هوش مصنوعی، شبیه سازی های فرآیندهای هوش انسانی توسط ماشین ها بویژه سیستم های کامپیوتری است . ارزیابی عملکرد هوش مصنوعی ظرف چند دهه ی گذشته به درک وقوع انقلابی واقعی در این عرصه یاری می رساند چرا که امروزه نه تنها شرکت ها و کارخانجات و مراکز خدماتی بلکه دولت ها نیز برای سرعت بخشیدن به کارها و بالا بردن دقت و دسترسی به آمار درست برای مدیریت جوامع، از هوش مصنوعی بهره می گیرند و دست اندازی هوش مصنوعی به اغلب حوزه های کاری، موضوعی نیست که بر کسی پوشیده باشد.
این که هوش مصنوعی خیلی ها را از کار بیکار کرده ارتباطی با این مطلب ندارد . نقطه ی قوت هوش مصنوعی این است که بر اساس داده ها و اطلاعاتی که دریافت می کند کارش را انجام می دهد . برای نمونه اگر بخواهیم از هوش مصنوعی برای مدیریت کشور بهره بگیریم تمامی داشته ها و نداشته هایمان را به عنوان داده و اطلاعات در اختیارهوش مصنوعی می گذاریم و سپس از او می خواهیم که راهکارهایی ارائه دهد تا مدیران در تمامی سطوح از برنامه ها و پیشنهادهای ارائه شده توسط هوش مصنوعی پیروی کنند .
با اذعان به این نکته که ایران با وجود منابع طبیعی فراوان و نیروی کار تحصیلکرده ، پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان دارد این پرسش مطرح می شود که مشکل چیست ؟ دم دستی ترین پاسخ این است که کشور به خوبی مدیریت نمی شود . از این رو به نظر می رسد که اولین پیشنهاد هوش مصنوعی این باشد که گزینش مدیران را به هوش مصنوعی بسپاریم ! فرض کنیم که ما فردی را به هوش مصنوعی می سپاریم تا او را تایید صلاحیت کند ! هوش مصنوعی بدون توجه به این که چنین شخصی در کدام روستا و شهر به دنیا آمده و چه نسبتی با فلان حزب و گروه دارد و با چه کسانی خویشاوند است و مدرک خود را با چه شیوه ای از چه دانشگاهی اخذ کرده ، بر اساس شغل و پست پیشنهاد شده برای آن شخص از او آزمون می گیرد تا بداند اطلاعاتی که او دارد برای انجام چنین مسئولیتی کافی است یا باید شغل دیگری برای او در نظر گرفت !
هوش مصنوعی اهل لابی گری و رانت و رشوه گیری و معامله و گروگان گیری و مشروط کردن واگذاری یک مسئولیت به افراد نیست بلکه تنها و تنها به توانایی، تخصص و سابقه ی کاری او و نتایجی که به دست آورده کار دارد و این گونه نیست که بگوید چون او در این شهر موفق نبوده در شهر دیگری مشغول به کار شود .
از آنجایی که هوش مصنوعی قادر است اطلاعات تمامی افراد پیشنهاد شده و یا متقاضی پذیرش یک مسئولیت را دریافت کرده و آن را تحلیل و ارزیابی و اولویت بندی نماید چه بسا یک فرد ایرانی آماده به خدمت ساکن درکشوری دیگر را برای پست و مسئولیتی خاص پیشنهاد کند و در نهایت فرضا 50 نفر را برای انجام کاری خاص معرفی نماید تا گزینش یک نفر با توجه به برخی ملاحظات اجتناب ناپذیراز میان 50 نفر امکان پذیر باشد . دور از انتظار نیست که اگر نامزدهای نمایندگی برای حضور در مجلس نیز از لحاظ میزان سواد و تجربه مورد تایید هوش مصنوعی باشند با استقبال زیاد مردم برای شرکت در انتخابات نیز مواجه شویم زیرا هوش مصنوعی آنها را ناگزیر می کند تا به پرسش هایی در پیوند با مسئولیتشان پاسخ دهند و برای نمونه مشخص شود که آنها چه اطلاعاتی از مسائل و مشکلات حوزه انتخابیه خود دارند و تا چه اندازه با قانون اساسی آشنا هستند و برنامه ی آنها برای بهبود وضعیت مردم چیست !
ما بدون تعارف و رودربایستی پای هوش مصنوعی را به سیاست باز کردیم اما بدون این که بدانیم خیلی ها با این توصیفات از کار بیکار می شوند . از جمله واسطه ها و کارچاق کن ها و غوغا سالاران و پشت هم اندازها که علی رغم وقوف واشراف کامل بر نتایج عملکرد خود همچنان بر درستی دیدگاه و رفتارشان اصرار دارند . از همه ی این حرف ها گذشته این مسئله قبل از هر چیز باید در قالب قانون عرض اندام کند تا قابل پیاده شدن باشد . به هر حال هوش مصنوعی بر اساس داده ها و اطلاعاتی که دریافت می کند برنامه ریزی می نماید و چه بسا کسانی به او اطلاعات غلط بدهند که اگر این گونه باشد دیگر تفاوتی بین مدیران خودمان با هوش مصنوعی وجود ندارد !
این که چه شد که چنین ایده ای به ذهن ما رسید، وضعیت نابسامان کشور است زیرا اغلب مردم بر این باور هستند که این گونه زندگی کردن شایسته ساکنان کشوری با این همه ثروت های خدادادی نیست و اولین چیزی که به ذهن هر کسی می رسد این است که کشور به خوبی مدیریت نمی شود و برخی افراد سرجای خودشان نیستند و برای این که هر کسی سرجای خودش بنشیند باید از هوش مصنوعی که اهل دروغ و ریاکاری و رانت و پارتی بازی نیست کمک بگیریم . البته مشکل دیگری هم بعدها به وجود می آید و آن این که با تمامی تلاش هایی که هوش مصنوعی خواهد کرد باز ممکن است کسانی کار خود را به درستی انجام ندهند که در آن صورت معلوم نیست باید گریبان چه کسی را به عنوان عامل اصلی مشکلات بگیریم . بهترین نتیجه ای که می توان از این مطلب گرفت این که ما نباید به صورت شتابزده عده ی زیادی حقوق بگیر را از کار بیکار کنیم و حرفی بزینم که خریداری نداشته باشد.