چاپ کردن این صفحه

مناظره بعدي

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 20 مهر 1399 600 0
یادداشت طنز سردبیر اسماعیل عسلی 21 مهر 1399مناظره بعدي

لطيفه خانم دستگاه فلزياب پسر زن مش غضنفر را به عاريت گرفته بود داده بود دست دختر خوانده ي زن برادرش و تمرگنده بودش دم در اتاق تا معلوم بشه دو جفت قاشق چنگال استيلش که تو مناظره اولي سر دود رفت از کجا سردرآورده ، تيرش ميزدي خونش درنمي اومد . اهل محل مثل لشکر شکست خورده وارد مي شدن و هر کسي دنبال جاي دنجي مي گشت تا بتونه پاشو دراز کنه و به ديوار تکيه بده و نفسش تازه بشه ! ساعت از 9 صبح گذشته بود و هنوز اتاق اولي پر نشده بود. چون ننه ي اردلان افشاگري کرده بود لطيفه خانم بهش گفت : با کمال شرمندگي شما ديگه از چشم اهل محل افتادي ، گفتم زن مش غضنفر به جاي شما حرف بزنه ! ننه ي اردلان هم گفت: مگه حالو نمايندگي چه تحفه اي هست که من بخاطرش يقه جر بدم ، سگي کمتر چخي کمتر ، چرا سر بي دردخودم دستمال ببندم که مثلا ميخواد چيطو بشه ، شيشه وقتي بشکنه تيزتر ميشه ، از حالا مي دونم چيکار کنم ، جرات دارن قدم کج بردارن ، خودم رسواشون مي کنم . هر کي نماينده شد بايد بگه چي چي داره چي چي نداره ، تا دست آخر خودم جوجه شماري کنم ببينم از کجا به کجا رسيدن ! (و رفت نشست )
از سر و صداي مجلس مي شد فهميد که ديگه وقت مناظره ست . زن مش غضنفر لباس عروسي زن کاکاش پوشيده بود و مثل کبک قدم ورمي داشت و به لطيفه خانم گفت : اگه اسفند دم دستته دور سر من بچرخون که مرحوم مادرم مي گفت نصف مرده هاي قبرستون نظر خوردن . لطيفه خانم هم نه ورداشت و نه گذاشت و گفت: بادنجون بم آفت نداره برو پشت تريبون که آفتاب پهنه ! زن مش غضنفر رفت پشت تريبون و خنده ي مليحي تحويل اهل محل داد و سهيلا خانم هم گفت : زن مش غضنفر که غريبه نيس ، تو مناظره اولي نشون داد که هنوز دود از کنده بلند ميشه ، اگه هنوز هم طلا به گوش و گردنتون آويزونه به خاطر از خود گذشتگي زن مش غضنفره .
يک نفر از اون وسط گفت : حالا اين سارق مسلح کي بود ؟ دادينش تحويل کلانتري ؟ زن مش غضنفر گفت : واگذارش به خدا ، ديدم عقل درست و حسابي نداره دو تا پس گردني نثارش کردم و گفتم هري .
اخترخانم گفت : اگه بقيه ي دزدها رو هم همينطوري بگيرين حسابمون با کرام الکاتبينه !
سهيلا خانم گفت : خانم هاي اهل محل به خاطر خدا به جاده خاکي نزنين تا کارا پيش بره ، مناظره ي اولي که هيچي به هيچي ، به جايي نرسيديم و رو کرد به زن مش غضنفر و گفت : بفرما شروع کن ببينيم حرف حسابت چيه !
زن مش غضنفرگفت : اول از همه ميخوام بگم که اهالي محله ما از همه ي محله ها بهترن چون گوهر شناسن ، محله هاي ديگه هم بايد مثل محله ي ما به خودشون بيان
انيسه خانم گفت : هنوز نه به داره نه به باره ، بازم سر خود بريدي و دوختي ؟ مگه ما به کجا رسيديم که ديگرون دنبال سرمون راه گز کنن ؟
زن مش غضنفر گفت: ميخواستم بگم که من دلم راضي نميشه که فقط محل خودمون آباد بشه ، مثلا همين سقاخونه ي محل بغل دستي شمع نداره ، سروناز خانم شما پاشو کاسه بگردون پول جمع کن تا براشون آستين بالا بزنيم !
شهلا خانم گفت : شما راست راست راه برو نميخواد پشتک بزني ، اول اهل محل ، بعدا کور و کچل ، اگه شما محله ي خودمون رو آباد کني ، محله هاي ديگه هم فکري به حال خودشون ميکنن ، ما آه نداريم که با ناله سودا کنيم پول بديم شمع تا دود بشه بره هوا ، خدا عقلت بده !
زن مش غضنفرگفت : لطيفه خانم اگه قراره من نماينده باشم خودم مي دونم بايد چيکار کنم ، بنا باشه کلاه بندازيم تو دست و پاي همديگه، سنگ رو سنگ بند نميشه ، از همين حالا گفته باشم !
سهيلا خانم گفت : شما که هنوز انتخاب نشدي که خط و نشون ميکشي ، تازه انتخاب هم که شدي تو نماينده ما هستي نه نماينده ي خودت ، بعدش هم تو حق نداري با پول اهالي محل ، محله هاي ديگه رو آباد کني !
يکباره ننه ي اردلان گفت : به سلامتي پنج دقيقه هم بيشتر شد بيا برو بشين که امثال تو مفتشون گرونه !
زن مش غضنفررو کرد به ننه ي اردلان و گفت : همين کارا ميکني که چشم شوهرت دو دو ميزنه ! مگه مفتشي که ساعت کوک ميکني ؟ ( يهو عصباني شد و دستش رفت به طرف ليوان نيم خورده که سهيلا خانم دستش رو گرفت) و گفت: قضيه رو امنيتي نکن که خونه ي لطيفه خانم جاي جر و منجر نيس ،تو معرکه قبلي قاشق چنگالش هاپولي شد ، برو بشين !
زن مش غضنفر گفت : چند تا توصيه ي کرونايي هم دارم . ميخواستم بگم آب نيم خورده ي بچه ي نابالغ بريزين تو کاسه ي مسي و با دم گربه به هم بزنين بخاري که ازش بلند ميشه اگه بره تو حلقتون کار خودش رو مي کنه . دکترا سر در نميارن ، من چند سال پيش رفتم عمل زيبايي ، دماغم بريدن پيوند زدن به گوش شوهر خاله باجناق پسر داييم . حالا وقتي غذاشون ميسوزه گوشش تير مي کشه .
کوکب از اون وسط جيغ و داد راه انداخت که ساعت چقدره لطيفه خانم ؟ لطيفه خانم هم گفت از زن مش غضنفر بپرسين که رفته سراغ دماغش !
زن مش غضنفر گفت : بر چشم بد لعنت و رفت نشست .
کوکب رفت پشت ميز و گفت : چند روزه که از دست اهالي محل خواب راحت ندارم . شب کابوس مي بينم . چه خبرتونه . من که هنوز کاره اي نيستم . هي پيغام پسغام حواله ندين ، بي مايه فطيره ، کسي که ميخواد شيرووني خونه شون قيرگوني بشه بايد بره شهرداري مجوز بگيره ، ضمنا بايد براي قاشق چنگال استيل لطيفه خانم هيأت تحقيق و تفحص راه بندازيم کبيسه خانم گفت : حتما بعدا هم ميگين براي رسيدگي به گاوبندي هيأت تحقيق و تفحص کارگروه تفتيش راه بيفته و چند ماه ديگه هم گندش دربياد که بچه ي رئيس کارگروه تفتيش هم سر از کانادا در آورده بعدش هم بايد کميته ي دزدبگيرون تاسيس بشه ، من ميگم همين الان کاسه بگردونين پول قاشق چنگال لطيفه خانم جفت و جور کنين که تا صد برابرش بايد حق تحقيق و تفحص بپردازيم . آخرش هم هيچي به هيچي ( سرفه هاي مداوم کبيسه خانم مثل بمبي بود که تو جلسه ي مناظره منفجر شد و همه رو فراري داد . لطيفه خانم بعد از جمع و جور کردن وسايلش فهميد دو تا استکان فرانسوي ديگه هم گم شده)

شماره روزنامه:7029
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در یکشنبه, 20 مهر 1399

موارد مرتبط