وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    آخرين دغدغه  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 07 اسفند 1401 85 0
    سرمقاله "اسماعیل عسلی" 7 اسفند 1401       آخرين دغدغه
    آخرين دغدغه اي که يک نفر مي تواند داشته باشد پيرامون مرگ دور مي زند که صاحبان انديشه آن را در رديف بزرگترين اسرار قرار داده اند و تاکنون نيز کسي پيدا نشده که پرده از روي اسرار مرگ بردارد و ناگفته ها را در اين خصوص بر زبان آورد. مردم گاهي براي فرار از دايره ي پاسخگويي به پرسش هاي بيشماري که پيرامون مرگ مطرح است به يک جمله ي کوتاه بسنده مي کنند و مي گويند : " مرگ حق است " و منظورشان از حق ، گريزناپذيري از آن است يعني اين که به قول پروين اعتصامي : " هر که باشي و ز هر جا برسي – آخرين منزل هستي اين است " در آخرين کتاب آسماني هم همگان به تسليم در برابر خواست پروردگار توصيه گرديده و دعوت شده اند که در زمان مواجهه با مرگ دوستان و نزديکان و خويشاوندان سببي و يا نسبي بگويند " انا لله و انا اليه راجعون " . در مورد کيفيت جهان پس از مرگ نيز سخنان زيادي از قول شخصيت هاي بزرگ و مطرح جهان نقل گرديده که اگرچه پاسخگوي شبهات گوناگون پيرامون پديده ي مرگ نيست اما همه را به سکوت و تسليم دعوت مي کند . در آموزه هاي ديني هرگز بر سر اين موضوع که جسد انسان پس از مرگ در چه مکاني دفن شود سخني به ميان نيامده و پيروان اديان توحيدي بر اساس رفتاري که قابيل انجام داد و جسد برادرش را زير خاک دفن کرد به همين ترتيب عمل مي کنند و خاک هيچ کجا نيز مزيتي بر ساير مکان ها ندارد زيرا خداوند در زمان رسيدگي به اعمال انسان ها هيچ توجهي به مکان دفن آنها ندارد و چه بسيار انسان هاي درستکار و نادرستکاري که در کنار يکديگر دفن شده و به خاک رفته اند . در آموزه هاي ديني جسد انسان که مرکب از عناصر گوناگون موجود در طبيعت است پس از مرگ تجزيه شده و در دراز مدت به خاک تبديل مي شود . اما اين که کساني دغدغه دارند که جسد مرده گان خود را در جاي مخصوصي دفن کنند ارتباطي با مرده ندارد و بيشتر به زنده ها مربوط مي شود چرا که فاصله محل دفن با محل زندگي بازماندگان ، مانايي قبر به دليل قرار داشتن در مجاورت مکان هاي مقدس و ماندگار ، دفاع از جايگاه و هژموني خانوادگي و در معرض استهلاک و خرابي نبودن و قرار داشتن در حصار و همچنين حفظ آنچه به يادگار بر سر قبر او نوشته مي شود از جمله دغدغه هايي است که بازماندگان را وادار مي کند که نسبت به محل دفن بستگان خود حساسيت به خرج دهند . وگر نه ، نه پيامبر (ص) مبادرت به ساخت بقعه و آرامگاه بر سر قبر کساني نظير خديجه (س) و حمزه (ع) کرد و نه علي ابن ابي طالب به چنين کاري رغبت نشان داد زيرا آن بزرگواران حساب روح و جسد را از يکديگر جدا مي دانستند و تنها مکاني که شانيت نشانه دار شدن را پيدا کرد و به عنوان نماد وحدت به نظرگاه و قبله ي مسلمانان تبديل شد ، خانه ي کعبه بود که دليل و فلسفه ي خاص خود را داشت آن هم بدون هيچ پيرايه و زينتي !
    دراين دنيا کساني هستند که با رويکردهاي خيرخواهانه به دغدغه هاي مشترک انساني توجه ويژه دارند براي نمونه کسي که قبرستان دارالرحمه واقع در بخش جنوبي شيراز را براي دفن مردگان وقف کرد ، انساني دورانديش بود . هم اکنون اين قبرستان که ظرفيت استاندارد آن کامل شده و مردگان جديد را در معابر آن دفن مي کنند ، روزهاي آخر فعاليت خود را سپري مي کند در حالي که مردم هنوز هم براي دفن مردگان خود در آن رغبتي وصف ناشدني دارند به طوري که کار به دوطبقه و سه طبقه تا چهار طبقه رسيده است . در همين شهر شيراز زمين هايي پيرامون برخي از بقاع متبرکه خريداري گرديده و جانمايي شده که فراخور ويژگي هايي که دارد به قيمت هاي متفاوتي به متقاضيان واگذار مي شود . البته هيچ کس قادر به مقاومت و نفي باورهاي عمومي در مورد ارجحيت برخي مکان ها نيست و اصرار پيرامون اين موضوع هم راه به جايي نمي برد زيرا تغيير رفتارها همواره در گرو تغيير ديدگاه هاست و چالش هاي موجود در جامعه ي ما به اندازه اي متنوع است که چنين چالشي در اولويت اول نيست . لذا هر گونه تغيير و تحولي در اين زمينه را بايد به گذشت زمان واگذار کرد . خصوصا اين که وقتي مردگان قبل از وداع با دار فاني بر سر موضوعي به وصيت نامه نويسي و سفارش روي مي آورند و اصرار دارند که حتما در کنار فلاني و اين مکان و آن مکان به خاک سپرده شوند ، مقاومت در برابر خواست آنها افراد را با وجدان خود درگير مي کند و معمولا همگان در برابر چنين درخواست هايي تسليم هستند و مي شود آنچه بايد بشود به هر حال ما وارث فرهنگي هستيم که ريشه در زيستي هزاران ساله دارد و آنچه به ما رسيده معجوني از داشته ها و افزودني ها و تحريف ها و جرح و تعديل هاست که طي قرن ها نهادينه شده و در ضمير و روح و روان ما ريشه دوانيده و به يک باور تبديل شده است . در واقع جهان فاني که زيستگاه موقت ماست ميراث کساني است که به ديارباقي شتافته اند و مي توان گفت که کم و کيف زندگي ما نتيجه ي سلوک و تفکر آنها در طول هزاران سال است کما اين که آيندگان نيز چشم اميد به ميراثي دارند که ما براي آنها بر جاي خواهيم گذاشت از علم و دانش و تجربه و ثروت و آب و خاک و باور و فرهنگ و تمدن تا نظرگاهي که براي تماشاي جهان در برابر آنها قرار مي دهيم.اين که ما جهان را براي خودمان بخواهيم يا اين که خودمان را وقف ديگران کرده باشيم شاکله ي اصلي آخرين دغدغه ي ما را تشکيل مي دهد . شايد بتوان گفت ارزش هر انساني وابستگي زيادي به آخرين دغدغه ي او دارد. به راستي آخرين و مهمترين دغدغه ي ما چيست ؟ دغدغه خودمان را داريم يا به ديگران مي انديشيم؟!
     
    شماره روزنامه:7708
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در یکشنبه, 07 اسفند 1401

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3