چاپ کردن این صفحه

چه دشوار است

توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 23 آبان 1399 575 0
سرمقاله سردبیر "اسماعیل عسلی" 24 آبان 1399  چه دشوار است

بسياري از سالمندان و ريش سفيدها به ياد نمي آورند که شاهد بيماري واگير دار و کشنده اي نظير کووييد 19 بوده اند . اين بيماري به گواهي تاريخ هيچ شباهتي به امراضي مانند آبله ، سرخک ، ديفتري ، وبا و ساير بيماري هاي شناخته شده ندارد . شايد يکي از دلايل دامن زدن به اين ذهنيت که ممکن است عوامل غيرطبيعي و انساني در توليد چنين ويروسي دخيل باشند نيز همين ويژگي هاي منحصر به فرد است . طبيعي است که در اين ميان نيز عده اي چنين پديده اي را به عوامل متافيزيکي نسبت دهند که نفي و اثبات آن به اين سادگي نيست . در واقع شرايط موجود به ما اجازه نمي دهد که موضوع پيشگيري و درمان را از اولويت خارج کرده و به چنين موضوعات حاشيه اي بپردازيم . آنچه ذهن گردانندگان جوامع بشري را در سراسر جهان درگير کرده پيدا کردن راهي براي نجات مردم از خطرات و پيامدهاي کروناست . تا جايي که حتي رويدادهاي سياسي و علمي و اجتماعي نظير آموزش ، کار ، برگزاري نمايشگاه هاي هنري ، صنعتي و همايش ها و کنسرت ها و سينما و تئاتر و بزرگداشت ها به مناسبت هاي گوناگون از حالت حضوري خارج شده و به صورت ويبنار و آنلاين برگزار مي شود اما اين پرسش کماکان مطرح است که چرا با توجه به آمار ابتلاي بالاي مردم کشورمان و مرگ و مير فراوان به نسبت جمعيت هنوز هم شاهد تداوم تحريم ها ، کمبود دارو و در اولويت بودن برخي موضوعات ديگر هستيم . چون پاسخ اين پرسش بر عهده ي من نيست به سرعت از آن عبور مي کنم و به موضوع دوم مي پردازم .
کرونا بيش از هر زمان ديگري ما را به بيمارستان ها ، درمانگاه ها و مراکز بهداشتي کشانيد و کمبودها را احساس کرديم و متوجه شديم اگر سوانح طبيعي نظير آتشفشان و زلزله و سيل فراتر از ظرفيت هاي موجود به مراجعات انبوه و توده اي به مراکز درماني منجر شود از توان بالايي براي مديريت آن برخوردار نيستيم و همواره موضوعاتي فراتر از جان مردم چنين مسائلي را به حاشيه مي برد .
خوشبختانه علي رغم رواج بسياري از بداخلاقي ها و نامردمي ها که عده ي زيادي را به گرگ تبديل کرده و به جان مردم انداخته هنوز هم شاهد فداکاري کساني هستيم که دانش و دارايي خود را خرج مردم و تندرستي آنها مي کنند. و با تمام وجود باور کرديم که نياز مردم به متخصصين و دانشمندان در شرايط بحراني بيش از نياز آنها به افراد پرگوي پرمدعاست .
سمت گيري سنت حسنه وقف به تامين نيازهاي درماني و آموزشي مردم در شرايط همه گيري کرونا نشان داد که مردم با فرهنگ ايران از هوش بالايي براي درک اولويت ها برخوردارند ، هر چند لاقيدي حاکم بر ذهن و رفتار طيف هايي از جامعه که دچار فقر فرهنگي هستند مانع از رعايت صددرصدي پروتکل ها گرديد و اين مسئله ثابت کرد برخي از مدعيان نفوذ در مردم به هر دليل قادر به مهندسي رفتار شهروندان نيستند و برخي در قالب سرکشي مدني و بي اعتنايي به توصيه هاي موکد نتوانستند يا نخواستند که کادر پزشکي و درماني را همراهي کنند . آمارها همچنان ابهام آلود است ، چه آمار مبتلايان و چه آمار فوتي ها چرا که بسياري از مردم پس از بروز نشانه هاي ابتلا خود را قرنطينه کرده و بعضا نيز از مراجعه به مراکز درماني به دلايل گوناگون از جمله کمبود تخت و دارو و همچنين آلودگي شديد اين گونه مراکز خودداري مي کنند و اغلب نيز پس از گذراندن دوران نقاهت سلامتي خود را باز مي يابند به طوري که شايد آثار برجاي مانده از اين بيماري خطرناک بر اعضاي بدنشان پس از فرونشستن توفان قابل ردگيري باشد .
اميدواريم برگزاري ساده آيين هاي تشييع و تدفين و بزرگداشت و اختصاص مخارج آنها به خريد تجهيزات درماني موجب گردد که اين سنت حسنه نهادينه شود تا شاهد اين همه مخارج بيهوده نباشيم و مردم به تدريج باور کنند آنچه مي تواند به عنوان ذخيره آخرت حکم پشتوانه اي معنوي براي آنها داشته باشد نه خريد تاج گل و دعوت از فلان سخنران و مداح معروف و برگزاري مجلس ختم در فلان مسجد و يا باغ و هتل ، بلکه خيرات و حسناتي است که مرضي خداوند است . چه بسيار جواناني که با بهره گيري از اين فرصت ضمن برگزاري مراسمي ساده بدون بدهکار شدن به اين و آن به خانه ي بخت رفتند و هيچ اتفاقي هم نيفتاد . نه پول کلاني براي قرائت خطبه ي عقد به کسي دادند و نه ريخت و پاشي صورت گرفت و چون فضول و کنجکاوي هم نبود ، مهريه را در حد وسع و توان داماد و جهيزيه را در حد بضاعت خانواده ي عروس در نظر گرفتند و مفت خورها را منها کردند و بدون کوچکتر ين حاشيه اي به خانه ي بخت رفتند و از اين تهديد فرصت ساختند .
در اوج فراگيري کرونا برخي از کساني که با قدرت و ثروت و تزوير به دوشيدن مردم مشغول بودند از خواب خرگوشي بيدار شدند و به خود آمدند به طوري که ويروسي ناديدني چشم آنها را باز کرد و فهميدند که هيچ نيستند و عددي به حساب نمي آيند و عده اي ديگر هنوز هم در خواب هستند و چه دشوار است بيدار کردن کسي که خود را به خواب زده است . چه دشوار است !!

شماره روزنامه:7054
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در جمعه, 23 آبان 1399

موارد مرتبط