چاپ کردن این صفحه

نکته ی پایانی  

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 13 دی 1402 197 0
  سرمقاله 14 دی 1402 اسماعیل عسلی             نکته ی پایانی
این روزها صدا و سیما و برخی از رسانه های مکتوب و عمدتا فعال در تهران چند ماه مانده به برگزاری انتخابات ، آغوش خود را به روی دیدگاه های گوناگون گشوده و شعار تضارب آراء و تحمل نظر مخالف را در پیشانی برنامه های خود قرار داده اند که البته به دلیل این که بسیاری از حرف های درست و حسابی مدت ها به دلیل نبودن بستر مناسب برای مطرح شدن ، پشت سد خودسانسوری و روزمره گی جاخوش کرده و متراکم شده اند ، مسلما رها سازی یکباره ی آنها ممکن است با آستانه ی تحمل جریان های محافظه کار که بعضا در مسیر حرکت سیل سازه یا برجی برافراشته اند چندان همخوانی نداشته باشد .
چنین رویه ای که در راستای گرم کردن تنور انتخابات توجیه پیدا می کند منجر به فصلی شدن کار رسانه ها می شود مانند دست فروشانی که در زمستان شلغم و لبو و باقالی می فروشند و در فصل بهار به فروش چغاله بادام روی می آورند و در گرمای تابستان به عرضه ی بستنی و فالوده می پردازند و انار را هم برای فروش در پاییز دپو می کنند ! به همین دلیل کمتر رسانه ای پیدا می شود که دارای خبرنگارهای متخصص در زمینه های اقتصاد و سیاست و اجتماع و هنر باشد و اغلب به صورت ترکیبی و تلفیقی اخبار را پوشش می دهند و چه بسا حوزه ی کاری آنها هیچ ارتباط مویرگی هم با هم نداشته باشد . زیرا کمتر روزنامه ای به خاطر نگاه فصلی به رویدادهای سیاسی به دنبال جذب نیروهای متخصص با حقوق مکفی خواهد بود !
تحت تاثیر چنین فضایی ، مخاطبان صدا و سیما به صورت عشیره ای دائما در حال کوچ از شبکه های خودی به شبکه های بیخودی و بعضا نخودی و بالعکس هستند و شبکه چهار که جای خود را در دل به اصطلاح فرهیختگان باز کرده و عمده برنامه هایش در قالب مستند و مصاحبه و فیلم های معناگرا و مناظره و سخنرانی تنظیم گردیده و مخاطبان خاص خودش را دارد اخیرا با راه اندازی برنامه شیوه به طرح برخی از مسائل چالشی در حوزه های علوم انسانی و سیاست و اقتصاد با حضور صاحبنظرانی که هریک به دنبال اثبات دیدگاه های خود هستند ، می پردازد که البته اگر چنین مسائلی قبلا در برخی شبکه های خارجی دستمالی نشده باشد ، حلاوت و جذابیت بیشتری خواهد داشت . متاسفانه در فضای کج دار و مریزی که چندین دهه به آن خو گرفته ایم ، ایجاد شبهه به مراتب بیشتر از رفع شبهه رواج دارد و همین مسئله موجب توفیق کسانی می شود که گرداننده ی برنامه هایی خط دهنده نظیر پرگار هستند که الحق بسیار حرفه ای برنامه ریزی شده و اداره می شود . طبیعتا برنامه هایی از این دست توسط دغدغه مندان فرهنگی رصد می شود و تلاش می کنند با راه اندازی نشست هایی با کارشناسان به شائبه هایی که در چنین برنامه هایی ایجاد شده پاسخ داده شود اما چه زیانی دارد اگر ایجاد شبهه و رفع شبهه به صورت زنده و همزمان زمینه و فرصتی برای طرح پیدا کنند و تمامی این اتفاقات در شبکه های داخلی رخ دهد تا شاهد این همه ریزش نباشیم ؟
بعضی ها مناظره های فاقد چالش و درگیری های لفظی را دلچسب نمی دانند در حالی که اگر طرفین بحث از سعه ی صدر لازم برخوردار باشند دیگر لازم نیست که گریبان هم را بگیرند و نسبت ناروایی به یکدیگر حواله دهند . سیاست از جنس وحی منزل نیست و تاکنون تاریخ نام هیچ سیاستمداری که مرتکب اشتباه نشده باشد را به ثبت نرسانیده زیرا سیاست با هر چیزی هم که درآمیزد باز هم از جنس علم است که باید آن را دانشگاه یاد گرفت و دور از انتظار نیست که سیاستمدار هرچقدر هم که مخلص و در عین حال متبحر باشد اشتباه کند یا در خوش بینانه ترین حالت به دلیل دریافت مشاوره های غلط ، تصمیمی نامناسب بگیرد و به اقدامی دست بزند که بعدها روی مشوه شدن چهره ی او هر چند اندک تاثیر بگذارد و پرسش هایی را پیرامون عملکرد او بر سر زبان ها بیندازد. اگر مهاتما گاندی که چهره ای کاریزماتیک داشت و نلسون ماندلا که درشکیبایی و انصاف ضرب المثل بود نیز دوباره زنده شوند و از آنها بپرسند در صورتی که دوباره به موقعیت قبلی خود در سیاست برگردید ، چه کاری را که قبلا انجام داده اید نخواهید کرد مسلما حرف هایی برای گفتن دارند و در مواردی شاید زبان به عذر تقصیر بگشایند! شاید اظهار شگفتی از برخی اشتباهات سیاستمداران وطنی به این دلیل است که بر اساس رویه ای قدیمی و باستانی که رسوبات آن هنوز بر جای مانده عده ای یا از سر احساسات و یا با انگیزه ی طلب روزی و صله برخی از مسئولین را در ابتدای پذیرش مسئولیت به گونه ای توصیف کنند که گویی قرار نیست اشتباه کنند و از هر گونه خطا در تشخیص و داوری و اجرا مصون هستند که صد البته چنین نیست سخن از تضارب آراء بود و این که چون اهل نظر ناگزیر نیستند برداشتی یکسان از مسائل گوناگون داشته باشند می توانند از طریق رایزنی ، مناظره ، مصاحبه ، نوشتن یادداشت و مقاله در رسانه های مکتوب و همچنین حضور در نشست های علمی و تخصصی و کنفرانس های مناسبتی به ارائه ی دیدگاه های خود بپردازند . البته هر چند لحاظ کردن دیدگاه صاحب نظران در تصمیم گیری ها نه برای مردم الزام آور است و نه برای قوای سه گانه ولی مردم این حق را دارند که در جریان انتخابات با بی اعتنایی به یک عده و رویکرد به عده ای دیگر نتیجه ی شنیده ها و دیده های خود را اعلام کنند و نمایندگان در مجلس و دولت در مقام اجرا و قوه قضائیه در مقام داوری این فرصت را دارند که با توجه به دیدگاه های مطرح شده به بهترین قانون ، اجرا و داوری برسند . ارزش آزادی بیان نیز در همین اتمام حجتی است که صورت می گیرد تاعده ای نگویند نمی دانستیم وگرنه انجام می دادیم و عده ای دیگر نگویند نگذاشتند ما حرفمان را بزنیم. البته با تمامی این حرف ها حتی اگر آزادی در حد اعلا درجه آن هم وجود داشته باشد و تمامی مشورت ها در چارچوب صورت گیرد و رسانه ها نیز در راستای منافع ملی روشنگری کنند باز هم باید احتمال ضعیفی را برای بروز خطای در محاسبات و برداشت ها و اجرا و داوری و قانونگذاری در نظر بگیریم که با این فرض دیگر هیچکس به استبداد و تمامیت خواهی متهم نمی شود و شفافیتی که به دنبال چنین فضایی ایجاد می گردد به تدریج هر چیز را در جای خود قرار می دهد .
سخن بر سر همین نکته پایانی است.
 
شماره روزنامه:7949
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در چهارشنبه, 13 دی 1402

موارد مرتبط