وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    آثار نظام گسيختگي اقتصادي  

    توسط محمد عسلی/ مدیر مسئول روزنامه عصرمردم 06 اسفند 1401 161 0
    سرمقاله "محمد عسلی" 6 اسفند 1401        آثار نظام گسيختگي اقتصادي
    ميرزا تقي خان اميرکبير نخستين صدراعظمي بود که در زير تيغ استبداد توانست جيره جيره خواران دربار ناصرالدين شاه را قطع کند و يا کاهش دهد. او جان خود را بر سر اين کار گذاشت اما با وجداني راحت سر بر زمين نهاد.
    آنچه امروز اقتصاد ما را به اين روز انداخته همان جيره خواران و فاميل هاي تودرتوي سرمايه اندوز هستند که اخلاق را به مسلخ ادبار برده اند. برنامه ريزي اقتصادي دانش نويني است که با تحولات و تغييرات سياست هاي کلان جهاني مي بايد موازنه شود.
    اگر ايران يک کشور تک محصولي است که نيست مي بايد درآمدهاي حاصل از ماليات، گمرکات، محصولات کشاورزي، توليدات صنعتي و معدني و درآمدهاي ديگري که بخش عمده اي از آن قبل از واريز به خزانه اختلاس مي شود جاي درآمدهاي نفتي را بگيرد.
    متأسفانه از آغاز پيروزي انقلاب اسلامي ما قالبي محدود و تنگ درست کرديم و گفتيم سرمايه دار، سرمايه گذار، گردشگر خارجي، سياست خارجي و بسيار ديدگاه هاي محفلي ديگر مي بايد در اين قالب بگنجند و چون نگنجيدند ما را به اين روز انداختند تا در اين انديشه باشيم که چگونه مي توانيم اين قالب هاي تنگ و محدود را يا فراخ تر کنيم و يا کلاً حذف نماييم.
    درست به خاطر دارم اولين استاندار منصوب شده در فارس بعد از پيروزي انقلاب اسلامي صندلي و ميزهاي دفتر خود را رها کرد و در سالن اجتماعات زيلو پهن نمود و چهارزانو نشست و گفت راه رسيدگي به امور مي بايد با سادگي و ساده پوشي در نظام اسلامي همراه  باشد. امروز با گذشت 44 سال از آن انقلاب مي بينيم که چه اتاق ها و سالن هايي با پوشش گران ترين و زيباترين دکورها و صندلي و ميزهايي بنا شده اند و بسياري از ادارت کل، سالن هاي اجتماعاتي بنا کرده اند که شايد سالي چند نوبت در آن گروه هايي جمع شوند و در عوض بسياري از مدارس ما از داشتن سالن اجتماعات که هيچ از فضا هاي مطلوب آموزشي هم محرومند.
    وقتي افرادي مسئوليت قبول مي کنند که سواد و مديريت لازم براي پيشبرد امور ندارند و فقط بنا را بر تعهدي مي گذاريم که مي بايد داشته باشند و بعضا آن را هم ندارند نتيجه کار همين مي  شود که اگر بگويند برويد کلاه بياوريد، سر مي آورند و در زندگي خصوصي مردم به انحاي مختلف دخالت هاي غيرقانوني مي کنند که جز ايجاد نارضايتي و اعتراض کاري از پيش نمي رود.
    متأسفانه امروز نظام گسيختگي اقتصادي، بار سنگين خود را روي افکار عمومي  و اخلاق مردمي  گذاشته است. آثار و تبعات اين بار سنگين در رفتار، گفتار و انديشه مردم اثر کرده و آنها را در برابر تبليغات سوء عليه نظام جمهوري اسلامي آسيب پذير مي نمايد هرچند فقير و غني و پير و جوان در اين رهگذر متضرر مي شوند زيرا ارزش پول ملي روز به روز و لحظه به لحظه در برابر ارز خارجي کاهش مي يابد و کاسب ها و فروشندگان اگر کالايي را چند سال پيش هم خريد کرده باشند نرخ آن را با چند برابر قيمت به روز مي کنند تا آنجا که دو مغازه روبروي هم يک کالا را با يک شاخص با دو نرخ عرضه مي نمايند.
    دروغ و ريا و حيله گري چنان پيشتاز شده که هم خريدار و هم فروشنده بنا را بر ناراستي و دروغ گذاشته چانه زني ها اعصاب هر دو را آزار مي دهند.
    چه بايد کرد؟
    نخست: دولت بايد بار سنگين پرداخت حقوق و مزايا و بيمه و اضافه کاري و حق مأموريت و هزار زهر مار ديگر را زمين گذارد و آن را به بخش خصوصي واگذار کند تا هم کيفيت کار بالا رود و هم دولت بتواند نفس بکشد و از جلسات بي خاصيت و بي نتيجه خلاص گردد.
    دوم: اولويت کار را در تثبيت پول ملي قرار دهد و اگر بناي اشتباه دولت احمدي نژاد در برقراري يارانه نقدي را مي خواهد دنبال کند نبايد ارز دولتي را به بهاي گران براي جبران کسري بودجه وارد بازار نمايد.
    سوم: درخت دوستي بنشانيم و نهال دشمني بر کنيم و در برقراري روابط حسنه با همسايگان عرب پيشقدم شويم.
    ما در دانش نظامي  و دستآوردهاي علمي جايگاه محکم و قوي داريم و مي توانيم جاي بسياري از کشورهاي اروپايي و آسيايي را بگيريم به گونه اي که نياز به فروش نفت هم نداشته باشيم.
    استراتژي هاي خود در سياست هاي داخلي و خارجي را حفظ کنيم اما در اعمال روش هاي خود تجديدنظر نماييم.
    به قول سعدي:
    «به شيرين زباني و لطف و خوشي
    تواني که کوهي به مويي کشي»
    درخصوص سياست هاي داخلي کار مردم را به مردم وا گذاريم و از اعمال اقدامات تحريک کننده و خشن پرهيز کنيم و با تدبير راه برون رفت از نارضايتي ها را هموار سازيم. و ياد آوريم که براي کاهش پرونده هاي ارجاع به دادگستري که بعضاً نياز به رفت و آمدهاي طولاني هم ندارد همانند گذشته با کدخدامنشي و ورود بزرگ ترها رفع اختلاف نماييم.
    به تجربه ثابت شده از زماني که تلفن 110 براي رسيدگي به درگيري هاي محله اي و خياباني اختصاص داده شد کلانتري ها و هم دادگاه ها با انبوهي از پرونده هاي قضايي مواجه شدند. به علت عدم نظارت صحيح و مستمر بر عملکرد ادارات، سازمان ها، نهادها و بخش هاي خصوصي کلاهبرداري ها، دزدي هاي يقه سفيدها و انباشت پرونده هاي مال باختگان افزايش يافت. به ساختمان دادگستري فارس چند برابر افزوده شد و ساختمان هاي ديگري در گوشه و کنار شهر بنا گرديد که حتي در پله هاي آنها هم مراجعين مي ايستند و بالطبع آمار زنداني ها هم بالا و بالاتر رفته است و همه اين اضافه کاري ها بار سنگين روي دوش سه قواست.
    ايران در طول تاريخ دشمنان سرسخت داشته است و امروز هم دارد زيرا به گنج هاي طلايي مي ماند که چشمان حريص قدرت هاي بزرگ به آن دوخته شده اند. ايران مي بايد از قدرت نظامي قوي براي دفاع و ايستادگي در برابر متجاوزان برخوردار باشد. حتي حق مسلم ماست که بمب اتمي هم براي بازدارندگي داشته باشيم هرچند به مصالحي و مصلحتي نمي خواهيم داشته باشيم اما فقط نيروهاي نظامي براي بازدارندگي شرط کافي نيستند هر چند شرط لازمند.
    پشتوانه مردمي و وحدت ملت شرط کافي براي حفظ امنيت و مرزهاي کشور ماست اما نبايد از گسسست مرزهاي اخلاقي، معيشتي و فرهنگي و اجتماعي غافل بمانيم. اقتصاد نظام گسيخته ما طبعا بيانگر ضعف ما و تحريم هاست و دشمنان به خوبي از اين ضعف استفاده کرده و مي کنند.
    ما بايد اين ضعف ها را به قوت تبديل کنيم. متأسفانه اقتصاد يک شبه خراب مي شود اما صد ساله آباد نمي گردد. تغيير شرايط به ما کمک مي کند تا اميدواري و تاب آوري مردم را افزايش دهيم. ما چه اصراري داريم که هر مسئول ناموفقي با هر سن و سالي را در جايگاه قبلي خود قرار دهيم و اگر ناتواني او اثبات شد او را در پست ديگري به کار گيريم مگر کار حساس دولتي تعارف بردار است و يا انقلاب و دولت انقلابي، ديني به افراد مسن و ناتوان دارد که نمي تواند آنها را کنار گذارد و اجازه دهد بقيت عمر را به فراغت بگذرانند؟
    اگر جوانان تحصيلکرده براي ورود به کارهاي بزرگ تجربه لازم و کافي را ندارند اما انرژي، استعداد و توان بيش از ديگران را دارند تقصير از آن دولتمردان ماست که ميدان به آنها نداده اند و بيشتر از وجود بازنشستگان استفاده کرده اند.
    در بخش هاي خصوصي و بعضي سازمان ها براي گريز از بيمه و تبعات آن بيشتر بازنشسته ها را به کار گرفته اند.
    رانندگي اتومبيل هاي حمل و نقل هم بسياري بازنشستگان به عهده دارند و تصادفات جاده اي و خياباني هم ناشي از ضعف و بنيه و خواب آلودگي آنهاست.
    عامل عمده اعتياد و مجرد ماندن جوانان نخست بيکاري است و بعد تورم و مسائل اخلاقي و اقتصادي ديگر. براي پيشگيري از بيکاري مي توانيم جوانان کارگر و حتي تحصيلکرده را به کارهاي ساده اي وارد کنيم تا فراغت ورود به خيابان گردي و گذران عمر غيرمفيد نداشته باشند. زيرا اگر همان پولي را که براي رفع فسادهاي ناشي از بيکاري صرف مي کنيم براي ايجاد اشتغال به کار گيريم در موضع دفاعي قرار نمي مانيم.
    و اما بعد: همه باور داريم که امروز بيش از هر زمان ديگر اخلاق، قانونمداري و فرهنگ زير تيغ فشارهاي مالي از اصالت دور شده اند و اين زنگ خطر بزرگي است که سالهاست به صدا درآمده و ما هنوزا هنوز دل مشغول مقابله با دشمنان داخلي و خارجي هستيم که متأسفانه نه تنها تمامي ندارند که روز به روز بيشتر هم مي شوند.
    اگر کشوري امپراطوري بوديم حاصل کارمان مانند امپراطور هاي گذشته سقوط مي بود ما که امپرطوري نيستيم فقط مي خواهيم کشوري مستقل، مقتدر و آزاد داشته باشيم و خون شهدايمان پايمال نگردد.
    والسلام
     
    شماره روزنامه:7707
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در شنبه, 06 اسفند 1401

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3