چاپ کردن این صفحه

شاید وقت آن رسیده باشد  

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 29 مرداد 1404 25 0
سرمقاله 28 مرداد 1404 اسماعیل عسلی                شاید وقت آن رسیده باشد
کسانی که در ایران خود را در بحث پیری جمعیت دغدغه مند می دانند و در عین حال دستی از دور و نزدیک بر آتش قانونگذاری و اجرا دارند اغلب تصور می کنند که پیشگیری از افتادن کشور در چاله ی جمعیتی با پند و اندرز و بخشنامه و برخی تشویق های زبانی و حواله دادن به قضا و قدر و تضمین روزی از غیب امکان پذیر است و این در حالی است که دورنمایی که اخبار روز از وضعیت معیشتی ترسیم می کنند به اندازه ای هول انگیز است که صاحب فرزند شدن برای خانواده های جوان به شجاعتی مثال زدنی نیازمند است .
این که گفته می شود میانگین دوره انتظار برای خانه دار شدن در کشور 27 سال است به این معناست که اگر متوسط سن ازدواج برای مردان را 26 سال در نظر بگیریم و همچنین امیدوار باشیم که میانگین دوره انتظار برای خانه دار شدن در اثر تورم تغییر نکند یک مرد متاهل 26 ساله در سن 50 سالگی صاحب خانه می شود که اگر بخواهد فرزند آوری را به زمانی که خانه دار می شود موکول کند با توجه به متوسط سن ازدواج برای دختران که 23 سال است ، همسرش باید در سن 49 سالگی باردار و یا صاحب فرزند شود که با این توصیف باید خطرات ناشی از بارداری در چنین سنی را نیز در نظر گرفت و اگر قرار باشد که آنها بدون توجه به مسئله ی بی خانمانی و اجاره نشینی بخواهند صاحب فرزند شوند از آنجایی که ناگزیر هستند بخشی از درآمد خود را به غذا و پوشاک و تحصیل و تربیت فرزند اختصاص دهند در آن صورت دوره ی انتظار برای خانه دار شدن از 27 سال هم فراتر می رود و هر چه تعداد فرزندان بیشتر باشد به زمان دوره انتظار برای خانه دار شدن اضافه می شود . به هر حال همه می دانند که اجاره کردن منزل برای کسانی که فرزند ندارند و یا تک فرزند هستند راحت تر است .
تا اینجا ما تنها به موضوع مسکن به عنوان عامل بازدارنده برای بچه دار شدن اشاره کردیم و این در حالی است که یکی از لوازم برخورداری از انگیزه برای بچه دار شدن امید به وجود ثبات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی است. در پیوند با همین مسئله برخی از خانواده های جوان خصوصا تحصیلکرده ها که نتوانسته اند کاری مناسب در کشور پیدا کنند و یا این که درآمد حاصل از کار و فعالیت خود را برای تامین مخارج زندگی کافی نمی دانند و سودای مهاجرت در سر دارند تا زمانی که در انتظار برای فراهم شدن شرایط مهاجرت به سر می برند تصمیمی برای بچه دار شدن نخواهند داشت زیرا بچه داشتن را مانعی برای سرعت بخشیدن به امر مهاجرت می دانند .
موضوع دیگری که به عنوان دغدغه مطرح است بالا بودن هزینه تحصیل است و این مسئله برای خانواده های کم درآمد که قادر به ثبت نام فرزندان خود در مدارس غیردولتی هستند آزار دهنده است.
موضوع دیگری که از لحاظ روانی مانعی جدی در راه فرزندآوری است تاریک بودن آینده فرزندان است . وقتی خانواده های جوان می بینند که خانواده های پا به سن گذاشته پس از عمری بچه بزرگ کردن به دلیل مهاجرت فرزندانشان به خارج از کشور باید در تنهایی زندگی کنند دیگر انگیزه ای برای بچه دار شدن ندارند و همان سگ و گربه را به عنوان مونس و همدم ترجیح می دهند .
از این رو به نظر می رسد که مجلس و دولت اگر واقعا و به صورت جدی دغدغه ی پیری جمعیت دارند و به فکر منافع ملی هستند باید به صورت جدی به دنبال تغییر ریل اداره کشور و بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی با نگاهی روزآمد شیوه حکمرانی باشند زیرا با این وضعیت که یک روز خبر از بحران آلودگی هوا داده می شود و روزی دیگر از کمبود آب و قطع برق سخن می گویند و بدون وقفه سخن از فرونشست و تخلیه شهرها به میان می آید ، ایجاد امید در مردم کار بسیار دشواری است. در حال حاضر اکثریت مردم شیوه ی اداره ی کشور را در شان خود و ایران نمی دانند و از سوء مدیریت ها و مفاسد اقتصادی که نشانه ای بارز از بی سر و سامانی و بلاتکلیفی است رنج می برند .
چرا ما باید به جایی برسیم که فرزند آوری به اولویت چندم خانواده ها تبدیل شود تا جایی که عده ای برای فراراز تنهایی به ازدواج سفید و مناسبات بی حساب و کتاب روی بیاورند که گردانندگان کشور زمانی از منتقدان جدی آن بودند و غرب را بخاطر مسایلی از این دست شماتت می کردند
وزن و سطح و جایگاه قوای سه گانه خصوصا مجلس قانونگذاری با مشاهده ی وضعیت مردم و میزان خرسندی آنها از عملکردها مشخص می شود.
آقای لاریجانی اخیرا گفته است که مسئله نفوذ جدی است . از این رو شاید وقت آن رسیده باشد که به دنبال مشخص کردن سهم نفوذی ها در مشکلات ایجاد شده برای کشور هم باشیم .
 
شماره روزنامه:8401
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آخرین ویرایش در سه شنبه, 29 مرداد 1404

موارد مرتبط