چاپ کردن این صفحه

نظم فردی و نظم اجتماعی  

توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 24 آذر 1404 40 0
سرمقاله 24 آذر 1404 محمد عسلی                     نظم فردی و نظم اجتماعی
به آفرینش نگاه کن، به ستارگانی که در آسمان نورافشانی می‌کنند و به بارانی که از آسمان می‌بارد، به قانونمندی‌های طبیعت و علت و معلول‌های حاکم بر آن. به رویش گل سرخ و به ترکیبات برآمده از رویش یک دانه در دل خاک سیاه. به خورشید که از میلیون‌ها، میلیون کیلومتر دورتر نور و گرمایی به زمین می‌بخشد و به دریاها که روح طراوت به زمین و زمان داده‌اند. به خودت نگاه کن. به ظاهرت و نظمی که بر اعضاء و جوارحت حاکم است و به درونت که هزاران نظم و قانون هدفمند در آن پیوسته فعالند و دمی آرام ندارند.
به هر آنچه ببینی و بشنوی و حس کنی از این جهان همه تابع نظم و قانونند که اگر در آنها خللی وارد شود دیگر آن نتایج و بهره را نخواهند داشت. حال ببین در این اجتماع که جمع آدم‌ها با دیدگاه‌ها و باورهای مختلف در کنار هم جامعه‌ای را تشکیل داده‌اند و در شهر و روستا و بخش با هم زندگی می‌کنند اگر تابع نظم و قانونی نباشند و به رعایت آن خود را ملزم نکنند چه خواهد شد و به چه عقوبتی گرفتار می‌شوند.
هر کشور و ملتی برای همزیستی و شرکت در هم سرنوشتی می‌باید تابع نظم و قوانینی باشند که جریان امور آنان نتایج دلخواه را به بار آورد یعنی روند زندگی آنان به خیر و صلاح و بدون چالش و خشم و درگیری مسیر طبیعی خود را طی کند. نان و آب و مسکن و بهداشت و کسب تجربه و دانش آنان در شرایط مطلوب تأمین گردد و بتوانند حریم خانوادگی و محیط زیست خود را حفظ کنند و بالاتر از آن از مرزهای تمامیت ارضی خود دفاع نمایند و نیز مرزهای باور و اندیشه و فرهنگ خود را در برابر تهاجمات بیگانگان مصون و محفوظ نگه دارند.
بی گمان نتایج مطلوب در سایه نظم و قانونمندی حاصل می‌شود؟
باورمندی به نظم و قانون از بسیاری صرف هزینه‌ها پیشگیری می‌کند. تعداد نیروهای نظامی و انتظامی را کاهش می‌دهد. دادگاه‌ها و قضات روز به روز بیشتر نمی‌شوند و دعاوی کم و کمتر می‌شود و ترازوی عدالت به تعادل می‌رسد.
اما اگر هر کس سعی کند که در غیاب پلیس و دور از چشم ناظران، نظم و قانون حاکم را زیر پا گذارد آن می‌شود که آتش فتنه و هرج و مرج در هر نقطه‌ای روشن شود و محیط زندگی را تار و تاریک نماید. این دودهای برخاسته از آتش بی‌نظمی، منافع جمع را تهدید می‌نماید و هر آنچه کسب شده را خاکستر می‌کند.
نارضایتی‌های معقول و منطقی باید توسط مسئولان به موقع پاسخ داده شود و برنامه‌ریزان برای رفع مشکلات اقدامات عملی به جای آورند. آنچه در این بحث مهم می‌نماید و کمتر به آن توجه می‌شود نظم فردی است. نظم فردی از زمان کودکی در خانه و مدرسه توصیه می‌شود و هر فرد می‌باید با تبعیت از قانون در هر شرایطی خود را موظف به قانونمندی بداند زیرا براساس قراردادهای اجتماعی بین ملت و دولت همه باید در تبعیت از قانون، خود را موظف ببینند تا در سایه آن آرامش و آسایش داشته و به مطالبات پاسخ مناسب داده شود . متأسفانه بعضا دیده می‌شود عبور از چراغ قرمز و عدم رعایت آئین‌نامه‌ها و مقررات راهنمایی و رانندگی، نظم حمل و نقل عمومی را خدشه می‌کند و موجب خسارت‌های جانی و مالی می‌گردد و یا بعضی از فرصت‌طلبان برای سودجویی بیشتر برخلاف قوانین و مقررات مبادرت به کم‌فروشی، احتکار و گرانفروشی می‌کنند . این اعمال همه ناشی از تربیتی است که فاقد نظم و قانون و باورمندی است.
دینداری واقعی به این معنی است که هر کس در درون خود پلیسی و بازدارنده‌ای را داشته باشد که به فرمان آن پاسخ مثبت دهد. اگر چنین نباشد دروغ، ریا، فریب، کلاهبرداری و جرائم دیگر روز به روز گسترش یافته و ترس از قانون و پلیس برای ادامه یک زندگی سالم در جامعه نتیجه‌بخش نخواهد بود زیرا در غیاب پلیس و نظارت مأموران هر کس به خود اجازه می‌دهد برخلاف ضوابط و مقررات اقدام کند.
در یک جامعه سالم که آحاد مردم منافع مشترک دارند همه باید خود را موظف به رعایت نظم و قانون بدانند .
از رهبر و رئیس جمهور و اعضاء دولت گرفته تا نمایندگان مجلس و کارگزاران قوه مجریه همه در مدارس و دانشگاه‌ها تحصیل کرده‌اند و در آنجا شخصیت و توانایی جسمی و علمی آنان شکل گرفته است.
حال اگر مدارس و دانشگاه‌ها در انجام امورات محوله قصور و یا کوتاهی کرده باشند بالطبع سرریز آن به جامعه برمی‌گردد.
قانون، فرهنگ، سنت و باورهای دینی و مذهبی، معیار های نظم فردی و اجتماعی‌اند، عملکرد نیروهای نظامی و انتظامی و ناظران بر امور و نیز تعالی فرهنگ و همزیستی مسالمت آمیز را می‌توان در سلامت جامعه و باورمندی مردم به قانون و نظم محک زد و ارزیابی کرد.
آنچه مهم می‌نماید و نمی‌توان از کنار آن به سادگی گذشت باورمندی به قانون، فرهنگ، سنت و دین‌باوری است. اخلاق و رفتار فرد در جامعه هم بازتاب و برآمده همین چهار مقوله‌اند. نظمی که که بر عبادات حاکم است خود مبین این خواسته است که عبادات هم بدون نظم و رعایت ضوابط آن پذیرفتنی نیست. از این روست که ما مسلمانان به این باور رسیده‌ایم که نماز ستون دین و بازدارنده از فحشاء و منکرات است که اگر نباشد نمازی و عبادتی صورت نگرفته است. نظم اجتماعی ریشه در نظم فردی دارد که حاصل آن جامعه سالم و قانونمند است.
والسلام
شماره روزنامه:8498
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آخرین ویرایش در یکشنبه, 24 آذر 1404

موارد مرتبط