحت عنوان شيربها و يا هر عنوان ديگر در ازاي رضايت دادن براي عقد کردن يک کودک و فرستادن او به خانه شوهر در صورتي که خودش هم نمي   داند به کجا مي   رود نتيجه اي جز خودسوزي و فرار از خانه و در بهترين وضعيت طلاق عاطفي و ناسازگاري ندارد و اساسا بساط چنين عقد و عروسي   هايي در حال برچيده شدن است. ازدواج   هايي که در چارچوب آيين   هايي نظير خون بس يا به دست آوردن افتخار خويشاوندي صورت مي   گيرد جايگاه دختران را تا سطح يک ابزار پيش پا افتاده تنزل مي   بخشد
متاسفانه رسانه   ها خصوصا صدا و سيما قادر به طرح برخي از موضوعات مورد اختلاف بين زن و شوهرها که عمدتا جنبه جنسي و عاطفي دارد نيستند در صورتي که ناديده انگاشتن چنين موضوعاتي به فسق و فساد و فرار از خانه و مرگ   هاي مشکوک يکي از زوجين و همچنين درخواست طلاق و به اجراء گذاشتن مهريه دامن مي   زند.
جامعه در حال پوست اندازي است و در اين شرايط لازم است که رسانه   ها به موضوعات اساسي خصوصا پيرامون حقوق زن و مرد و فرزندان از جهات گوناگون ورود کنند. زماني که مشکلات جنسي يک مرد که موجب نارضايتي همسرش مي   شود از زبان يک کارشناس در شبکه اي پرمخاطب مورد بحث قرار مي   گيرد، زني که با شوهرش در اين زمينه   ها مشکل دارد آرامش و اميد پيدا مي   کند که راهي براي متقاعد شدن همسرش در جهت رفع ناتواني   هايش پيدا خواهد شد.
هم ترازي و هم کفوي بين زن و شوهر را نبايد به موضوعاتي خاص محدود کرد زيرا اين مسئله تنها به موضوعات اقتصادي و فرهنگي و تحصيلي محدود نمي   شود و دامنه ي گسترده اي دارد.
متاسفانه حاکميت وضعيت شتر مرغي و دست و پا زدن جامعه بين سنت و مدرنيسم موجب شده که ما برخي از واقعيت   ها را ناديده بگيريم. به نظر مي   رسد رسانه   ها خصوصا صدا و سيما بايد تعارفات و تکلفات دست و پا گير را کنار گذاشته و بي پرده به طرح انواع معضلات خانوادگي بپردازند و به کارشناسان امور اجتماعي و خانواده و روانشناسان و جامعه شناسان و پزشکان که صلاحيت ورود به چنين مباحثي را دارند ميدان بدهند تا گفتماني راه بيفتد و مردم هم در آن شرکت کنند. زيرا ميزان حرف شنوي مردم از افراد متخصص با توجه به ارتقاء سطح برخورداري   هاي علمي   افراد جامعه بيشتر است و اموري از اين دست را نمي   توان با پند و اندرز و موعظه پيش برد.اين که فردي بيايد و يک بار مطابق ميل زنان حرف بزند و روزي ديگر مطابق ميل مردان نتيجه بخش نيست. گاهي مي توان با يک برنامه پرمخاطب و فراخوان خانواده   ها براي پيگيري معضلات اجتماعي پربسامد پرونده بسياري از اختلافات را بست طلاق را بايد زيرذره بين برد.

شماره روزنامه:7434
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در سه شنبه, 17 اسفند 1400

موارد مرتبط