در شرایطی که جامعه ی نیمه سنتی ما که قبلا به صورت فراگیری تحت تاثیر حاکمیت فرهنگ شفاهی قرار داشت و شاهد طرح مسائلی غیر قابل اثبات در سخنرانی ها و محاورات روزمره بودیم و به فراخور افزایش جمعیت تحصیلکرده ها آماده می شد تا فرهنگ مکتوب را بر اریکه ی فرمانروایی بنشاند و نقل قول های بی حساب و کتاب جای خود را به سخنان قابل استناد بدهد ناگهان سر و کله ی فضای مجازی پیدا شد و موجب گردید که شاهد جان گرفتن فرهنگ شفاهی با تمامی دست اندازهایش باشیم زیرا در فضای مجازی که البته سخنان ارزشمند نیز در آن مطرح می شود ، اغلب افراد که حوصله ی مطالعه ندارند دوباره فیلشان هوای هندوستان کرد و پست های مجازی پر شد از مطالبی که اغلب سر و دم بریده و گزینش شده و پروپاگاندایی است که بوی لمپنیسم و وندالیسم فرهنگی از آن به مشام می رسد و بیشتر برای جذب مخاطب کاربرد دارد که به نوعی جای مطبوعات زرد را گرفته و به میدانی برای عرض اندام و در مواردی فضل فروشی را گرفته است. گاهی شعر شاعری را به شاعری دیگر نسبت می دهند و دیدگاه های خود را به نام مشاهیر جا می زنند و از منظری دیگر نیز سیاست زدگی در آن به اوج خود می رسد و عده ای سعی می کنند مطالبی را باز نشر دهند که قبلا توسط دیگران به فضای مجازی راه پیدا کرده و خیلی هم اصرار دارند که توسط مخاطب به دفعات باز نشر شود و بازار مکاره ای درست شده که از هر دری سخنی را می توان در آن یافت . البته برای جامعه ای بسته که تا پیش از این رسانه های رسمی در اختیار افراد و جریان های محدودی بوده که دیدگاه های اقلیتی خود را مطرح می کردند و اغلب مردم تشنه ی فضایی بودند که بتوانند به چنین دیدگاه های افراطی واکنش نشان دهند چنین رویکردی تا حدودی طبیعی به نظر می رسد وجای شگفتی ندارد و مصداق گهی پشت بر زین ، گهی زین به پشت و حاصل چرخش روزگار است . ناگفته نماند که مزیت های فضای مجازی را نباید برای تعدیل چنین فضای بسته ای نادیده گرفت . نشان به آن نشان که به موازات جان گرفتن فضای مجازی و ایجاد فضایی که همگان فرصتی برای ابراز وجود پیدا کردند بسیاری از کسانی که قبلا در رسانه های صوتی و تصویری و مطبوعات میدان دار بودند ، ماست های خود را کیسه کرده و سعی کردند که حساب شده حرف بزنند و بدانند که هر حرف ناسنجیده ای ممکن است با واکنش های منطقی و تندی مواجه شود که کار را برای آنها دشوارتر خواهد ساخت .
از جمله دلایلی که موجب شد فضای مجازی طرفداران زیادی پیدا کند ، مخالفت گروهی بود که با شفافیت مشکل داشتند اما اکنون کار به جایی رسیده که کسی قادر نیست در برابر این سیل بنیان کن سدی ایجاد کند و تمهیداتی بیندیشد که هم بتوان جنبه های سازنده و مثبت فضای مجازی را حفظ کرد و هم قادر به وندالیسم زدایی از آن بود. هر چند این وضعیت با متعادل شدن فضا ترمیم خواهد شد و مردم از این وسیله ی ارتباطی استفاده ی معقول تری خواهند داشت . این که فحاشی های رایج در فضاهای ورزشی به فضای مجازی منتقل شود یک فاجعه است که دامن کسانی که در استادیوم ها نبوده اند را هم می گیرد و روی روحیه بازیکنان تاثیر منفی خواهد گذاشت .
با گشت و گذار در فضای مجازی حتی می توان به 100 سال پیش بازگشت که دعانویسی و جنبل و جادو و تعویذ چشم زخم را به خورد خلق الله می دادند و عده ای دکان دار در مسیر زندگی پر از دردسر مردم بساط خود را پهن می کردند . وقتی جامعه ای بیمار باشد حتی توانایی بهره مند شدن از دستاوردهای علمی را هم ندارد . در چنین جامعه ای خودرو قاتل می شود و تلفن همراه اسباب دردسر و هر چیزی از معنای اصلی و فلسفه ی وجودی اش فاصله می گیرد.