چاپ کردن این صفحه

فسادزدائي ساختاري

توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 25 بهمن 1399 355 0
سرمقاله محمد عسلی 26 بهمن 1399          فسادزدائي ساختاري

دزدي که فرياد مي زند: آي دزد!
و رشوه گيري که وظيفه اش مقابله و برخورد با رشوه دهي و رشوه گيري است و فاسدي که بر عليه فساد سخنراني غرايي افاده مي فرمايد. تشخيص سره از ناسره را سخت مي کند.
قدرت في نفسه مطالبه گران را به جان هم مي اندازد. جنايت، جنگ، ستمگري و فساد از قدرت طلبي نشأت مي گيرد. زمان و مکان آن به گذشته و حال و آينده برمي گردد. شايد هم به هبوط آدم صفي و بعد از آن.
با مروري بر تجربه هاي تاريخي، دين باوري پيوسته عاملي دروني براي پرهيز از فساد بوده است که بازتاب بيروني آن اخلاقمداري است مشروط بر آنکه مروجان و پيشوايان ديني اسوه حسنه و سرمشقي نيکو براي مريدان باشند. فساد در همه جا بالقوه هست و به کشور خاصي مربوط نمي شود. شرايط نامطلوب به فساد دامن مي زند و آن را بالفعل مي کند.
وقتي در شهر نيويورک براي 5 دقيقه برق قطع شد، بسياري از مغازه ها و فروشگاه هاي بزرگ غارت شدند و همينگونه هست در شهرها و کشورهايي که به وسيله سيستمي منظم اداره مي شوند و پليس نقش اول را در بازداري از جرائم دارد.
در اسلام هر عملي در احکام حسنه تکليفيه تعريف شده. حلال، حرام، واجب، مستحب و مباح. اگر مسلماني مقيد به اصول و مباني اسلام شد، حلال را از حرام تشخيص مي دهد و به آن عمل مي کند. پس اگر کسي مسلمان شد دروغ نمي گويد و جرائم و گناهان ديگري هم مرتکب نمي شود.
حال اين سئوال پيش مي آيد که: چه کسي مسلمان است؟
حافظ که در علوم ديني از جمله تفسير و قرائت قرآن استاد مسلم زمان خود بوده است مسلماني برخي را زير سئوال مي برد و مي گويد:
«گر مسلماني همين است که حافظ دارد
واي اگر از پس امروز بود فردايي...»
آنچه از صلاح و رستگاري و درست انديشي و درستکاري گفته شده و به زبان هاي مختلف ترجمه شده است، چه در کتب آسماني و چه در آثار پژوهشي و تحقيقي و چه در وعظ و خطابه ها و محتواي پرستش و عبادات بسيار بيش و بيشتر از تبلور و نمود اعمالي است که امروز از دينداران و دين پژوهان مشاهده مي شود.
به قول سعدي: «گر آنها که مي گفتمي کردمي
نکو سيرت و پارسا بودمي...»
فسادزدايي ساختاري در عصر و دوره اي که از زمين و زمان فساد مي بارد اگرچه کار آساني نيست ولي امکانپذير است.
تجربه بعضي کشورهاي پيشرفته اي مانند سوئد، ژاپن، آلمان و امثالهم که نسبت به کشورهاي ديگر با فساد کمتري روبرو هستند ناشي از سيستم منظم ساختاري است که با نظارت مستمر و تأمين نيازهاي جامعه امکانپذير شده است. اگرچه هر کس و هر چيز در جاي خودش باشد، عدالت برقرار است و فساد به ندرت ديده مي شود.
وقتي شنيده مي شود فلان شخصيت سياسي کليدي عليرغم اتهامات عديده فساد اداري و مالي، خود را براي رياست جمهوري آينده نامزد کرده و يا قوم گرايي و آقازادگي بر سر مملکت چه آورده، هنوز اين رشته سر دراز دارد و بگير و ببندهاي ديروز و امروز هم در کاهش جرائم و گناهان بعضي مديران پيدا و پنهان چندان تأثيرگذار نيست و اگر هم هست مبارزه با معلول است و نه علت بايد راهکاري جديد براي مقابله با فساد ساختاري پيدا کرد.
به عنوان مثال تعداد زيادي از سارقين جزء که کفشي، لباسي، پيازي دزديده و يا کف زناني که کيفي، گوشي موبايلي دزديده اند در زندانند و عقوبت کارشان را تحمل مي کنند که اگر تمامي ارزش دزدي هاي آنان را روي هم بگذاريم به اندازه اختلاس فلان و بهمان مقام و مسئول دولتي نمي شود در چنين شرايطي جاي يک سئوال باقي است و آن اينکه مي توان مجازات هر دزدي را طبق فلان ماده قانوني بدون آنکه ميزان آن چقدر است تعيين نمود؟
وقتي يک تروريست مسلح حکم اعدام مي گيرد قطعا يک تروريست اقتصادي هم بايد اعدام شود هرچند ممکن است يک تروريست مسلح زندگي يک يا چند نفر را به خطر اندازد و دست به کشتار تعدادي افراد بيگناه بزند ليکن يک تروريست اقتصادي، کشور و جامعه اي را به مخاطره مي اندازد و يا حاکميتي را زير سئوال مي برد.
حال اگر برادر رئيس فلان مسئول ارشد يا معاون او باشد و يا هر مقام و منصب ديگري که دست به خيانت مي زند و به بيت المال دست درازي مي کند نبايد همانند يک دزدي ساده با او رفتار شود و به چند ماه يا چند سال زندان محکوم شود.
تروريست هاي اقتصادي نه فقط اموال کلان مردم را مي ربايند بلکه ايمان و باور آنها را هم مي دزدند.
به قول سيد اشرف الدين حسيني معروف به نسيم شمال:
دزد آن نبود که مال مردم ببرد
يا موش شود برنج و گندم ببرد
آنکس که نسيم را بدزدد، دزد است
قرآن کريم را بدزدد دزد است...»
ما نياز به اصلاح و تدوين قوانين سختگيرانه تري براي مسئولان مجرم رده هاي بالاي حکومتي داريم زيرا آنها چه انتخاب شده باشند و چه منصوب، عملکردشان در حفظ باور و ايمان مردم مؤثر است چون محتواي حکومت ما اسلامي است و هر مسئول حکومتي يک شاخص ديني است براي رفتار اسلامي که اگر چنين نباشد منجر به عدم باور و اعتقاد مردم مي شود.
شنيدم يکي از وعاظ در بالاي منبر به نوجواني که گفته بود چون چنان و چنين از فلان روحاني ديده ام نماز نمي خوانم...
اينگونه است که عمل روحانيان مثبت يا منفي تأثيرگدار است.
هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن وسيله اي براي مقيد بودن به دينداري است، خداوند در قرآن خطاب به پيامبر(ص) مي فرمايد: «و لکم في رسول الله اسوه حسنه» [ززندگي رسول خدا براي شما اسوه حسنه اي است].
يعني اعمال و رفتار توست که تأثيرگذار است نه فقط قول و حرف هاي تو. اگر مي خواهيم حکومت اسلامي و يا جمهوري اسلامي داشته باشيم بايد همانند پيامبر عمل کنيم. در لباس روحانيت هم مي شود دزدي کرد و هم مي شود دين باور بود و مردم را به پاکي و تقوي دعوت کرد.
سيد جمال الدين اسدآبادي که يکي از مبارزين سرسخت زمان بر عليه ناصرالدين شاه قاجار بود در يادداشت هاي خود آورده است: «به غرب رفتم مسلمان نديدم اما مسلماني ديدم، به شرق رفتم مسلمان ديدم اما مسلماني نديدم...» اين گفته معني دار آدم را به فکر مي اندازد که آنچه نجاتبخش است اعمال نيک است امروز غرب هم الگوي سلامت نيست هر چند ساختار حکومت منظمي دارد. زيرا اگر پليس اهمال کند و يا نباشد شرايط براي تخلف از قوانين فراهم مي شود. فسادزدايي ساختاري امري اجتناب ناپذير است براي بقاي هر حکومت مردمي و اسلامي يا غير اسلامي آن که در دو خط موازي مي بايد دنبال شود. يکم فقرزدايي مادي و معنوي و دوم نظارت مستمر توسط ناظرين صادق و پرهيزکار و قاطعيت بدون تبعيض در اعمال مجازات مجرمين...
اگر الگوي ديني و مردمي ما بزرگان و پيشوايان ديني هستند مانند پيامر اسلام(ص) و امام علي(ع) امام حسين(ع) و ديگر ائمه، مجريان و مسئولان مملکتي اگر نمي توانند مطلقا همانند آنها با تقوي و پرهيزگار و خداترس باشند حداقل به صورت نسبي مي بايد عملکرد درست و سالمي داشته باشند. خواه نماينده مجلس باشند، يا وزير ورئيس جمهور و امثالهم.
فسادزدايي ساختاري مي بايد از بالا به پائين شروع شود تا سقف بتواند روي پايه صحيح و محکم بايستد. حتي اگر يک نفر ناصالح در پست هاي کليدي باشد، همان يک نفر همانند موريانه ستون هاي سقف حاکميت را به مرور فرسوده و سست مي کند يک سارق ساده نه وکيل دارد و نه علمي که بتواند از خود دفاع کند. اما يک زورآور سياسي و سرمايه دار با وکيل و زد و بند اسباب رهايي خود را با دور زدن قانون فراهم مي کند.
روزنه هاي فرار هر چند کوچک باشند، سدي را خالي مي کنند. روزنه ها و گريزگاه ها را ببنديم تا فسادزدايي ساختاري جواب دهد.
والسلام

شماره روزنامه:7131
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
آخرین ویرایش در شنبه, 25 بهمن 1399

موارد مرتبط