وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    با تغییر شرایط، افزایش جمعیت امکانپذیر است  

    توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 20 خرداد 1403 46 0
    سرمقاله 21 خرداد 1403 محمد عسلی            با تغییر شرایط، افزایش جمعیت امکانپذیر است
    وقتی مادران در به در به دنبال قوطی های شیر خشک از این داروخانه به آن داروخانه می  دویدند و دست خالی برمی  گشتند کدام یک از مسئولان برای رفع این مشکل به ظاهر کوچک تلاش کردند؟
    زمانی که برای ثبت  نام دانش  آموزان حتی در مدارس دولتی مدیران به انحاء مختلف از اولیاء تقاضای پول می  کردند علیرغم آنکه طبق قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی تحصیل در تمام مقاطع تحصیلی رایگان باید باشد کدام یک از مدیران کل آموزش و پرورش جلو این تقاضای غیرقانونی را گرفتند؟
    در شرایطی که مدارس غیردولتی و حتی مدارس نمونه دولتی شکاف طبقاتی را افزایش دادند و هم اینک نیز با شهریه  های کلان مبادرت به ثبت  نام می  کنند و این تصور در افکار عمومی قوت گرفته که فقط این مدارس هستند که می  توانند سرنوشت و آینده دانش آموزان را رقم بزنند کدام یک از مسئولان و نمایندگان مجلس نسبت به ارتقاء سطح مدارس دولتی در این ماراتن نابرابر اقدام کردند؟
    وقتی خرید وسایل کمک آموزشی لوازم  التحریر و نیازهای دیگر دانش  آموزان در مقاطع مختلف آموزشی از عهده اکثر خانواده  ها برنمی  آید و به سختی می  توان تورم و گرانی  های ناشی از ضروریات تحصیل را تحمل کرد کدام انگیزه برای زوج  های جوان، محرک فرزندآوری خواهد بود؟
    شرایط تغییر کرده است و گذشت آن زمانی که خانواده  ها با ازدواج  های آسان و ساده زیستی از فرزندآوری طبق یک سنت قدیمی استقبال می  کردند و مجبور نبودند در رقابت  های ناشی از سبک نوین زندگی پاسخگوی هزینه  های آنچنانی باشند.
    اینک ما شرایط صد سال قبل اروپا را تجربه می  کنیم. زمانی که انقلاب صنعتی و زندگی ماشینی تمامی سنت  ها را تحت تأثیر قرار داد و مدام شعار آزادی و دموکراسی، زن و مرد را کنار هم در کارخانجات و کارگاه  ها و مراکز خدماتی به کار و تلاش مشغول شدند و زن به یک ابزار تبلیغاتی تبدیل شد تا امروز که اکثر کشورهای اروپایی مجبور به پذیرش مهاجران کشورهای جنگ  زده و دارای بحران  های اقتصادی می شوند زیرا با کاهش شدید نوزایی مواجهند با این تفاوت که آنها مهاجران تحصیلکرده داوطلب را بعد از آزمون  ها و تست توانمندی  های لازم به پذیرش آنها اقدام می  کنند و ما سیل آوارگان افغانستانی را با تمامی شرایط سختشان به خود تحمیل کرده  ایم شاید به این امید که در رشد جمعیت جوان ما تأثیرگذار باشند و بقیه ماجرا...
    پس با زبان ساده و بدون تعارف و تکلف و اما و اگرها به آنچه واقعیت جامعه ماست نگاه کنید و برای رفع مشکلات ناشی از پیری جمعیت به فوریت اقدام نمایید.
    نخست اینکه برآورد هزینه کنیم که اگر زمین و خانه و جهیزیه و مخارج عروسی را به زوج  های جوان وعده دادیم و آنها تن به ازدواج دادند آیا حتما از فرزندآوری استقبال می کنند یا در خم اول زندگی اشتراکی به آنچه نمی  اندیشند فرزندآوری است. می  گوییم نه، کافی است براساس آمارهای ارائه شده دقت کنیم چه تعداد از زوج  های جوان صاحب فرزند شده  اند؟
    کافی است شرایط را تغییر دهیم. یعنی راهی برای خلاصی از کاهش ارزش پول ملی بیابیم و تورم را مهار کنیم. آیا جز این است که رفع تحریم کلید گمشده قفل  های بسته اقتصادی ماست؟
    ما در شرایطی زندگی می  کنیم که مدام از طرف دشمنان و مخالفان خارجی از چهار گوشه جهان بمباران یأس و ناامیدی می  شویم و پیوسته جوانان تحصیلکرده ما برای خروج از کشور تحریک و تشویق می  شوند و داوطلبانه در اسارت برده  داری جدید قرار می  گیرند با این تصور که مدینه فاضله آنها کشورهای غربی است به هر دلیل که ما قبول داریم یا نداریم!
    پس با دو معضل مواجهیم. یکم حفظ و نگهداری جوانان و دوم افزایش جمعیت و رهایی از پیری جمعیت.
    آیا به میزان مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی و حوادث غیرطبیعی دقت کرده  ایم که همه ساله تعداد قابل توجهی از جوانان و سرپرستان خانواده را از دست می  دهیم؟
    آیا علت  یابی کرده  ایم که چرا این همه تلفات ناشی از تصادفات رانندگی داریم؟
    پس باید شرایط را تغییر دهیم. یعنی اتومبیل  هایی بسازیم یا وارد کنیم که با یک تصادف ساده این همه مصدوم یا تلفات ندهیم.
    پرداخت هزینه تحصیل و آذوقه و شیر خشک نوزادان و کودکانی که از این پس به دنیا می  آیند را تا سن 18 سالگی به صورت مشروط قبول کنیم تا انگیزه  ای قوی برای فرزندآوری در زوج  های جوان ایجاد شود.
    ما چه اصراری داریم که در تمامی نقاط کشور ساختمان های نامناسبی بسازیم و نام آن را دانشگاه گذاریم و پسران و دختران را به ثبت  نام تشویق کنیم و عمر آنها را ضایع نماییم به امید آینده بهتری که حتی پس از فارغ  التحصیلی نه تنها آنها را برای بازار کار آماده نکرده  ایم بلکه دانش کارآفرینی هم به آنها آموزش نداده  ایم تا سرخورده و عصبی برای کشور و نظام ناراضی درست کنیم و دختران را به سنی برسانیم که دیگر انگیزه ازدواج نداشته باشند و اگر هم دارند سطح توقعشان آنقدر بالا رفته باشد که به دنبال دکتر و مهندس خیابان طی کنند و در پایان فریب خورده و رها شده خانه  نشین گردند!
    بی  تعارف بگویم که شرایط طبیعی زندگی اشتراکی تغییر کرده است. مسئولان نباید تصور کنند ما در سال 50 یا 57 هستیم. یک میز، یک کامپیوتر، یک گوشی همراه و هزاران ساعت نشستن و برنخاستن و در فضاهای مجازی همانند پر کاهی خود را به سیلاب تماشایی تصاویر جذاب انداختن و دل خوش بودن به انعکاس عقده  گشایی  ها، کدام فرصت ایجاد می  کند که از مجاز به حقیقت و از حقیقت به واقعیت برسیم.
    بیاییم شرایط را تغییر دهیم. اشتباهات خود را مرور کنیم. برای حفظ ارزش  هایی که سخت به دست آورده  ایم تدبیر کنیم. مگر بدون نیروی جوان می  توان ایران را حفظ کرد؟
    به ایران فکر کنیم. به زادگاه به مادر و به کشوری که قرن  هاست برای حفظ آن بهترین فرزندان این ملت فدا شده  اند. نه فقط همه نگاه  ها به دولت و مسئولان باشد که تمام هم و غمشان مقابله با فشارهای اقتصادی و سیاسی دشمنان ابرقدرت خارجی است. بلکه به خودمان فکر کنیم. به توانمندی های ملتی که اگر بخواهند قله البرز را هم از جای می  کند. اگر بخواهند؟
    والسلام
     
    شماره روزنامه:8062
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در دوشنبه, 21 خرداد 1403

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3