چاپ کردن این صفحه

بلانسبت شما

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 22 مهر 1399 491 0
یادداشت طنز اسماعیل عسلی 23 مهر 1399بلانسبت شما

انيسه خانم و مامان ليلا رفته بودن احوالپرسي ننه ي اردلان که ميگفتن کرونا گرفته ، هنوز جاشون گرم نشده بود که چونه شون گرم شد ، مامان ليلا گفت : ننه ي اردلان ! دوست ميگه : گفتم . دشمن ميگه : ميخواستم بگم . من ميگم که نگي نگفت ! خشت اول که کج گذوشتي ديوار کج ميره بالو ، بعدش ديگه هر چي ميخواي باد قپون کن و آب تو جوغن بکوب ، توفيري نداره ، چقدر گفتمت ماسک بزن ، ماسک صاحب مرده که مثل چارقد نيست که پس و پيش شدنش عرش خدارو نلرزونه ، همي که نوک دماغت بزنه بيرون ، ويروس پاپي ميشه ، همونطوري که پشه رفت تو دماغ نمرود ، ويروس کرونا عينهو کولي قرشمال که دنبال يي در بازي مي گرده ، سر زده هل ميخوره تو چيل گشادت ، از اونجام ديگه خودش راه بلده ، ميره اونجايي که عرب ني انداخت ، شب به صبح نکشيده تنت ميشه عين تنور آهنگري ، چرک سفيد مي افته به جونت ، از اشتها ساقط ميشي ، چنبره ميزني زير پتو ، اجنه با کيسه ي حمومي دست پلکوت مي کنن و از درد استخون فرياد يا قدوست بلند ميشه ، بعدش هم خر بيار باقالي بار کن ! چند بار گفتمت با کوکب گنگويي نشست و برخاست نکن ، چيش سفيد کلکسيون ناخوشيه ، از وقتي شوهرش تن به گور شد ، کوکب افسار پکوند و زمزمه کرد : واي چه خوبه بي مردي / ول تو کوچا بگردي
از اون وقت تا حالا شده پيله ور مرض ، سل ميده ، کرونا ميگيره ، شده عمله ي عزرائيل ، اصلا تا حالا ميخ شدي تو چيشاش ، پناه بر خدا دنبال نفس کش ميگرده که سرش بکنه زير آب ، خودش هم از بس اکبيريه خاک قبولش نمي کنه و نکير و منکر چيش ديدنش ندارن ، به بادنجون بم ميگه زکي ، مث خر نچ نچي به زور سيخونک پا به پا ميشه ولي بازم خيال مردن نداره ، روزگار از دست شرخري هاش جون به سر شده و انگشت به دهن مونده ، ميگن مهره ي مار داره و جن و پري تو شناسنامه ش دست بردن وگرنه تا حالو بايد هفت تا کفن پوسانده باشه . حالام چيزيت نيس ، صبح ناشتا با عرق بارهنگ و تخم ترتيزک دماغت بشور ، دست بمال به پيشوني ، اگه نم برداشته باشه ، گل چين روزگار پسندت کرده ، وگرنه حالا حالا داريمت ! شنفتم با کهنه ي بچه گي سعيد آقا ماسک درست کردي ! اين کارا آخر و عاقبت نداره ! زر سفيد به درد روز سياه مي خوره ، پولاتو گذاشتي تو متکا ، خودت سر گذاشتي به زمين !
ننه ي اردلان از زور خنده افتاد به سرفه ، دو تا عطسه هم چاشني کرد و بادي راه انداخت که دور و بري ها از ترس کرونا مثل اسب مار ديده رم کردن و با هول و هراس رفتن طرف در . ننه ي اردلان گفت : هول نکنين ، من کرونا ندارم ، چند روزي بود ، پسرم پاشو کرده بود تو يي کفش که الا و لله بايد خونه رو بذاري گرو ، ميخوام کار و کاسبي راه بندازم ، منم که مي دونستم دنبال سرکيسه کردنه پا کشيدم به قبله و گفتم کرونا گرفتم سه روزه که هر چي زنگ ميزنه آه و ناله تحويلش ميدم و سرفه و اخ و تف راه ميندازم ، بلکه گورش گم کنه ، مدتي افتاده بود تو کار قاچاق ، روزگارمون بد نبود ، بعدش رفت بساط مال خري پهن کرد ، چند وقتي قرص و دوا مي فروخت ، بورس که يله شد کز کرد گوشه ي خونه و ترياکش شد شيشه ، تا ترياک مي کشيد و دود راه مي انداخت يه چيزيش هم به من مي رسيد ، مفت مفت حالي به حالي مي شدم ، استخون دردم بي حکمت نيست ، راستش تو اين اوضاع گل سنبلي تکليف هيشکي معلوم نيست ، وگرنه ميشه ظرف يک ماه بچه ي نازنين من از حشيش بزنه به ترياک ، از ترياک بزنه به شيشه ، حالو ميگه دنبال کار ميگرده ، شايد رفته تو کار کوکائين وگرنه اين همه پول ميخواد چيکار... خدا خيرشون بده همسايه ها نوبت گذوشتن همه چي درس ميکنن برام ميگذارن دم در! دو هفته ميشه که رنگ بازار نديدم ، خودمونيم ، کرونا هم همچي بد نيس !! از همش خوبتر اين که نميخوام ديگه با زن مش غضنفر مناظره کنم ، مسئوليت خوب نيس ، اول اين که فحش خوري زياد داره و تا هفت پشت آدم تو گور ميلرزه ، دوم هم اين که از صبح تا شب بايد دنبال چهار تا از خودت نه بدتر سگ دو بزني ، دست آخر هم خر خسته ، خدا ناراضي ، که چيطو بشه ؟ اگه دل به دل مردم بسپاري دنيا نداري ، اگه اسير خودت بشي آخرت نداري ، من الان به قاعده دو هفته ميشه به مدد کرونا دست به سياه و سفيد نزدم ، روزي هم از در و ديوار ميرسه ، تازگيا هم اسم نوشتم رفتم تو صف وام کرونا ، سنگ صبور من فقط شما دو نفر هستين ، مبادا درز بکنه ، گفتم به شما بگم بدونين اگه فردا چيزخورم کردن گفتن کرونا گرفت مرد ، باورتون نشه !
انيسه خانم گفت : مارمولک ، تو چرا دستت به جايي بند نشد ؟ تو که شيطونو درس ميدي !
مامان ليلا گفت : با اين توصيفي که تو از کرونا کردي بعدش نوبت منه ، ميخوام مدتي سر بذارم به بالش بي خيالي ، اول پاييزه ، زمستون تو راهه ، چند بسته کاموا بخرم براي نوه هام لباس گرم ببافم ، اگه آفتابي نشدم به در و همسايه ها بگين به بد روزي افتاده ، از چندتاشون طلبکارم بلکه نقد بشه ، باباي بچه هام وقتي ببينه رفتني ام خونه ميزنه به اسمم که به اصطلاح حلالش کنم ، بعدش هم ارواح باباش !!
انيسه خانم گفت : دعا کنين واکسن کرونا هاتون هاتون نياد تو بازار که بعدش نوبت منه ! پيش خودمون باشه ، سينه ريز طلا تو عروسي کاکام دادم به مهوش ، برنمي گردونه ، پته اي هم ندارم ، مي ترسم اگه کار به دعوا بکشه بزنه زيرش ، به رو خودش نمياره ، ميخوام بندازمش تو رودرواسي کرونايي بگم کارم تمومه ، مردم اين روزا اين قدر که به مرده ها رحم مي کنن ، از سر زنده ها نميگذرن ! خدا خيرت بده ننه ي اردلان خوب راهي پيش پام گذاشتي ، هميشه دعا کن خدا شري راه بندازه که خير ما توش باشه ، وقتي خدا برامون خواسته ما چرا بايد ناز بکنيم ؟ کرونا بي حکمت نيست. ترامپ که هر چي از دهن خورده بود از دماغش زد بيرون ، هرچي گاو دوشيد کرونا لگد زد ريخت ، ميگن اقتصاد اروپا داره جون مي کنه ، اينجوري که من شنفتم اقتصاد ما از آلمان بهتر شده ، کاشکي بگن هواپيماي سمپاس دور سر ايران اسفند بچرخونه ، خدا کنه به گوششون نخوره که ميگن کرونا زير سر شماست ،نه گور داريم نه کفن، وقتي نه چيزي ميديم ، نه چيزي ميگيريم کرونا ميخواد چکارمون بکنه ، المفلس في امان الله . پولامونم که دست خودشونه ، از همه ي دنيا طلبکاريم به خودمون بدهکار ، اقتصادمون دنيا رو انگشت به دهن کرده ، تو سوراخ سنبه اي نيست که سر نکرده باشيم . از اون طرف دولت کشيده رو جريمه و ماليات ، از اين طرف هم مردم زير آبي ميرن ، بازي چيش بگيرکه ، عين دوتا اسب عصاري که گذاشته باشن دنبال هم ، هيشکي به هيشکي نميرسه ! ؟ از پاچه مي بُرند وصله ميزنن به چارقدمون . به نظرتون حالو چيطو ميشه ؟
ننه ي اردلان گفت : به مغز نداشته ي خودت فشار نيار ، هيچ طوري نميشه ! روزي که دلار شد صد تومن ، همه زدن پشت دستشون و گفتن حالو چيطو ميشه ؟ ، حالو شده سي هزار تومن ! چيطور شد؟ آبش کشيدن چلو شد ! بنده ي خدا باباي خدابيامرز من اين خونه رو خريد دو هزار تومن ، چند روز پيش که راه فاضلابش گرفته بود تلفن زديم به يارو ميگه پنجاه هزار تومن ميگيرم سر ميکنم توش ببينم چه مرگشه تا بعد بهتون بگم بايد چکار بکنين. حساب بکن ننه ي اردلان گودي چاه خلا اصلا جزو زيربنا حساب نميشه ولي خرج بازديدش شده بيست و پنج برابر قيمت اوليه خونه !! شما همين چاه خلا رو بگير برو جلو ببين به کجا ميرسي !!
ننه ي اردلان گفت : يه بلانسبتي هم بگي جاي دوري نميره !
انيسه خانم گفت : اگه با بلانسبت همه چي درست ميشه به خاطر گل روي شما بلانسبت !!

شماره روزنامه:7031
این مورد را ارزیابی کنید
(2 رای‌ها)
آخرین ویرایش در سه شنبه, 22 مهر 1399

موارد مرتبط